گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد سوم
پاسداشت اجتماع اسلامی



پاسداشت اجتماع اسلامی قرآن کریم در آیهي صدم سورهي آل عمران به مسلمانان هشدار میدهد که فریب دشمنان اسلام را
نخورند و میفرماید: 100 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تُطِیعُواْ فَرِیقاً مِّنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتبَ یَرُدُّوکُم بَعْدَ إِیمنِکُمْ کفِرِینَ اي کسانی که ایمان
آوردهاید، اگر از دستهاي که به آنان کتابهاي (الهی) داده شده، اطاعت کنید، شما را پس از ایمان آوردنتان، به [حال] کفر باز
میگردانند. نکتهها و اشارهها: 1. دشمنان اسلام نخست میکوشند تا آتش عداوت را در میان مسلمانان شعلهور سازند و آنها را به
جان هم اندازند، ولی به این مقدار اکتفا نمیکنند و همچنان به وسوسههاي خود ادامه میدهند تا مردم را به کلی از اسلام بیگانه
دو احتمال را مطرح میکنند: نخست آنکه مقصود « بازگشت به کفر » سازند و به دامن کفر بکشند. 2. مفسران قرآن در مورد
بازگشت به کفر حقیقی و بیگانگی مطلق از اسلام ص: 199 باشد و دوم آنکه منظور از کفر همان
دشمنیهاي دوران جاهلیت باشد که خود یکی از شعبهها و نشانههاي کفر بهشمار میآید؛ چرا که ایمان سرچشمهي محبت و
3. اطاعت عملی از افراد ممکن است کم کم در عقاید انسان تأثیر «1» . برادري، و کفر سرچشمهي پراکندگی و دشمنی است
آموزهها و پیامها: 1. اي مسلمانان پیروي از دشمنان اسلام، «2» . بگذارد و او را منحرف سازد و دچار پیامدهاي بدي مثل کفر کند
به کفر منتهی میشود. 2. اطاعت از اهل کتاب (و به ویژه یهود) جایز نیست. *** خداي متعال در آیهي صد و یکم سورهي
آلعمران به دو نعمت قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم اشاره میکند و میفرماید: 101 . وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنتُمْ تُتْلَی
عَلَیْکُمْ ءَایتُ اللَّهِ وَ فِیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَن یَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَی صِ رطٍ مُّسْتَقِیمٍ و چگونه کفر میورزید، در حالیکه شمایید که
آیات خدا بر شما خوانده میشود، و فرستاده او در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، پس بیقین به راه راست،
رهنمون شده است. نکتهها و اشارهها: 1. اگر غیرمسلمانان، که رهبر و پیامبر ندارند، گمراه شوند، جاي تعجب نیست؛ تعجب از
صفحه 60 از 127
گمراه شدن افرادي است که پیامبر در میان آنهاست و همواره با عالم وحی در تماس هستند. مسلماً اگر چنین افرادي گمراه شوند،
مق ّ ص ر اصلی خود آنها هستند که از ص: 200 نعمت پیامبر و وحی استفاده نکردهاند. 2. عامل انحراف و
کفر، یا فقدان برنامه و قانون است و یا فقدان رهبر و راهنما که خداي متعال با فرستادن کتاب آسمانی قرآن و بعثت پیامبر صلی الله
علیه و آله، هم قانون زندگی و هم رهبر و راهنما را براي بشریت تأمین کرده است. البته گروهی مستقیم از پیامبر صلی الله علیه و آله
استفاده میکنند و گروهی از سنت، یعنی از گفتار و کردار آن حضرت الگو میگیرند. 3. در این آیات، خداوند در دو آیهاي که
و در دو آیهاي که خطاب به مؤمنان است بدون واسطه سخن گفته است و این نشانهي لطف ،« بگو » خطاب به کفّار است با واسطهي
4. اعتصام به خدا، یعنی تمسک به خدا براي به دست آوردن چیزي که با آن خود را «1» . و توجه خاص خدا به بندگان مؤمن است
آري، نتیجهي قطعی «2» . از انحرافات و گناهان حفظ کنیم؛ یعنی طلب چیزي که به وسیلهي آن به درجهاي از عصمت برسیم
اعتصام به خدا، هدایت به راه راست، یعنی نجات از کژيهاست. 5. قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به سوي خدا راهنمایی
میکنند و راه آنها همان راه خدا یعنی راه مستقیم است که نزدیکترین راه به سوي سعادت دنیا و آخرت است. آري، هر کس
میخواهد به کژ راههها سقوط نکند، باید به راه خدا برود و چراغ این راه، قرآن و رهبران الهی هستند. پیر را بگزین که بیپیر این
سفر هست بس پر آفت و خوف و خطر (مولوي) ص: 201 آموزهها و پیامها: 1. اگر از نور آیات و
رهبران الهی استفاده کنید، از خطر کفر نجات مییابید و به راه راست رهنمون میشوید. 2. به خدا تمسّک جویید و از قرآن و پیامبر
پیروي کنید تا شما را به راه راست رهنمون شوند. 3. نزدیکترین راه به سعادت (راه مستقیم) در خداخواهی و خداجویی نهفته
است. *** قرآن کریم در آیهي صد و دوم سورهي آل عمران همگان را به عالیترین درجهي تقوا و پارسایی دعوت میکند و
میفرماید: 102 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید، [خودتان را] از
[عذاب] خدا حفظ کنید آنگونه که حقِّ خود نگهداري از (عذاب) اوست. و نمیرید، مگر اینکه شما مسلمان باشید. نکتهها و
یعنی آخرین و عالیترین درجهي خود نگهداري و پارسایی، که پرهیز از هرگونه گناه و ستم و انحراف از ،« حق تقوا » . اشارهها: 1
حق را شامل میشود. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام روایت شده که حق تقوا آن است که پیوسته
اطاعت فرمان او کنی و هیچ گاه معصیت ننمایی و همواره به یاد او باشی و او را فراموش ننمایی و در برابر نعمتهاي او سپاسگزار
2. آیهي فوق که حق تقوا را از مسلمانان طلب میکند، ص: 202 «1» . باشی و کفران نعمت او نکنی
یعنی تقوا «1» «. تا آنجا که توانایی دارید تقوا پیشه کنید » : توسط آیهي 16 سورهي تغابن تخصیص خورده است که میفرماید
داراي مراحل و مراتبی است: مراتب پایین تقوا (مثل انجام واجبات و ترك امور حرام) بر همهي مسلمانان واجب است، اما رسیدن به
مراتب عالی تقوا و پارسایی، بستگی به قدرت و توانایی افراد دارد و هر چه تقوا بیشتر شود کمال و مرتبهي انسان در نزد خدا
بالاتر میرود. 3. آیهي فوق راه چگونه زیستن که همان با تقوا زیستن و نیز چگونه مردن که همان مسلمان مردن است را به ما
میآموزد؛ یعنی همانگونه که انسان در چگونه زیستن خود انتخابگر است در چگونه مردن خویش نیز باید انتخابگر باشد.
آموزهها و پیامها: 1. به مراتب پایین تقوا راضی نباشید و خواستار مراتب عالی «2» . آري، انسان در حُسن عاقبت خویش نقش دارد
آن باشید. 2. براي رسیدن به مراتب عالی پارسایی تلاش کنید. 3. ایمان آوردن مهم است، اما با ایمان ماندن مهمتر است. 4. چگونه
مردن و خوب مردن را خودتان انتخاب کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و سوم سورهي آلعمران با یادآوري سابقهي اختلافات
103 . وَ و نعمت برادري اسلامی، همهي مسلمانان را به وحدت دعوت میکند و میفرماید: ص: 203
اعْتَصِ مُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُواْ وَ اذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْ بَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوناً وَ کُنتُمْ عَلَی
شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَ ذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و همگی به ریسمان خدا، تمسّک جویید، و پراکنده
نشوید؛ و نعمتِ خدا را بر خودتان، به یاد آرید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، و [او] میان دلهاي شما، الفت انداخت، پس به
صفحه 61 از 127
(برکتِ) نعمت او، برادران (همدیگر) شدید. و شما بر کنار حفرهاي از آتش بودید، و شما را از آن نجات داد؛ اینگونه، خدا
اینگونه حکایت «1» نشانههایش را براي شما روشن بیان میکند؛ تا شاید شما راهنمایی شوید. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق
شده که دو قبیلهي مشهور انصار مدینه، یعنی اوس و خزرج، رقابتها، کینهها و دشمنیهاي دیرینهاي داشتند که بعد از اسلام جاي
خود را به برادري و محبت داده بود، اما گاهی این اختلافات نهفته شعلهور میشد. از جمله روزي دو نفر از اوس و خزرج به نام
در برابر هم، افتخاراتی را که بعد از اسلام کسب کرده بودند برمیشمردند. کم کم کار به جاي باریک کشید و ،« اسعَد » و « ثَعلبَه »
طرفداران دو طرف دست به اسلحه بردند. خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و حضرت در محل حاضر شدند و با بیان و تدبیر
خویش صلح و صفا را در میان آنان برقرار کردند. در اینجا بود که آیات فوق نازل شد و همگان را به اتحاد و تمسک به ریسمان
« ریسمان الهی » ص: 204 نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از «2» . الهی و مبارزه با هرگونه تفرقه دعوت کرد
هرگونه وسیلهي ارتباط با ذات پاك خداست و روایات متعددي از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام در مورد
مصادیق حبل اللّه حکایت شده است. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام سجاد علیه السلام حکایت شده که مقصود از حبل
از امام باقر علیه السلام حکایت شده که ریسمان الهی، علی علیه السلام، یا آلمحمد صلی الله علیه و آله «1» ؛ اللَّه همان قرآن است
،« حبل اللّه » اما با توجه به مفهوم وسیع «3» . و برخی از مفسران نیز احتمال دادهاند مقصود از حبل اللّه همان اسلام باشد «2» ؛ هستند
تمام این موارد میتوانند از مصادیق ریسمان الهی باشند. از یک آیینی مسلمان زنده است پیکر ملت ز « وسیلهي ارتباط با خدا » یعنی
قرآن زنده است ما همه خاك و دلِ آگاه، اوست اعتصامش کن که حبل اللَّه اوست (اقبال) 2. اتحاد نیازمند محور است و خدا
معرفی کرده است تا امري ثابت و استوار باشد؛ چرا که وحدت بر محورهاي دیگر، همچون « ریسمان الهی » محور این وحدت را
در واقع اشاره به این حقیقت است که انسان در شرایط عادي و « ریسمان الهی » نژاد، زبان و ملیت، بیثبات و شکننده است. 3. تعبیر
بدون مربّی و راهنما، در قعر درّهي طبیعت و چاه تاریک غرایز سرکش و جهل و نادانی باقی خواهد ماند و براي نجات از این چاه
نیاز به ریسمان محکمی دارد که به آن چنگ زند و بیرون آید. این رشته همان ص: 205 وسیلهي ارتباط
با خداست که از طریق قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینان واقعی او تحقق مییابد و مردم را به آسمان تکامل معنوي و
در آیهي فوق، همان موهبت اتحاد و برادري است و تکرار آن نشان دهندهي « نعمت » مادي رهنمون میشوند. 4. مقصود از واژهي
اهمیت این مطلب است. 5. وحدت دو جنبهي ظاهري و باطنی دارد که اصل همان جنبهي باطنی، یعنی همدلی و تألیف قلوب و
برادري است و در آیهي فوق بر هر دو جنبهي وحدت تأکید شده است. 6. خداي متعال در این آیه همدلی مؤمنان را به خود نسبت
داده است. این اشاره به این معجزهي اجتماعی اسلام است که از مردمی جاهل و بیتمدن که سابقهي کینهها، دشمنیها و
جنگهاي ممتد داشتند، در مدتی کوتاه ملتی واحد و متحد و مهربان ساخت. آري این کار از طریق عادي و معمولی امکانپذیر
شما در گذشته، در لبهي » : نبود. ما ز نعمتهاي او اخوان شدیم یک زبان و یک دل و یک جان شدیم (اقبال) 7. این آیه میفرماید
ممکن است مقصود از آتش در این آیه آتش جهنم باشد یا کنایه از جنگها و نزاعهایی که در دوران «1» «. گودالی از آتش بودید
جاهلیت شعلهور میشد و هر لحظه خطر خونریزي همه را تهدید میکرد. خدا مردم را از خطر این آتشها نجات بخشید؛ البته این
دو معنا قابل جمع است و مانعی ندارد که مقصود آیه هر دو معنا باشد. 8. در روایات اسلامی نیز بر اتحاد مسلمانان تأکید شده
است. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکایت شده که ص: 206 داستان افراد با ایمان در دوستی و
نیکی به یکدیگر همچون اعضاي یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید اعضاي دیگر را قرار و آرامش
بنی آدم اعضاي یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند (سعدي) و در جاي دیگر میفرماید: افراد با ایمان «1» . نخواهد بود
9. تأثیر اتحاد مردم در «2» . نسبت به یکدیگر همانند اجزاي یک ساختماناند که هر جزئی از آن جزء دیگر را محکم نگاه میدارد
پیشرفت اهداف اجتماعی و سربلندي ملتها اعجازآمیز است. مؤمنان همچون قطرات آب باران هستند که از اجتماع آنها سدّي
صفحه 62 از 127
عظیم به وجود میآید و در مقابل دشمن میایستد و از نیروي آن همه جا روشن میشود و چرخ عظیم صنعت به گردش در میآید
و سرزمینهاي زیادي آبیاري میشود، در حالی که قطرات باران هیچ کدام به تنهایی قادر به این کارها نیستند. کشتی امت رسد بر
ساحل امن و مراد گر بود فرماندهي او ناخداي اتّحاد آموزهها و پیامها: 1. ارتباط با خدا (از طریق اسلام، قرآن و اهلبیت علیهم
2. اي مسلمانان! متحد شوید. 3. وحدت، نعمت السلام) را محور وحدت خویش قرار دهید. ص: 207
. الهی و مایهي برادري و نجات شماست (پس قدر آن را بدانید). 4. به هر دو جنبهي ظاهري و باطنی وحدت اهمیت دهید. 5
وحدت نجاتبخش است و شما را از آتش و دشمنی دور میسازد. 6. تفسیر آیات الهی فواید راهبردي دارد. *** قرآن کریم در
. آیهي صد و چهارم سورهي آل عمران تشکیل گروههاي امر به معروف و نهی از منکر در جامعه را مطرح میکند و میفرماید: 104
وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّۀٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بَالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ و أُوْلئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ و باید از میان شما، گروهی
(مردم را) به سوي نیکی دعوت کنند، و به [کار] پسندیده فرمان دهند و از [کار] ناپسند منع کنند. و تنها آنان رستگارند. نکتهها و
اشارهها: 1. از اینکه مسألهي امر به معروف و نهی از منکر در بین آیات مربوط به اتحاد مسلمانان قرار گرفته است استفاده میشود
که بین این دو وظیفه با اتحاد مسلمانان رابطهاي وجود دارد؛ یعنی اگر امر به معروف و نهی از منکر در میان اجتماع نباشد، عوامل
هستند، همچون موریانه، از درون ریشههاي اجتماع را میخورند و آن را متلاشی میسازند؛ « وحدت اجتماعی » مختلفی که دشمن
پس حفظ وحدت اجتماعی بدون نظارت عمومی ممکن نیست. 2. آیات قرآن و روایات متعددي که در مورد امر به معروف و نهی
از منکر آمده است، اهمیت این دو وظیفهي اجتماعی را نشان میدهد. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که
ص: 208 اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید، خدا ستمگران را بر شما مسلط میکند و دعایتان
مستجاب نمیشود و توبهي شما قبول نخواهد شد. و نیز از ایشان حکایت شده که امر کنندهي به معروف و نهی کنندهي از منکر از
و در حدیثی از امام باقر علیه السلام حکایت شده که امر به معروف و نهی از منکر دو واجب «1» . بهترین مردم به شمار میآید
بزرگ الهی است که بقیهي واجبات با آنها بر پا میشوند و به وسیلهي این دو، راهها امن میگردد و کسب و کار مردم حلال
میشود و حقوق افراد تأمین میگردد و در سایهي آنها زمینها آباد میگردد و از دشمنان انتقام گرفته میشود، و در پرتو آنها
است؛ بنابراین « ناشناس » به معناي « منکر » و « شناخته شده » در لغت به معناي « معروف » 3. واژهي «2» . همهي کارها رو به راه میگردد
شمرده شدهاند، چه اینکه فطرت پاك انسانی با « ناشناس » و کارهاي زشت و ناپسند اموري « شناخته شده » کارهاي نیک اموري
دستهي اول آشنا و با منکرات ناآشناست. 4. کارهاي ناپسند در اجتماع به زیان همهي افراد است؛ گناهکاران در اجتماع همچون
و دیگر مسافران به حکم عقل «3» . مسافران کشتی هستند که میخواهند قسمتی از کشتی را سوراخ و همهي مسافران را نابود سازند
و ص: 209 براي حفظ کشتی و مسافران از کارهاي آنها جلوگیري میکنند. آري، عقل اجازه میدهد
که افراد اجتماع در پاك نگه داشتن محیط زیست خویش بکوشند. بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهي عقلی و حق
طبیعی انسانها و ناشی از پیوند سرنوشت آنها در اجتماع است؛ پس آیات و روایات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، ارشاد
به حکم عقل است. 5. از مجموع آیات قرآن در مورد امر به معروف و نهی از منکر استفاده میشود که امر به معروف و نهی از
منکر داراي دو مرحله است: الف) مرحلهي فردي که یک وظیفه و واجب عمومی است و هر کس موظف است به تنهایی ناظر
اعمال دیگران باشد و امر به معروف و نهی از منکر کند و به علت محدودیت توانایی افراد، شعاع این مرحله نیز محدود است و از
حد تذکّر، اندرز دادن، اعتراض کردن و انتقاد نمودن نسبت به خلافکاران و فسادگران تجاوز نمیکند. ب) مرحلهي دوم
این «1» . مخصوص گروهی خاص از مسلمانان است که به صورت جمعی عمل میکنند و داراي قدرت و شعاع عمل وسیعی هستند
مرحله یک واجب کفایی است که برخی موارد آن از شئون حکومت اسلامی است و شامل شدت عمل و اجراي حدود و تعزیرات
نیز میشود. البته این موارد باید زیر نظر حاکم شرع و با اجازهي حکومت اسلامی انجام گیرد تا از هرج و مرج در جامعه جلوگیري
صفحه 63 از 127
شود. این همان چیزي است ص: 210 که امروزه تحت عنوان بازرسی و نظارت و یا حتی سازمانهاي امر
امر و » 6. در آیهي فوق از تعبیر «1» . به معروف و نهی از منکر در برخی کشورهاي اسلامی اجرا میشود که لازم است تکمیل شود
استفاده شده است؛ یعنی افرادي که به این وظیفهي اجتماعی عمل میکنند از موضع بالا برخورد کنند و دستور بدهند، نه « نهی
اینکه فقط خواهش کنند؛ البته امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد که دستور دادن یکی از مراتب آن است. 7. امر به معروف
و نهی از منکر مراتبی دارد. ابتدا انسان باید قلباً از کار ناپسند ناراحت شود و در مرتبهي دوم آثار ناراحتی در چهرهي او نمایان
گردد و سپس با اشاره یا گفتار نرم و مؤدبانه و از روي دلسوزي انجام وظیفه کند و جز در موارد ضروري، از راههاي مسالمتآمیز
وارد شود، تا امر به معروف و نهی از منکر او اثر معکوس به جاي نگذارد. 8. کسی که امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد
باید معروف و منکر را به خوبی بشناسد و در جایی اقدام کند که احتمال تأثیر داشته باشد و مفسدهي مهمی به دنبال نداشته باشد.
9. امر به معروف و نهی از منکر با آزادي انسان منافاتی ندارد؛ چرا که از طرفی این یک قانون پذیرفته شده در اسلام است که «2»
در قرآن بیان شده و مسلمانان آن را پذیرفتهاند؛ پس آزادي هر مسلمانی در چهار چوب قانون اسلام، منافاتی با امر به معروف و
نهی از منکر ندارد. و از طرف دیگر، زندگی اجتماعی که براي بشر فواید و برکات فراوانی ص: 211
دارد، محدودیتهایی را نیز براي انسان به بار میآورد و افراد اجتماع در سرنوشت همدیگر تأثیر دارند. یکی از این موارد همان
حقّطبیعی نظارت عمومی است که یک وظیفهي عقلی نیز به شمار میآید و قرآن آن را امر به معروف و نهی از منکر میخواند.
«1» ؛ اشاره شده، یعنی امر به معروف و نهی از منکر باید توسط گروهی منسجم و سازمانیافته انجام شود « امت » 10 . در این آیه به
براي مثال، سازمان روحانیت و هیئتهاي مذهبی و یا سازمانهاي امر به معروف و نهی از منکر میتواند از مصادیق آن باشد. البته
این احتمال نیز در معناي آیه وجود دارد که شایسته است از میان شما مسلمانان، امتی بهوجود آید که جهان و بشریت را به سوي
11 . تنها کسانی که براي رشد و اصلاح جامعه دل میسوزانند «2» . نیکی فرا خواند و در آن صورت است که شما رستگار میشوید
و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، رستگاران واقعی هستند و به فلاح و رشد و پیروزي میرسند. آري، افرادي که به نظارت و
پالایش جامعه اهمیت نمیدهند کم کم خود و خانوادهشان نیز گرفتار میشوند و از رستگاري دور میگردند. 12 . از اینکه افعال
و مضارع دلالت بر استمرار فعل دارد، معلوم میشود که حرکت امر به «3» در جملات این آیه به صورت مضارع به کار رفته است
معروف و نهی از منکر باید دایمی و مستمر باشد، نه موقتی و موسمی. 13 . در قرآن معمولًا امر به معروف قبل از نهی از منکر آمده
است. از این ص: 212 مطلب ممکن است اهمیت و تقدّم امر به معروف استفاده شود؛ چرا که اگر
کارهاي شایسته و نیک در جامعه زیاد شود، زمینهي کارهاي ناپسند کم میشود. آموزهها و پیامها: 1. اگر میخواهید رستگار و
کامیاب شوید به پاكسازي و رشد جامعهي خویش همت گمارید. 2. امر به معروف و نهی از منکر را به صورت گروهی و سازمان
یافته انجام دهید. 3. نیکیهاي شناخته شده (فطري و اجتماعی) را گسترش دهید. 4. از کارهاي ناپسند (که فطرت انسان و جامعه از
آن نفرت دارد) جلوگیري کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجم سورهي آلعمران به مسلمانان در مورد تفرقه هشدار
میدهد و میفرماید: 105 . وَ لَا تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَ اخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ الْبَیِّنتُ وَ أُوْلئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ و مانند کسانی
نباشید که پس از آنکه دلایل روشن به آنان رسید، پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ و آنان براي شان عذابی بزرگ است؛ نکتهها
و اشارهها: 1. اصرار و تأکید قرآن در مورد اجتناب از تفرقه اشاره به این است که این حادثه در آینده در اجتماع مسلمانان اتفاق
خواهد افتاد؛ همانگونه که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز این امر را پیش بینی کردند و به مسلمانان خبر دادند که تفسیر قرآن
«1» . مهر جلد سوم، ص: 213 قوم یهود بعد از موسی 71 فرقه شدند و مسیحیان 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد
عدد تکثیر است، یعنی کنایه از کثرت تفرقه و طوایف پیروان این ادیان است که ممکن است بیش از این « هفتاد » البته ظاهراً واژهي
شود؛ به عبارت دیگر، عدد تقریبی است و عدد خاص مقصود نیست. اکنون این اشارهي قرآنی و پیش بینی پیامبر صلی الله علیه و
صفحه 64 از 127
. آله تحقق یافته و مسلمانان گرفتار تفرقه شدهاند و مذاهب گوناگون در میان آنها پیدا شده که یکی بر حق و بقیه باطل هستند. 2
عذاب تفرقه و اختلاف در دنیا همان ذلّت و خواري است؛ یعنی امتی که گرفتار تفرقه شود، عظمت خود را از دست میدهد و
سرزمین او جولانگاه بیگانگان و استعمارگران میشود؛ و عذاب تفرقه در آخرت، کیفري بزرگ است که در انتظار تفرقهافکنان
خواهد بود. 3. مسلمانان، تاریخ پیشینیان و سرنوشت دردناك آنان پس از اختلاف و تفرقه را مطالعه کنند تا عبرت بیاموزند و راه
تفرقه را در پیش نگیرند. 4. ریشهي بسیاري از اختلافات بشري، همان جهل و نادانی برخی افراد است اما پس از آنکه دلایل روشن
و آیات بیّنات براي مردم آمد و جهل آنها برطرف شد، دلیلی بر اختلاف باقی نمیماند، مگر پیروي از هوا و هوسها و از این
روست که عوامل اینگونه اختلافات گرفتار عذاب الهی خواهند شد. 5. مقصود از اختلاف و تفرقه در آیهي فوق، اختلافات و
مباحثات علمی و تفاوت سلیقههاي شخصی در مقام عمل نیست، بلکه منظور اختلافات عقیدتی ناشی از انحرافات و تکفیر همدیگر
و جنگ و جدال است که معمولًا ریشه در پیروي از هوا و هوس دارد؛ چرا که اگر همگان پیرو کتاب و سنت و عقل باشند،
اینگونه اختلافات پیدا نمیشود. ص: 214 آموزهها و پیامها: 1. تفرقهافکنی آگاهانه فرجامی عذابآلود
دارد. 2. اختلافات خود را براساس دلایل روشن حل کنید و وحدت مسلمانان را پاس بدارید. 3. با مطالعه در سرنوشت تفرقهافکنان
ملتهاي پیشین درس عبرت بیاموزید و کار آنان را تکرار نکنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و ششم سورهي آل عمران، مردمان
را به دو گروه روسفیدان و روسیاهان تقسیم میکند و به سرنوشت افراد سیهرو اشاره میکند و میفرماید: 106 . یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ
تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُم بَعْدَ إِیمنِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَ ا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ (در) روزي که چهرههایی سفید
میشود، و چهرههایی سیاه میگردد؛ و امّا کسانی که چهرههایشان سیاه شده، (به آنها گفته میشود:) آیا بعد از ایمانتان، کفر
ورزیدید؟! پس به سبب کفر ورزیدنتان، عذاب را بچشید! نکتهها و اشارهها: 1. پاداش و کیفرهاي انسان در جهان دیگر، تجسّمی از
اعمال و روحیات و افکار او در این جهان است؛ یعنی همانطور که ایمان و اتحاد در این جهان مایهي روسفیدي، و تفرقه و کفر
موجب روسیاهی ملتهاست، در جهان دیگر نیز این روسیاهی و روسفیدي مجازي دنیا، شکل حقیقی به خود میگیرد. اینگونه
2. در زبان عرب و همینطور در زبان فارسی، واژهي «1» . افراد با چهرههاي سفید و درخشان و یا سیاه و تاریک محشور میگردند
کنایه از « روسفیدي » کنایه از ص: 215 بدبختی و شقاوت و ناراحتی است. و واژهي « روسیاهی »
خوشبختی و سعادت و نورانیت و خوشحالی است؛ به عبارت دیگر، ذکر این تعبیرات در قرآن به معناي تبعیض نژادي و پست
دانستن نژاد سیاه و برتر دانستن نژاد سفید در انسانها نیست. بلکه معیار برتري در قرآن، تقوا، جهاد، علم و بصیرت است و تفاوت
رنگ پوست انسانها و نژادها و قبایل براي شناخت انسانها از یکدیگر است. آري، چه بسا سفیدپوستانی که در اثر کفر و ستم
روسیاه در قیامت حاضر شوند و چه بسا سیاهپوستانی که در اثر ایمان و عمل صالح با چهرههاي نورانی و روسفید در قیامت حاضر
و یا «1» شوند. 3. قرآن کریم برخی افراد را روسیاه معرفی کرده است؛ از جمله کسانی که به صورت مکرر مرتکب گناه میشوند
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز روسیاهی و روسفیدي افراد است (بکوشید که روسفید «2» . کسانی که بر خدا دروغ میبندند
محشور شوید). 2. کفر، موجب روسیاهی (بدبختی و ناراحتی) و عذاب در رستاخیز است. 3. اگر میخواهید در رستاخیز روسفید
باشید، دست از ایمان برندارید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتم سورهي آلعمران به سرنوشت انسانهاي روسفید اشاره
میکند و میفرماید: 107 . وَ أَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَۀِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خلِدُونَ و امّا کسانی که چهرههایشان سفید شده، پس
در رحمتِ خدایند؛ در حالی که آنان در آن (رحمت) ماندگارند. ص: 216 نکتهها و اشارهها: 1. کسانی
و اینگونه افراد با ایمان، که «1» که در دنیا ولایت خدا را پذیرفتهاند، خداي متعال آنها را از ظلمتها و تاریکیها به نور میبرد
پايبند برادري و اتحاد با مسلمانان دیگر هستند، در قیامت با چهرهاي نورانی حاضر میشوند. 2. روسفیدي در قیامت نمودي از
اعمال، افکار و روحیات انسانها در دنیاست؛ پس انسانها میتوانند در همین دنیا اسباب روسفیدي خویش را فراهم سازند، یعنی با
صفحه 65 از 127
ایمان و اتحاد، ملتی سرفراز و روسفید باشند. آموزهها و پیامها: 1. اگر رحمت جاودان الهی را میطلبید تلاش کنید که در پیشگاه
الهی روسفید باشید. 2. فرجام روسفیدان رستاخیز، (که در دنیا مؤمنانی شایستهکردار بودهاند) بهرهمندي از مهرپایدار الهی است.
*** قرآن کریم در آیهي صد و هشتم سورهي آلعمران به حقانیت آیات الهی و ستمکار نبودن خدا اشاره میکند و میفرماید:
108 . تِلْکَ ءَایتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بَالْحَقِّ وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِّلْعلَمِینَ آن [ها] آیات خداست؛ که آن را به حق بر تو میخوانیم و خدا
پس «2» ؛ به معناي خواندن و پیروي کردن است « تلاوت » هیچ ستمی بر (احدي از) جهانیان نمیخواهد. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
آیهي فوق میتواند اشاره به این نکته باشد که مطالب آیات قبلی از سنتهاي الهی ص: 217 است که بر
شما خوانده شده و خود پروردگار نیز به آنها عمل خواهد کرد. 2. جامعهاي که با حفظ ایمان و اتحاد خود، اقدام به امر به معروف
و نهی از منکر کند، رستگار و روسفید خواهد شد و جامعهاي که به طرف کفر و تفرقه و منکرات گام نهد در دنیا و آخرت روسیاه
خواهد شد. و از آنجا که این امور نتایج کار خود مردم است، پس ستمی از جانب خدا نشده است. 3. آیات الهی حق است یعنی
مطابق واقع و حقیقت است. این آیات حقایقی را در مورد آثار اتحاد، امر به معروف و روسفیدي افراد و ملّتها بیان میکنند که در
هر عصري قابل تجربه است. آموزهها و پیامها: 1. آیات قرآن (را خیالی و غیرواقعی نپندارید که این مطالب) حق است. 2. پیامدهاي
ناگواري که به شما میرسد، به خاطر کردار خودتان است و خدا به شما ستم نمیکند (و او عادل است). 3. آیات حق خدا را
بخوانید و پیروي کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نهم سورهي آلعمران دو دلیل بر ستمکار نبودن خدا میآورد و میفرماید:
109 . وَ لِلَّهِ مَا فِی السَّموتِ وَ مَا فِی الَأرْضِ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، فقط از آن خداست. و
[همه] کارها، فقط به سوي خدا باز گردانده میشود. نکتهها و اشارهها: در این آیه دو دلیل بر ستمکار نبودن خدا آورده است:
الف) خدایی که مالک تمام هستی و موجودات این جهان است ظلم و ستم دربارهاش مفهومی ندارد؛ زیرا کسی به دیگران ظلم
میکند که فاقد چیزي باشد و بخواهد آن را با ستمگري از دیگران بگیرد و خدا اینگونه ص: 218
نیست، چون مالک همه چیز است. ب) ظلم کردن دربارهي کسی مفهوم دارد که ممکن است بدون جلب رضایت او کاري صورت
گیرد، اما آن کس که تمام امور هستی از آغاز تا پایان به او بازمیگردد و هیچ کس بدون رخصت او نمیتواند کاري انجام دهد،
نیازي به ظلم کردن ندارد. آموزهها و پیامها: 1. حکومت جهان و سررشتهي امور هستی به دست خداست (پس نیازي به ستم
قرآن کریم در آیهي صد و دهم سورهي آل *** «1» . ندارد). 2. با شناخت قلمرو نفوذ و فرمانروایی خدا، به دادگري او پی ببرید
عمران مسلمانان را بهترین امت میخواند و بار دیگر وظیفهي امر به معروف و نهی از منکر را یاد آوري میکند و با اشاره به تقسیم
اهل کتاب میفرماید: 110 . کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّۀٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بَالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتبِ
لَکَ انَ خَیْراً لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفسِقُونَ شما بهترین امّتی بودید که براي مردم پدیدار شدهاند؛ (چه اینکه) به [کار]
پسندیده فرمان میدهید و از [کار] ناپسند منع میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر (بر فرض) اهل کتاب، ایمان آورده بودند، حتماً
براي آنها بهتر بود؛ برخی از آنان مؤمنند؛ و [لی] بیشترشان نا فرمانبردارند. ص: 219 نکتهها و اشارهها:
1. آیهي 104 همین سوره نیز مشابه این آیه است، لیکن در آن آیه به مرحلهي خاصی از امر به معروف اشاره شد که وظیفهي یک
گروه ویژه است و در این آیه به مرحلهي دیگري اشاره شده که وظیفهي همگانی است. 2. مسلمانان در این آیه بهترین امت نامیده
چرا که آنها داراي آخرین دین الهی هستند و این دین کاملترین ادیان است و در این دین، ایمان به توحید خالص و امر «1» ؛ شدند
به معروف و نهی از منکر مطرح شده است. 3. دو وظیفهي بزرگ امر به معروف و نهی از منکر با وسعتی که در اسلام دارد، در
آیینهاي پیشین مطرح نبوده است. 4. در آیهي فوق، امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خدا مقدم شده است. این نشانهي
اهمیت این دو فریضهي بزرگ الهی است؛ به علاوه، انجام این دو فریضه ضامن گسترش و بقاي ایمان و اجراي همهي قوانین فردي
و اجتماعی است و در مقام عمل، ضامن اجراي قوانین، بر خود قانون مقدم است. 5. مسلمانان تا زمانی امت ممتاز به شمار میآیند
صفحه 66 از 127
که دعوت به سوي نیکیها و مبارزه با فساد را فراموش نکنند و آن روز که این دو وظیفه را فراموش کنند، نه بهترین امت هستند و
6. این دو وظیفهي الهی براي تک تک افراد جامعهي اسلامی است و خردسالترین فرد «2» . نه به سود جامعهي بشري خواهند بود
«1» ؛ مکلّف جامعهي اسلامی حق دارد رهبران جامعه را امر به ص: 220 معروف و نهی از منکر کند
نه مقطعی. 7. این آیه اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) را منصفانه به دو گروه مؤمن «2» ، علاوه بر آنکه این وظیفهاي مستمر است
و فاسق تقسیم میکند تا مسلمانان هم آنها را یکسان نپندارند. 8. ایمان و اسلام نیکو و سودمند است پس اگر اهل کتاب ایمان
آورند به سود خودشان است و از منافع قوانین و معنویات اسلامی در دنیا و آخرت بهرهمند میشوند. آموزهها و پیامها: 1. بهترین
افراد مسلمانانی هستند که نسبت به سرنوشت جامعهي خویش بیتفاوت نیستند. 2. اگر میخواهید بهترین امت باشید، ایمان و امر به
معروف و نهی از منکر را ترك نکنید. 3. همهي اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) را یکسان نپندارید هر چند اکثر آنان نافرماناند.
*** قرآن کریم در آیهي صد و یازدهم سورهي آلعمران در مقابل تهدیدهاي یهودیان، به مسلمانان دو بشارت میدهد و
میفرماید: 111 . لَن یَضُ رُّوکُمْ إُلَّا أَذيً وَ إِن یُقتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الَأدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ (آن یهودیان) جز آزارهاي [اندك]، به شما زیانی
نمیرسانند. و اگر با شما پیکار کنند، با عقبگردي از شما روي برمیتابند (و شکست میخورند)؛ سپس یاري نخواهند شد. تفسیر
قرآن مهر جلد سوم، ص: 221 شأن نزول: حکایت شده که با اسلام آوردن برخی از دانشمندان روشنضمیر و آزادفکر یهود و
گروهی از یارانشان، برخی از رؤساي یهود نزد آنان آمدند و زبان به سرزنش و تهدید گشودند که چرا آیین نیاکان خود را ترك
کرده و اسلام آوردهاند. به همین مناسبت آیهي فوق و آیهي بعد از آن، براي دلداري و بشارت به آنها و سایر مسلمانان فرو
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه دو پیشگویی و بشارت مهم به مسلمانان داده شد: الف) دشمنان اسلام نمیتوانند «1» . فرستاده شد
ضرر مهمی به مسلمانان بزنند. ب) دشمنان اسلام در جنگ با مسلمانان شکست خواهند خورد. طولی نکشید که این وعدهها و
بشارتهاي آسمانی در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله تحقق یافت و به ویژه یهودیان حجاز (یعنی بنی قُریظه، بنی نضیر، بنی قینقاع
و یهودیان خیبر) در میدانهاي مختلف جنگ با مسلمانان روبهرو شدند و سرانجام همگی شکست خوردند و متواري شدند. 2. در
حقیقت آیهي فوق مسلمانان را در مقابل دشمنان اسلام، به ویژه یهودیان، بیمه کرده است. اگر مسلمانان بر ایمان خود استوار بمانند
و به وظایف خویش (که در آیات قبل بیان شد، مثل امر به معروف و نهی از منکر) عمل کنند و متحد باشند از دشمن نمیهراسند؛
چرا که پیروزي و رستگاري نهایی از آن مسلمانان است و این بیمهي الهی در مقابل ضررهاي کلی دشمنان اسلام براي همهي
زمانهاست. ص: 222 آموزهها و پیامها: 1. پیروزي نهایی از آن مسلمانان است. 2. مسلمانان از آزارهاي
اندك دشمنان نهراسید که نمیتوانند زیان کلی به شما برسانند. 3. فرجام دشمنان اسلام شکست و تنهایی است. 4. آمادهي تحمّل
زیانهاي جزئی در مبارزه با دشمنان اسلام باشید ولی روحیهي خود را از دست ندهید که آنان شکست خواهند خورد. *** قرآن
کریم در آیهي صد و دوازدهم سورهي آلعمران به سرنوشت ذلیلانهي یهودیان اشاره میکند و به مسلمانان بشارت دیگري
میدهد و میفرماید: 112 . ضُ رِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّۀُ أَیْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَ بَآءُو بِغَضِبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ ضُ رِبَتْ عَلَیْهِمُ
الْمَسْکَنَۀُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِئَایتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ الَأنبِیَآءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذلِکَ بِمَا عَصَواْ وَّ کَانُواْ یَعْتَدُونَ (آن یهودیان) هر کجا یافت
شوند، (نشانه) خواري بر آنان خورده است؛ مگر به ریسمان خدا، و به ریسمان (ارتباط با) مردم (تمسّک جویند). و به خشمی از
جانب خدا، گرفتار شدهاند؛ و (نشانه) بینوایی بر آنها زده شده؛ آن بدان سبب است که آنان به نشانههاي خدا همواره کفر
میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند. آن [ها] بخاطر آن است که نافرمانی کردند؛ و (به حقوق دیگران) همواره تجاوز
تفسیر قرآن مهر جلد «1» مینمودند. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي فوق یک پیشگویی نسبت به سرنوشت یهودیان آمده است
سوم، ص: 223 و آن این که آنان بر اثر اعمال کفرآمیز و روحیهي جنگ افروزشان هیچگاه بر پاي خود نمیایستند و همواره ذلیل
و خوار خواهند بود. این یک قانون تکوینی در طول تاریخ بوده و خفت و خواري صفتی دایمی براي یهودیان شده است. تاریخ
صفحه 67 از 127
پرماجراي یهود این حقیقت قرآنی را تأیید میکند و وضع کنونی آنان نیز گواه بر این حقیقت است. در عصر حاضر، موضع خاص
صهیونیستها در برابر مسلمانان و قرار گرفتن آنان در زیر چتر حمایت قدرتهاي کفر (مثل آمریکا) و عوامل گوناگونی که
در مورد تعبیر «1» . قبلًا سخن گفتیم « ریسمان الهی » موجودیت آنها را تهدید میکند، نشانههایی از ذلت آنهاست. 2. در مورد تعبیر
مطرح کردهاند و بهترین احتمال آن است که مقصود از تعبیر فوق ارتباطات خوب با خدا «2» نیز مفسران احتمالاتی « ریسمان مردم »
3. مسکین کسی است «3» . و مردم باشد؛ یعنی رمز عزت دو چیز است: ایمان و ارتباط درونی با خدا و ارتباط نیکو با ملتها و مردم
پس هر نوع بیچارگی آمیخته با «1» ؛ که بر اثر ضعف و نیاز، قادر به حرکت و جنبش ص: 224 نباشد
ضعف (اعم از مالی و غیرمالی) را شامل میشود. برخی معتقدند تفاوت ذلّت و مسکنت آن است که ذلّت جنبهي تحمیلی از طرف
همانگونه که یهودیان با تمام قدرتی که دارند «2» ؛ شخص را میرساند « خودکمبینی درونی » دیگران دارد اما مسکنت حالت
میرساند که معیار در کشتن افراد، حق و ناحق بودن است؛ مثلًا کشتن براي قصاص، « بغیر حق » احساس حقارت میکنند. 4. تعبیر
حق است، اما کشتن بیدلیل، ناحق و ناپسند است؛ پس معیارها را فراموش نکنیم. 5. در برخی روایات آمده است که یهودیان
(مستقیماً) پیامبران را با شمشیر نمیکشتند بلکه اسرار و اخبار آنها را فاش میکردند و قدرتهاي ستمگر، پیامبران را دستگیر
6. گناه و تجاوز به حقوق دیگران زمینهي گناهان بزرگ دیگري، مثل پیامبرکشی را فراهم «3» . میکردند و شهید مینمودند
میکند و این گناه بزرگ موجب ذلّت و مسکنت و خشم الهی میگردد. معمولًا انحرافات بزرگ از جاهاي کوچک آغاز میشود.
آموزهها و پیامها: 1. نافرمانی و تجاوزگري انسان را به کفر میکشاند. 2. کفر و رهبرکشی، موجب خواري ملتها میشود. 3. ذلّت
4. راه نجات از ذلت، ایجاد و بینوایی (و احساس حقارت) از صفات تاریخی یهودیان است. ص: 225
ارتباط معنوي با خدا و ارتباط نیکو با ملتهاست. 5. در مورد عوامل بدبختی یهودیان مطالعه کنید (و از سرنوشت ذلّت بار آنان
عبرت بگیرید و راه آنان را دوباره تجربه نکنید). *** قرآن کریم در آیهي صد و سیزدهم سورهي آل عمران با اشاره به نیکان اهل
کتاب، عبادات آنها را ستایش مینماید و میفرماید: 113 . لَیْسُواْ سَوَآءً مِّنْ أَهْلِ الْکِتبِ أُمَّۀٌ قَآئِمَ ۀٌ یَتْلُونَ ءَایتِ اللَّهِ ءَانَآءَ الَّیْلِ وَ هُمْ
یَسْجُدُونَ (ولی همه اهل کتاب) یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، گروهی قیام کنندهاند، که [پیوسته] آیات خدا را در شبانگاهان
میخوانند (و پیروي میکنند) در حالی که آنان سجده مینمایند؛ شأن نزول: داستان نزول آیه فوق و دو آیهي بعد اینگونه حکایت
شده که چهل نفر از مسیحیان نجران و 32 نفر از مسیحیان حبشه و هشت نفر از مردم رُوم و برخی دانشمندان و مردم یهود اسلام
آوردند. سران یهود از این حادثه نگران شدند و براي پیشگیري از اسلام آوردن دیگران در صدد برآمدند که این گروه مسلمان را
افرادي شرور و پَست جلوه دهند و شعارهایی در این مورد منتشر کردند. آیات فوق نازل شد و از یهودیان تازهمسلمان و به طور
ص: 226 نکتهها و اشارهها: «1» . کلّی، نیکان اهل کتاب که مسلمان شده بودند دفاع کرد و آنها را ستود
1. قرآن کریم در برخورد با مخالفان اسلام انصاف، عدالت و احترام به حقوق افراد شایسته را رعایت میکند؛ از این رو در برابر
مذمتهایی که در آیات گذشته از برخی اهل کتاب نمود، در اینجا گروهی از آنان را استثنا کرد و اعمال نیکشان را ستود. این
روش قرآن به ما میآموزد که در کنار انتقادات، از نقاط قوّت افراد غافل نشویم و کمال را از هر گروهی بپذیریم. 2. مبارزهي قرآن
با یهودیان و دیگر مخالفان اسلام، تنها بر محور عقاید و اعمال و رفتار افراد است؛ نه نژاد و قبیله از این رو نژاد یهود را به طور کلی
محکوم نکرده، بلکه تنها به اعمال آنها اشکال کرده و نیکوکارانشان را ستوده است. 3. سجدههاي شبانه و تلاوت آیات آنقدر مهم
است که اگر این عمل را اهل کتاب هم انجام دهند، خدا آنها را میستاید. دعاي صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است بدین راه
پس خدا کسانی را ستایش «1» ؛ و روش میرو که با دلدار پیوندي (حافظ) 4. تلاوت به معناي خواندن و پیروي کردن است
یا اشاره به قیام به حق و ایمان است « قائمۀ » میکند که در شب آیات خدا را میخوانند و در زندگی به آنها عمل میکنند. 5. واژهي
علامت، » به معناي « آیۀ » و یا اشاره به ایستادن در حال عبادت در شبانگاهان که نشانهي عشق و نشاط در عبادت است. 6. واژهي
صفحه 68 از 127
است. ص: 227 هر سوره از چند آیه تشکیل شده که امروزه با شماره « نشانه، جماعت و امر شگفتآور
مشخص شدهاند و وجه نامگذارياش این است که حروف و کلمات در آن جمع شده یا نشانهي صدق گویندهاش است. منشأ
6236 آیه در قرآنهاي چاپی «1» . شمارهگذاري آیات قرآن توقفهاي پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام قرائت قرآن بوده است
بسم اللّه » «2» فعلی شمارهگذاري شده است و همین شمارگان از پیامبر صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام نقل شده است
فقط در سورهي حمد یک آیهي مستقل به شمار آمده و در ابتداي بقیهي سورهها شمارهگذاري نشده است. البته « الرحمن الرحیم
در مورد عبارتهاي کتابهاي مقدس غیر از قرآن نیز به کار رفته است همانگونه که در مورد عبارتهاي « آیات » در آیهي فوق
قرآن به کار میرود. آموزهها و پیامها: 1. همهي پیروان ادیان الهی را محکوم نکنید که برخی از آنان افراد معنوي هستند. 2. در دل
شب به قرائت کتاب الهی بایستید و سجده کنید (که فضیلت است). *** قرآن کریم در آیهي صد و چهاردهم سورهي آلعمران
برخی دیگر از صفات نیکان اهل کتاب را یاد آوري میکند و میفرماید: 114 . یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ
یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسرِعُونَ فِی الْخَیْرتِ وَ أُوْلئِکَ مِنَ الصلِحِینَ ص: 228 به خدا و روز بازپسین ایمان
میآورند؛ و به [کار] پسندیده فرمان میدهند و از [کار] ناپسند منع میکنند؛ و در (انجام) نیکیها، بر همدیگر پیشی میگیرند؛ و
2. قرآن امر به «1» . آنان از شایستگانند؛ نکتهها و اشارهها: 1. امر به معروف و نهی از منکر در ادیان گذشته هم مطرح بوده است
معروف را قبل از نهی از منکر میآورد. آري، اگر کارهاي شایسته رواج یابد کارهاي ناپسند کمتر میشود؛ براي مثال، اگر ازدواج
رواج یابد و آسان شود و جوانان به کار و ورزش و عبادات اشتغال داشته باشند، کارهاي ناپسند و فحشا و فسادهاي مالی کمتر
استفاده میشود که همانگونه که نیکوکاري یک ارزش است، سرعت در انجام «2» « پیشی گرفتن در نیکیها » میشود. 3. از تعبیر
کار نیک نیز یک ارزش است؛ یعنی پیشی گرفتن از دیگران و مسابقه در کار خیر مطلوب است. 4. فعلهاي آیهي فوق به صورت
مضارع آمده است؛ زیرا افراد صالح کسانی هستند که همواره امر به معروف و نهی از منکر میکنند و در کار خیر پیشی میگیرند،
آموزهها و پیامها: 1. ایمان به مبدأ و معاد و امر به معروف و نهی از منکر و شتاب در نیکیها، «3» . نه به طور موقت و موسمی
ارزشهاي فرا اسلامی است (که در همهي ادیان ارزشمند است). 2. اگر میخواهید از شایستگان درگاه الهی شوید، به ایمان، امر به
3. نیکی کردن و شتابورزي معروف و نهی از منکر و شتاب در کارهاي نیک اهمیت دهید. ص: 229
در نیکیها، هر دو مطلوب است. *** قرآنکریم در آیهي صد و پانزدهم سورهي آلعمران به صالحان اهل کتاب بشارت میدهد
و میفرماید: 115 . وَ مَا یَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلَن یُکْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ و هر [کار] نیکی که انجام دهند، پس [در باره] آن، موردِ
در اینجا در برابر « کفر » ناسپاسی قرار نمیگیرند. و خدا به [حال] پارسایان (خود نگهدار) داناست. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
است؛ شکر در اصل به معناي اعتراف به نعمت است و کفر و کفران به معناي انکار و ناسپاسی در برابر آن است؛ یعنی خدا « شکر »
هیچگاه اعمال نیک صالحان را نادیده نمیگیرد و ناسپاسی و انکار نمیکند، هر چند این افراد از اهل کتاب باشند؛ و این آموزهاي
گویا اشاره به آن است « خدا به پارسایان آگاه است » است براي ما مسلمانان که نسبت به کارهاي دیگران ناسپاس نباشیم. 2. تعبیر
که با اینکه تقوا پیشگان غالباً در اقلیت هستند و طبعاً باید حالاتشان به چشم نیاید اما از دید دانش بیپایان الهی، هرگز مخفی
و پاداش مناسب به آنان «1» . نمیمانند و خدا از حال آنها و اعمال نیکشان آگاه است. این اعمال چه کم و چه زیاد ضایع نمیشوند
داده میشود. تعبیر پارسایان نیز اشاره به آن است که خدا کارهاي نیک را از پارسایان خود نگهدار قبول میکند. آموزهها و پیامها:
1. خدا ناسپاس نیست و پاداش اعمال نیکِ همه را میدهد. 2. پارسایی زمینهي (پذیرش اعمال نیک و پاداش و) سپاس الهی است.
3. در برابر اعمال نیک دیگران ناسپاس نباشید، اگر چه اهل کتاب باشند. *** قرآن کریم در ص: 230
آیهي صد و شانزدهم سورهي آل عمران به سرنوشت افراد بیایمان اشاره میکند و میفرماید: 116 . إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَن تُغْنِیَ عَنْهُمْ
أَمْولُهُمْ وَ لَا أَوْلدُهُم مِّنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُوْلئِکَ أَصْحبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خلِدُونَ در واقع کسانی که کفر ورزیدند، اموالشان و فرزندانشان،
صفحه 69 از 127
هیچ چیزي از (عذاب) خدا را از آنان دفع نخواهد کرد. و آنان اهل آتشند؛ در حالی که آنان در آن ماندگارند. نکتهها و اشارهها:
1. در آیهي فوق از میان امکانات مادي، تنها به ثروت و فرزند اشاره شده است؛ زیرا مهمترین سرمایههاي مادي، نیروي انسانی و
سرمایههاي اقتصادي است و بقیهي امکانات مادي از این دو ناشی میشوند. 2. از منظر قرآن کریم، امتیازات مالی و قدرت انسانی،
زمانی مفید و ارزشمند هستند که در پرتو ایمان و نیّت پاك در مسیر صحیح به کار گرفته شوند، در غیر این صورت امتیازي به
شمار نمیآیند و تکیه بر آنها اشتباه است و چنانچه با کفر همراه شوند صاحبان خود را به عذابی طولانی گرفتار میکنند. آموزهها و
پیامها: 1. امکانات مادي کفار مانع عذاب الهی نمیشود (پس بر آنها تکیه نکنند). 2. فرجام کفر، عذاب آلود است. 3. قدرت
4. اگر نجات اقتصادي و نیروي انسانی اگر در خدمت کفر قرار گیرد، بهرهوري لازم را ندارد. ص: 231
میخواهید، از کفر دوري گزینید که امتیازات دنیوي مانع عذاب نمیشوند. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفدهم سورهي
آلعمران با اشاره به بیثمر بودن بخششهاي کافران ستمکار میفرماید: 117 . مَثَلُ مَا یُنفِقُونَ فِی هذهِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا
صِرٌّ أَصَ ابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُواْ أَنفُسَ هُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ أَنفُسَ هُمْ یَظْلِمُونَ مثال آنچه [آنان] در این زندگی پست (دنیا)
مصرف (: انفاق) میکنند، همانند مثال بادي است که در آن سوزندگی است که به کشتزار گروهی که بر خودشان ستم کردهاند
بوزد و آن را نابود سازد. و خدا به آنان ستم نکرده؛ و لیکن بر خودشان ستم میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. بخششها اگر از
سرچشمهي اخلاص و ایمان باشد بسیار مفید است و مشکلات اجتماعی را حل میکند و آثار عمیق اخلاقی در نهاد احسان کننده
باقی میگذارد و فضایل اخلاقی او را بارور میکند. اما افراد آلوده و بی ایمان، که انگیزهي صحیحی از بخشش خود ندارند، روح
و آن را بیاثر میسازد؛ یعنی نه اثر اخلاقی «1» خودنمایی و ریاکاري، همچون باد سوزان و خشکی بر مرزعهي بخشش آنها میوزد
اشاره دارد که مرکز وزش این باد « به خود ستم کردهاند » براي انفاق کننده دارد و نه مشکلی را در اجتماع حل میکند. 2. تعبیر
سوزان، به طرف زراعت کسانی است که به خود ستم کردهاند. آري، افراد بی ایمان در انتخاب زمان و مکان بخشش به خود ستم
میکنند و سرمایههاي خود را بی ص: 232 مورد بر باد میدهند. 3. در آیهي فوق از دو جهت تشبیه به
کار رفته است: یکی تشبیه بخشش ستمکاران به زراعت بیموقع و در محل نامناسب و دیگري تشبیه انگیزههاي بخشش آنان به
4. آیهي فوق از طرفی تأثیر عقیده و انگیزه را در نتایج کارها نشان میدهد و از طرف دیگر اشاره میکند «1» . بادهاي سرد و سوزان
که نتایج بدِ کارها و آثار وضعی اعمال، به خاطر ستمکاري انسانها و بازتاب عملکرد خود آنهاست، وگرنه خدا به کسی ستم
. نمیکند. کشتهاي ظالمان گردد تباه از سَموم گرم یا سرد و سیاه حق نکرده هیچ بر ایشان ستم بل ستم بر نفس خود کردند هم 5
ممکن است آیهي فوق اشاره به این مطلب باشد که بخششهاي کافران از دو جهت اشکال دارد: یکی از جهت انگیزهي درونی
آنها که بر اثر شرك و کفر و گناه، به خود ستم کردهاند و انفاق آنها مورد قبول خدا نیست و سودي به حالشان ندارد؛ و اشکال
دوم در اموال آنهاست که معمولًا از راههاي حرام به دست میآید و تصرف در آنها جایز نیست و بخشیدن از آنها به جاي تأثیرات
مثبت، آثار منفی بر جاي میگذارد و همچون باد سوزانی حیات آنها را میسوزاند. آموزهها و پیامها: 1. بخششهاي کافران
ستمکار سودي (براي خودشان و جامعه) ندارد. 2. مطالب را با مثالهاي ساده، زیبا و آموزنده به دیگران بیاموزید. 3. انگیزه و
عملکرد افراد در نتایج اعمالشان مؤثر است. 4. خدا عادل است، پس ریشهي ستم را در اعمال خودتان بیابید. تفسیر قرآن مهر جلد
5. کفر نوعی ستم به خویشتن است. *** قرآن کریم در آیهي صد و هیجدهم سورهي آلعمران به مؤمنان گوشزد سوم، ص: 233
میکند که بیگانگان را محرم اسرار خویش نسازند و میفرماید: 118 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِ ذُواْ بِطَانَۀً مِّن دُونِکُمْ لَا یأْلُونَکُمْ خَبَالًا
وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْ َ ض آءُ مِنْ أَفْوهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُ دُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ اي کسانی که ایمان
آوردهاید، از غیر خودتان [دوستِ] همراز مگیرید. آنها از هر گونه تباهی (و فساد فرهنگی) در باره شما، کوتاهی نمیکنند؛ زحمت
شما را آرزو دارند. بیقین (نشانههاي) دشمنی از دهان (و سخنان) شان آشکار شده؛ و آنچه سینههایشان نهان میدارد، بزرگتر
صفحه 70 از 127
است. بیقین نشانهها (ي دشمنی آنان) را براي شما بیان کردیم، اگر خردورزي کنید. شأن نزول: حکایت شده که برخی از مسلمانان
به سبب خویشاوندي یا همسایگی یا همپیمانی، با یهودیان دوست بودند و به قدري با هم صمیمی میشدند که اسرار مسلمانان را به
آیهي فوق فرو فرستاده شد و به مسلمانان هشدار داد که از غیرمسلمانان دوست و همراز انتخاب نکنید. نکتهها و «1» . آنان میگفتند
است. ص: « محرم اسرار » و در اینجا کنایه از « لباس زیرین » در لغت به معناي « بِطانۀ » اشارهها: 1. واژهي
234 آیهي فوق با این تشبیه لطیف در مورد مناسبات و ارتباطات مسلمانان با دیگران، هشدار میدهد که از افراد غیرمسلمان و
غیرخودي براي خود دوست و همراز انتخاب نکنید. 2. قرآن کریم در این آیه بین خوديها و غیرخوديها در جامعهي اسلامی
همهي افراد غیرخودي، همچون کافران و منافقان را شامل میشود که مورد اطمینان و رازدار « از غیرخودتان » مرزبندي میکند، تعبیر
پس «1» نیستند و نباید از آنان دوست و همراز برگزید. 3. کفّار به دنبال ایجاد فساد فکري و تهاجم فرهنگی به مسلمانان هستند
. نباید دوست و محرم اسرار شما باشند، زیرا از اسرار شما سوء استفاده و آنها را افشا میکنند و بدین وسیله شما را میآزارند. 4
خداي متعال در آیهي فوق راه شناسایی باطن دشمنان را نشان میدهد و بیان میکند که آنان براي آن که دیگران از مطالب
درونشان آگاه نشوند، معمولًا با احتیاط و دقت سخن میگویند، اما گاهی ناخودآگاه سخنانی بر زبان میآورند که آثار دشمنی از
لابهلاي آن آشکار میشود و در این موقع میتوانید به ضمیر و باطن آنها پی ببرید. حضرت علی علیه السلام نیز در این مورد
میفرماید: هیچ کس در ضمیر باطن خود رازي را پنهان نمیدارد، مگر اینکه از رنگ چهره و لابهلاي سخنان پراکنده و بی توجه
گر دایرهي کوزه ز گوهر سازند از کوزه همان برون تراود که در اوست ص: «2» . او، آشکار میشود
دو قسم ظاهري و باطنی دارد و همانطور که سینهي مادي مثل صندوقی قلب انسان را احاطه کرده « قلب » مثل «1» « سینه » .5 235
است، سینهي معنوي و روحانی انسان نیز قلب روحانی، یعنی نفس و روح انسان را که مرکز حیات روحانی اوست احاطه کرده
آموزهها و پیامها: 1. مرز خوديها و غیرخوديها را در جامعه مشخص سازید. 2. غیرخوديها را از سخنان دشمنانه و «2» . است
کنایهآمیز آنان بشناسید. 3. دشمنان اسلام درصدد تهاجم فرهنگی و زحمتآفرینی براي شما هستند. 4. رازدار باشید و اسرار
مسلمانان را براي غیرخوديها فاش نکنید. 5. در آیات الهی تفکر کنید (و ترفندهاي دشمنان را بشناسید و خنثی سازید). 6. دوستان
همراز خود را از خوديها انتخاب کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نوزدهم سورهي آل عمران به دو چهرگی دشمنان اسلام
اشاره میکند و میفرماید: 119 . هأَنتُمْ أُوْلَا ءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لَا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتبِ کُلِّهِ وَ إِذَا لَقُوکُمْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ
عَلَیْکُمُ الَأنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُواْ بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ص: 236 هان! شما کسانی هستید
که آنان را دوست میدارید؛ و [لی] آنان شما را دوست ندارند. و شما به همه کتابها [ي الهی] ایمان دارید. و هنگامی که شما را
و هنگامی که خلوت کنند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان [خود را به دندان] «. ایمان آوردهایم » : ملاقات میکنند، میگویند
نکتهها و اشارهها: 1. دوستی «. به سبب شدت خشمتان بمیرید! براستی که خدا به (اسرار) درون سینهها داناست » : میگزند! بگو
دوجانبه مفید است، اما دوستی یکجانبه، یا ریشه در غفلت، خودباختگی و احساس حقارت دارد یا ناشی از نفاق یک طرف
دوستی است و در هر صورت دوام نخواهد داشت. این آیه به دوستی یکطرفهي مخالفان اسلام با مسلمانان اشاره دارد. 2. اسلام با
کافران عادي برخورد ملایمی دارد و حتی سهمی از زکات را براي جذب آنان به اسلام قرار داده است، اما با منافقان با شدت و
چرا که نفاق «1» ؛ و بدین وسیله آنان را تحقیر میکند «. از خشمِ لبریزتان بمیرید » : لحن تند برخورد میکند و به آنان میگوید
3. ایمان مسلمانان کامل است؛ چون به اصل همهي کتابهاي آسمانی ایمان دارند و مطالب آنها را تأیید «2» . پدیدهاي پرخطر است
میکنند، همانطور که به پیامبران گذشته اعتقاد دارند؛ ولی ایمان مخالفان اسلام ناقص است، چون به برخی از کتابها و پیامبران
،« گزیدن سرانگشتان به دندان » ایمان ندارند و از این روست که مسلمانان را دوست ندارند و با آنها دشمنی میورزند. 4. تعبیر
کنایه از شدّت خشم کافران ص: 237 منافقصفت نسبت به مسلمانان است. آري، آنان از خشم لبریز
صفحه 71 از 127
آموزهها و پیامها: 1. دشمنان کینهتوزي دارید (پس مراقب خطر آنان باشید). 2. دوستی شما با مخالفان اسلام یکطرفه «1» . شدهاند
به آنان بگویید. 4. دشمنان « مرده باد » و شعار «2» است و آنان منافقانه با شما برخورد میکنند. 3. با دشمنان اسلام دوستی نکنید
اسلام بدانند که خدا از نقشههاي آنان آگاه است و آنها را خنثی میسازد (پس سزاوار است از غصه و خشم بمیرند). *** قرآن
کریم در آیهي صد و بیستم سورهي آلعمران با بیان یکی دیگر از نشانههاي دشمنان منافقصفت، به راهکار مقابله با حیلههاي آنان
اشاره میکند و میفرماید: 120 . إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَۀٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَۀٌ یَفْرَحُواْ بِهَا و إِنْ تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً
إِنَّ اللَّهَ بَمَ ا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ اگر نیکی به شما برسد، آنان را ناراحت میکند، و اگر (حادثه) بدي براي شما رخ دهد، بدان شاد
میشوند. و اگر شکیبایی نمایید و [خودتان را] حفظ کنید، نیرنگشان، هیچ چیزي به شما زیان نمیرساند؛ حتماً خدا به آنچه انجام
1. امنیت مسلمانان در برابر نقشههاي شوم دشمنان، میدهند احاطه دارد. نکتهها و اشارهها: ص: 238
اي دل «1» . مشروط به استقامت و داشتن تقواست. صبر و پایداري در برابر دشمنان بیرونی و درونی از عوامل مهم پیروزي است
صبور باش و مخور غم که عاقبت این شام صبح گردد و این شب سحر شود (حافظ) 2. خداي متعال در آیات فوق به مسلمانان
هشدار داد و اعلام خطر عمومی کرد که دوستان و محرمان اسرار خویش را از منافقان انتخاب نکنند و نشانههاي آنان را نیز بیان
کرد، اما متأسفانه بسیاري از مسلمانان از این هشدار غفلت ورزیدند و در نتیجه، گرفتار نابسامانیهاي فراوان شدند. دهها سال است
که مسلمانان با خطر اسرائیل روبهرو شدهاند اما هنوز عدهاي فریب لبخندهاي دروغین سران صهیونیسم و حامیان آنها را میخورند و
به وعدههاي آنان دل خوش میدارند و آنها را دوست و محرم اسرار خویش میپندارند، در حالی که نشانههایی که قرآن بیان کرده
در آنها مشاهده میشود. آري، آنها مسلمانان را دوست ندارند و جز پریشانی و رنج براي آنان نمیخواهند و آثار خشم و دشمنی
در گفتار و کردار آنها هویداست. 3. دشمن از خوبی ما ناراحت و از ناراحتی ما خوشحال میشود؛ پس هرگاه دیدیم دشمن از
کردهي ما خوشحال است، بدانیم که اعمال ما به ضرر مسلمانان بوده است و ضربهاي خوردهایم و هرگاه دشمن از کردهي ما
ناراحت شد، باید بدانیم که اعمال ما به نفع مسلمانان بوده است و موفقیتی ص: 239 به دست آوردهایم.
4. یکی از نشانههاي منافقان، در حالات روانی آنها ظاهر میشود و مطالعات روانشناختی در عکسالعملها و شادمانی و ناراحتی
. دشمنان، ما را به شناخت آنها رهنمون میشود. آموزهها و پیامها: 1. دشمنان نفاق پیشهي اسلام را از حالات روانی آنها بشناسید. 2
راهکار مقابله با توطئههاي دشمنان منافق، پایداري و پارسایی است. 3. دشمنان منافق، نیکی شما را نمیخواهند (پس براساس
خوشآیند آنان عمل نکنید). *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و یکم سورهي آلعمران به مقدمات جنگ احد اشاره میکند
و میفرماید: 121 . وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوَّيءُ الْمُؤْمِنِینَ مَقعِدَ لِلْقِتَالِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ و (به یاد آر) هنگامی را که [در جنگ احد]
بامدادان، از [میان] خانوادهات بیرون رفتی، که محلهایی براي جنگ مؤمنان آماده کنی؛ و خدا شنواي داناست. داستان آیه: در
سال دوم هجري، مسلمانان بر کفار قریش پیروز شدند، اما در سال بعد کفار مکه به سرپرستی ابوسفیان با سه هزار سواره و دو هزار
پیاده و تجهیزات کامل به سوي مدینه حرکت کردند. عباس، عموي پیامبر، که در مکه زندگی میکرد، ماجراي حملهي کفار را در
نامهاي نوشت و به مدینه فرستاد. پیامبر صلی الله علیه و آله پس از اطلاع از این خبر، یک گروه شناسایی فرستادند و خبر حرکت
لشگر ابوسفیان تأیید شد؛ آنگاه در روز جمعه جلسهاي تشکیل دادند و با مسلمانان در مورد جنگ با کفّار مشورت کردند. در این
جلسه دو دیدگاه مطرح شد: الف) مسلمانان در شهر مدینه بمانند و در کوچهها سنگر بگیرند. ص: 240
ب) مسلمانان از مدینه خارج شوند و در بیرون شهر با دشمن بجنگند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله متمایل به دیدگاه اول بود، اما
دیدگاه دوم که با حماسه و شجاعت مطرح میشد، در بین جوانان طرفدار بیشتري داشت؛ از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله به
دیدگاه اکثریت و جوانان احترام گذاشت و نظر آنها را ترجیح دادند. آن حضرت با یک نفر براي انتخاب محل اردوگاه سپاه از
شهر خارج شدند. و محلی را در دامنهي کوه احد، که شرایط نظامی خوبی داشت، برگزیدند. آیهي فوق به این ماجرا و انتخاب
صفحه 72 از 127
مکان سپاه اشاره میکند. نکتهها و اشارهها: 1. انتخاب پایگاه نظامی و مناطق حسّاس و مهم دفاعی، کار هر شخصی نیست و فرمانده
از این رو پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شخصاً اقدام به این کار کرد. 2. برنامهریزيهاي «1» ؛ جنگ این کار را به عهده میگیرد
از این رو پیامبر صلی الله علیه «2» ؛ فنی، جغرافیایی و طبیعی عملیات نظامی، باید قبل از شروع جنگ و در فضایی آرام صورت گیرد
و آله صبحگاهان به همراه یک نفر اقدام به این کار کرد. 3. قرآن کریم کتاب هدایت است و به وقایع تاریخی نیز از دیدگاه
هدایتی مینگرد و به مسلمانان آموزش میدهد و نکات حساس نظامی را یادآوري میکند. 4. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از
خطرها غافل نمیشدند و قبل از روبهرو شدن با دشمن، چارهاندیشی و برنامهریزي میکردند و شخصاً در صحنه حاضر میشدند.
آري، رهبران الهی باید اینگونه باشند. ص: 241 آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی به فکر خطر دشمنان
باشند و چارهاندیشی کنند. 2. فرمانده سپاه، براي نبرد برنامهریزي کند. 3. فرمانده سپاه قبل از شروع جنگ از محل نبرد بازدید کند
(و موقعیتها را شناسایی نماید). *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و دوم سورهي آلعمران با اشاره به سستی گرایان، نقش
ولایت و توکل را در جنگ احد بیان میکند و میفرماید: 122 . إِذْ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنکُمْ أَن تَفْشَلَا وَ اللَّهُ وَلِیُّهُمَا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ
الْمُؤْمِنُونَ [و نیز به یاد آر] هنگامی را که دو دسته از شما آهنگ کردند که سستی ورزند؛ و خدا [سرپرست و] یاور آن دو (دسته)
بود؛ و (اگر دستهاي سستی کردند) پس مؤمنان باید، تنها بر خدا توکّل کنند. شأن نزول: در جنگ احد سپاه هزار نفري مسلمانان به
فرماندهی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از مدینه خارج شد و به طرف اردوگاه خود در دامنهي کوه احد به راه افتاد. این حرکت
نظامی به صورت پیاده انجام میشد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مسیر از سپاه سان میدیدند و صفوف آنها را منظم
سستی به خرج دادند و از وسط راه به مدینه باز گشتند. شاید علت « بنو سَلمه و بنو حارثه » میکردند. اما دو طایفه از مسلمانان به نام
تصمیم آنها این بود که طرفدار دفاع در شهر بودند. و در همین حال گروه دیگري که سیصد نفر بودند، از سپاهیان اسلام جدا
بودند، که ص: 242 طرفداران دفاع « عبد اللّه بن ابی » شدند و به مدینه بازگشتند. این گروه یا پیروان
در شهر بودند، و یا گروهی از یهودیان همپیمان عبد اللّه بن ابی بودند که پیامبر حضور آنها را در سپاه نپذیرفت، مگر آنکه
مسلمان شوند. اما پس از مدتی این گروه سیصد نفري از تصمیم خود بازگشتند و به همکاري با مسلمانان ادامه دادند. آیهي فوق به
همین قطعه از ماجراي احد اشاره کرده که دو طایفه از مسلمانان ابتدا سست شدند. نکتهها و اشارهها: 1. سپاه هفتصد نفري مسلمانان
در کوه احد پس از اقامهي نماز صبح با پیامبر صلی الله علیه و آله صفوف خود را منظم نمودند و یک گروه پنجاه نفري از
تیراندازان ماهر مأمور حفظ دهانهي شکاف کوه شدند و پیامبر به آنان سفارش کردند که هرگز این منطقه را خالی نگذارند. در
مقابل، ابوسفیان با سپاه پنج هزار نفري و به همراه بتها و زنان زیبا حضور داشتند. ابوسفیان، گروه ویژهي دویست نفري را مأمور
کرد که از پشت سر به سپاه اسلام حمله کنند و آنان از همان دهانهي شکاف کوه حمله نمود. در مرحلهي اول جنگ، سپاه کفار
شکست خورد و مسلمانان پیروز شدند؛ از این رو گروه نگهبان دهانهي کوه محل را ترك کردند و گروه ویژهي دویست نفري از
پشت به مسلمانان حمله کردند و سپاه اسلام در محاصرهي دشمن قرار گرفت. بدین ترتیب در مرحلهي دوم سپاه اسلام شکست
خوردند و هفتاد نفر از مسلمانان، از جمله حمزه عموي پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شدند. گروهی از مسلمانان به کوه فرار
کردند، اما برخی دیگر، از جمله علی علیه السلام ماندند و پروانهوار گرد پیامبر صلی الله علیه و آله چرخیدند و از او دفاع کردند، به
طوري که شصت زخم و ضربه بر سر و صورت و بدن علی علیه السلام وارد شد و در همین جنگ ص:
243 بود که شمشیر علی علیه السلام شکست و پیامبر صلی الله علیه و آله ذوالفقار را به او داد. از امام صادق علیه السلام حکایت
لا سیف الّا ذو الفقار و لا فتی الّا » : شده که پیامبر صلی الله علیه و آله پیک وحی را در میان زمین و آسمان مشاهده کرد که میگوید
در این بین، یکی از سربازان دشمن پنداشت که پیامبر «. هیچ شمشیري جز ذو الفقار و هیچ جوانمردي جز علی نیست «1» ؛ علی
اسلام صلی الله علیه و آله را شهید کرده است؛ از این رو این مطلب را با صداي بلند اعلام کرد. این شایعه، ابتدا موجب تزلزل
صفحه 73 از 127
بیشتري در مسلمانان شد و برخی دیگر نیز فرار کردند، اما در نهایت به نفع مسلمانان تمام شد و دشمن کینهتوز، به گمان اینکه
پیامبر را کشته است، همان شب احد را به قصد مکه ترك کرد. در مرحلهي سوم، سپاه مشرکان، به گمان اینکه پیامبر کشته شده
است، به سرعت به طرف مکه حرکت کردند، اما در بین راه تصمیم گرفتند که به مدینه بازگردند و شهر را غارت کنند و مسلمانان
را در هم بکوبند و اگر پیامبر هم زنده است او را به قتل برسانند؛ به همین جهت فرمان بازگشت صادر شد و این خبر خیلی زود به
پیامبر صلی الله علیه و آله رسید. در این بین آیهي فوق و چند آیهي بعد نازل شد و روحیهي مسلمانان را تقویت کرد و به دنبال آن
پیامبر صلی الله علیه و آله یک فرمان عمومی براي حرکت به سوي مشرکان داد، به طوري که حتی مجروحان جنگ احد نیز
آمادهي پیکار با دشمن شدند و از مدینه حرکت کردند و به تعقیب دشمن پرداختند. خبر حرکت مسلمانان به مشرکان قریش رسید
و از روحیهي عجیب مسلمانان به وحشت افتادند. آنها که گمان میکردند نیروي تازهنفسی از مدینه به مسلمانان پیوسته است،
ترسیدند که برخورد دو باره نتیجهي ص: 244 نهایی جنگ را به زیان آنها تغییر دهد؛ لذا به طرف مکه
بازگشتند. 2. افراد سست عنصر، هم خود در جنگ سستی میکنند، و هم دیگران را به سستی میکشانند، پس سپاه اسلام و
فرماندهان آنها نباید بر این گونه افراد تکیه کنند. 3. توکل بر خدا بدین معناست که انسان با استفاده از وسایل عادي تلاش خود را
بنماید اما تکیهي اصلیاش بر خدا باشد که علت همهي علتها و مبدأ همهي قدرتهاست؛ پس توکل به معناي دست برداشتن از
عوامل مادي و سستی در کارها نیست. تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافري است راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش (حافظ)
4. در این آیه به نقش ولایت الهی و توکل در جنگ اشاره شده است. سرپرستی و ولایت خدا هدایت کننده و یاور انسان است و
توکل بر او، روحیهي سپاهیان را بالا میبرد و آنان را از سستی دور میسازد. آموزهها و پیامها: 1. از سستیهاي گذشته، عبرت
. بگیرید (و در جنگها سستی نکنید تا شکست نخورید). 2. توجه به ولایت الهی و توکل بر او از عوامل نجات از سستی است. 3
مؤمنان در جنگ (و غیر آن) تنها به خدا تکیه کنند. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و سوم سورهي آلعمران پیروزي
مسلمانان در جنگ بدر را یادآور میشود و با تقویت روحیهي مسلمانان میفرماید: 123 . وَ لَقَدْ نَ َ ص رَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّۀٌ فَاتَّقُواْ
یاري کرد؛ در حالی که شما، خوار « بدر » ( اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ص: 245 و بیقین خدا شما را در (جنگِ
بودید. پس [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ کنید، باشد که شما سپاسگزاري کنید. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق پس از
شکست مسلمانان در جنگ احد، و در حقیقت، براي تقویت روحیه و دلگرمی آنان نسبت به آینده نازل گردید و به پیروزي
اشاره کرد و فرمود: خدا شما را در بدر پیروزي داد، در حالی که نسبت به دشمن ضعیف «1» چشمگیر مسلمانان در میدان بدر
بودید و از نظر عدّه و تجهیزات قابل مقایسه با آنها نبودید. تعداد شما در جنگ بدر 313 نفر و تعداد مشرکان بیش از هزار نفر بود،
ولی در نهایت آنان را به سختی شکست دادید؛ پس اکنون نیز ناامید نباشید که با یاري خدا میتوانید شکست احد را جبران کرده،
بر دشمن پیروز شوید. 2. یادآوري پیروزيهاي گذشته و امدادهاي غیبی در میدانهاي نبرد سبب تجدید خاطرهي پیروزي و
دلگرمی سپاهیان نسبت به آینده و تقویت روحیهي آنان میشود. 3. تقوا، پارسایی و خود نگهداري، زمینهساز سپاسگزاري است؛
چرا که، از طرفی، حفظ خود از ضررهاي روحی و جسمی و عذاب الهی، با توفیق الهی ممکن است و این توفیق مستلزم
سپاسگذاري به درگاه خداست، و از طرف دیگر، پرهیز از گناهان و انجام دادن واجبات، یعنی رعایت تقوا، سبب میشود که
پردههاي جهل و غرور کنار برود و انسان حقایق هستی را درك کند و همهي نعمتها را از خدا بداند و در نتیجه، سپاسگزار خدا
گردد و در ص: 246 این صورت است که متوجه میشود پیروزيها از خداست و از او تشکر میکند.
آموزهها و پیامها: 1. شکستها شما را ناامید نسازد که شما پیروزان دیروزید. 2. رهبران الهی و فرماندهان سپاه با یادآوري
پیروزيهاي گذشته روحیهي سپاهیان را تقویت کنند. 3. پارسایی زمینهساز سپاسگزاري است. *** قرآن در آیهي صد و بیست و
چهارم سورهي آلعمران به برخی امدادهاي غیبی در جنگ بدر اشاره میکند و میفرماید: 124 . إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَن یَکْفِیَکُمْ أَن
صفحه 74 از 127
آیا [براي] شما کافی نیست که پروردگارتان، شما را با » : یُمِدَّکُم رَبُّکُمْ بِثَلثَۀِ ءَالفٍ مِّنَ الْمَلئِکَۀِ مُنزَلِینَ آنگاه که به مؤمنان میگفتی
نکتهها و اشارهها: 1. یکی از کارهاي فرماندهان سپاه، امیدوار کردن «!؟ سه هزار (نفر) از فرشتگان فرود آمده، یاريتان کند
رزمندگان و مقاومت بخشیدن به آنها، با توجه دادنشان به امدادهاي غیبی است. این مطلب نور امید را در دل سپاهیان برمیافروزد،
و روح توکّل به خدا را در آنها میدمد و استقامتشان را چند برابر میکند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز فرماندهی جنگ بدر
را به عهده داشتند و روحیهي سپاهیان را تقویت میکردند. 2. هرگاه خدا اراده کند، فرشتگان الهی به خدمت و یاري مجاهدان
آموزهها و پیامها: 1. رزمندگان اسلام منتظر «1» . مؤمن ص: 247 میشتابند و به آنان نیرو میبخشند
امدادهاي غیبی باشند. 2. فرماندهان جنگی با یادآوري امدادهاي غیبی، روحیهي سپاهیان را تقویت کنند. 3. علاوه بر نیروهاي
مادي، نیروهاي معنوي (فرشتگان) نیز در جنگها نقش دارند. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و پنجم سورهي آلعمران با
یادآوري امدادهاي غیبی میفرماید: 125 . بَلَی إِن تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ وَ یَأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَۀِ ءَالفٍ مِّنَ الْمَلئِکَۀِ
مُسَوِّمِینَ آري، اگر شکیبایی (و استقامت) کنید و [خودتان را] حفظ کنید، و [دشمنان] با همین سرعتشان به (سراغ) شما آیند،
پروردگارتان شما را با پنج هزار (نفر) از فرشتگان، نشانهگذار، مدد خواهد کرد. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل سخن از امداد
سه هزار فرشته بود و در این آیه سخن از پنج هزار فرشته است؛ چرا که تعداد دشمن در جنگ احد حدود پنج هزار نفر بود و نیازها
و شرایط نظامی و روحی رزمندگان، کمک بیشتري را ص: 248 میطلبید. سپاهیان ابوسفیان براي
غارت مدینه از نیمهي راه بازگشته بودند و این در حالی بود که سپاه اسلام شکست خورده و زخمی و خسته بودند و از اینرو نیاز
به تقویت روحی و رزمی داشتند. 2. آیهي فوق در مورد جنگ احد است، اما یاري مؤمنان و امدادهاي غیبی یکی از سنتهاي
3. برخی از فرشتگان نشانههاي ویژهاي دارند. فرشتگان «1» . پروردگار است که با تغییر زمان، مکان و افراد، عوض نمیشود
امدادگر نیز از نیروهاي ویژه و نشاندار بودند که با نمایش نشانهها و نشانهگذاري، یعنی با تقویت روحی سپاه اسلام و نمایان کردن
شوکت آنان دشمن را دچار دلهره و یأس و شکست میکردند. (م) آموزهها و پیامها: 1. براساس استقامت، پارسایی و نیاز مؤمنان،
امدادهاي غیبی افزایش مییابد. 2. اگر امدادهاي غیبی را میطلبید، صبر و تقوا پیشه سازید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست
و ششم سورهي آلعمران به تأثیرات روحی امدادهاي غیبی و سرچشمهي پیروزيها اشاره میکند و میفرماید: 126 . وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ
إِلَّا بُشْرَي لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُم بِهِ وَ مَا النَّصْ رُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ و خدا آن (وعده امداد غیبی) را جز مژدهاي براي شما و
. براي آرامش دلهاي شما بدان، قرار نداده است. و پیروزي جز از جانبِ خداي شکستناپذیر فرزانه، نیست. نکتهها و اشارهها: 1
شکست و پیروزي تنها به دست خداست و یاري فرشتگان براي بشارت و تقویت روحیهي شماست تا بهتر دفاع کنید و در امتحان
الهی پیروز ص: 249 شوید. 2. فرماندهان سپاه باید به نیازهاي معنوي و روحی رزمندگان توجه کنند و
به امدادهاي غیبی مژده دهند و روح امید را در دل رزمندگان زنده نمایند تا به آمادگی دفاعی آنها لطمه وارد نشود. 3. امکانات
نظامی، علمی و روانی، همه مقدمات پیروزياند و بدون رخصت الهی کاري از آنان ساخته نیست و پیروزي فقط از جانب خدا
میسّر میشود؛ چون همهي قدرتها و علتها منتهی به اوست. 4. قدرت شکستناپذیر الهی همراه با حکمت و فرزانگی اوست؛
پس ممکن است طبق حکمت و به دلایل خاصی رخصت دهد که مؤمنان در مرحلهاي موقتاً شکست بخورند و در جاي دیگر پیروز
شوند، ولی پیروزي نهایی از آن مؤمنان است چون خداي شکستناپذیر، یاريگر آنان است. آموزهها و پیامها: 1. به امکانات
(نظامی و غیر آن) دل خوش ندارید که پیروزي (و شکست) شما به دست خداست. 2. اگر پیروزي میخواهید، به خدا روي آورید
که او قدرتمندي فرزانه است. 3. امدادهاي غیبی، موجب آرامش روانی و مژده به مؤمنان است. 4. با یادآوري امدادهاي غیبی،
روحیهي رزمندگان را تقویت کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و هفتم سورهي آلعمران به سرانجام سپاه کفر اشاره
میکند و میفرماید: 127 . لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنقَلِبُواْ خَآئِبِینَ (این وعده) براي این است که ریشه کسانی را که
صفحه 75 از 127
کفر ورزیدند قطع کند؛ یا آنها را با خواري بازگرداند؛ و ناامیدانه برگردند. ص: 250 نکتهها و اشارهها:
1. مشرکان پس از جنگ احد تصمیم گرفتند به مدینه بازگردند و پیامبر صلی الله علیه و آله را بکشند و مدینه را خراب کنند، اما
وقتی که از حرکت مجدد مسلمانان پس از شکست اولیه در جنگ احد آگاه شدند، ترسیدند و ذلیلانه از مقابل لشگر اسلام
و این پس از شکست اولیه، یک پیروزي «2» و از کشتن پیامبر و نابود کردن مسلمانان و غارت مدینه ناامید شدند «1» . گریختند
و یا ناامید و ذلیل شدن کافران «3» براي مسلمانان به شمار میآید. 2. امدادهاي غیبی الهی براي مؤمنان مجاهد تا ریشه کن شدن
ادامه مییابد؛ همان طور که مشرکان مکه از حرکت مجدّد به سوي مدینه ناامید شدند و باخواري بازگشتند. 3. این آیه به
فرماندهان سپاه اسلام آموزش میدهد که اهداف الهی جهاد مقدس را براي لشکریان روشن سازند تا با آگاهی و امید بیشتري به
سوي میدان بشتابند. آموزهها و پیامها: 1. فرجام دشمنان اسلام نابودي یا شکست ذلیلانه است. 2. اهداف جهاد را براي سپاهیان بیان
کنید (تا روحیهي آنان تقویت شود). *** ص: 251 قرآن کریم در آیهي صد و بیست و هشتم سورهي
آلعمران راه توبه و بازگشت را براي مشرکان میگشاید و میفرماید: 128 . لَیْسَ لَکَ مِنَ الَأمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ
فَإِنَّهُمْ ظلِمُونَ هیچ چیز از این کار [ها] با تو نیست (و اختیاري در این امور نداري). یا [خدا] توبه آنان را میپذیرد، یا عذابشان
میکند؛ چرا که آنان ستمگرانند. شأن نزول: حکایت شده که در جنگ احد دندان و پیشانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
چگونه » : شکست و ضربات سختی به مسلمانان وارد شد. در این هنگام پیامبر اکرم از آیندهي مشرکان نگران شد و پیش خود گفت
«! چنین جمعیتی رستگار خواهند شد که با پیامبر خود این گونه رفتار میکنند، در حالی که وي آنها را به سوي خدا دعوت میکند
آیهي فوق فرود آمد و به پیامبر صلی الله علیه و آله دل داري داد. نکتهها و اشارهها: 1. افرادي که از توبه یا مجازات آنها سخن «1»
گفته شده است، یا کافرانی هستند که در این جنگ ضربههاي سختی به مسلمانان وارد ساختند و دندان و پیشانی پیامبر صلی الله
علیه و آله را شکستند؛ و یا مسلمانانی هستند که از میدان جنگ فرار کردند و پس از جنگ پشیمان شدند و از پیامبر صلی الله علیه
و آله تقاضاي عفو کردند. البته احتمال اول با داستان نزول آیه سازگارتر است هر چند مانعی ندارد که هر دو معنا مقصود آیه باشد.
2. خدا وسایل پیروزي و امدادهاي غیبی را در اختیار مؤمنان قرار میدهد و یکی از چهار سرنوشت را براي کافران مقرر میسازد:
ص: 252 الف) ریشه کن کردن آنها؛ ب) تحمیل ناامیدي ذلیلانه بر آنها؛ ج) قبولی توبهي آنها (در
3. یکی از الطاف الهی آن است که براي «1» . صورت بازگشت و شایستگی آنها)؛ د) مجازات آنان به خاطر ستمهایی که کردند
کسانی که اشتباه کردهاند و حتی براي دشمنان اسلام که صدمههاي بزرگی به مسلمانان زدهاند راه توبه را بازگذاشته است و این
کمال لطف پروردگار نسبت به بندگان خویش است. مشو نومید از ظلمی که کردي که دریاي کرم توبهپذیر است 4. اگر خدا
کسی را ببخشد به خاطر لطف اوست اما اگر کسی را عذاب کند به خاطر ستمکاري خود اوست. آري، کسانی که راه کفر و شرك
را در پیش گیرند به خود و جامعه ستم کردهاند چون سرمایههاي وجودي خود را نابود و زمینهي انحراف دیگران را نیز فراهم
کردهاند و از این رو سزاوار مجازات شدهاند. 5. یکی از نشانههاي صداقت پیامبر صلی الله علیه و آله و امانت داري ایشان در نقل
آیات الهی آن است که آیاتی را که از او سلب مسئولیت میکند، با کمال صداقت و شهامت براي مردم باز میخواند، از جمله
6. آیهي فوق با مؤثّر بودن شفاعت پیامبر صلی الله علیه .« تو کارهاي نیستی ومسئولیتی در قبال آنها نداري » : همین آیه که میفرماید
آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله « هیچ گونه اختیاري نداري » و آله و دعاي ایشان و یا عفو او منافاتی ندارد. مقصود از جملهي
تفسیر «3» . ببخشد یا شفاعت نماید «2» هیچ کاري را مستقلًا نمیتواند انجام دهد، ولی به فرمان خدا و با اذن و اجازهي او میتواند
قرآن مهر جلد سوم، ص: 253 آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی در قلمرو کار خویش مسئولاند، نه بیشتر از آن. 2. در خارج از
حوزهي مسئولیت خویش دخالت نکنید. 3. اگر میخواهید از عذاب الهی نجات یابید ستم نکنید. 4. خدا (آن قدر مهربان است که)
راه توبه و بازگشت را براي مخالفان اسلام نیز گشوده است. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و نهم سورهي آلعمران به
صفحه 76 از 127
حکومت و آزادي اراده و لطف الهی اشاره میکند و میفرماید: 129 . وَ لِلَّهِ مَا فِی السَّموتِ وَ مَا فِی الَأرْضِ یَغْفِرُ لِمَن یَشَآءُ وَ یُعَذِّبُ
مَن یَشَآءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، فقط از آنِ خداست. هر کس را (شایسته بداند و) بخواهد،
. میآمرزد و هر کس را (مستحق بداند و) بخواهد، عذاب میکند؛ و خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1
رحمت خدا حکمت او را از بین نمیبرد؛ زیرا هم چون حسّ ترحّم ما از احساسات سرچشمه نمیگیرد همیشه آمیخته با حکمت
از این رو خداوند بر اساس حکمت خود «1» ؛ است؛ و حکمت ایجاب میکند که گناهکاران (جز در موارد خاصی) مجازات شوند
و شایستگی افراد، برخی از گناهکاران را میبخشد و برخی را مجازات میکند. 2. افراد مشمول لطف و یا خشم خدا مشخص
این خود یک تفسیر قرآن مهر جلد «2» . نشدهاند، تا دچار غرور و یا ناامیدي نشوند. و در میان ترس و امید (خوف و رجا) باشند
سوم، ص: 254 روش تربیتی است. 3. بخشش و عذاب خدا به ارادهي الهی بستگی دارد، اما این اراده زمینههایی دارد؛ یعنی انسان
در خود یا جامعه زمینه هایی را به وجود میآورد و مستحق عذاب یا رحمت خدا میگردد و بخشش و مجازات الهی براساس
استحقاق افراد و حکمت است نه بیحساب و دل خواه. 4. فرمان روایی آسمانها و زمین به دست خداست، پس او میتواند هرگونه
که بخواهد حکم کند و هیچ چیز مانع ارادهي او نیست؛ و البته او آمرزشگر و مهرورز است. آموزهها و پیامها: 1. ارادهي الهی کاملًا
آزاد و بانفوذ است و هیچ چیز مانع آن نیست. 2. بخشش ومجازات شما به دست خداست (پس بهدرگاه غیر او نروید). 3. حکومت
و قدرت و ارادهي الهی با لطف و بخشش همراه است. *** قرآن کریم در آیات صد و سیام و صد و سی و یکم سورهي آل
عمران به ممنوعیت رباخواري و پیامدهاي آن اشاره میکند و میفرماید: 130 و 131 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ الرِّبَواْ أَضْعفاً مُّضعَفَۀً
وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ* وَ اتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لَلْکفِرِینَ اي کسانی که ایمان آوردهاید، ربا (و سود) را چندین برابر مَخورید. و
[خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ کنید، باشد که شما رستگار شوید.* و [خودتان را] از آتشی که براي کافران آماده شده، حفظ
کنید. نکتهها و اشارهها: 1. آیات فوق و هشت آیهي بعد در میان آیات مربوط به جنگ احد قرار ص:
255 گرفتهاند؛ چرا که از طرفی قرآن کتاب هدایت و راهنمایی و تربیت انسان به سوي کمال مطلق است؛ از این رو در آن، مطالب
متنوع مربوط به جنگ، مسائل اقتصادي، اخلاقی و داستان وجود دارد و این لازمهي تربیت عمومی است؛ پس قرآن یک کتاب
معمولی یا تخصصی در یک علم خاص نیست که داراي فصول منظم باشد. و از طرف دیگر، قرآن تدریجاً و طی 23 سال، بر اساس
نیازهاي زمانی و مکانی و ضرورتها و وقایعی، براي راهنمایی مردم بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است. البته بین مطالب
آیات قبل و این آیه ارتباطی وجود دارد؛ چرا که شرك و جنگ با اسلام از انحرافات اجتماعی به شمار میآید، همان طور که
2. در زمان جاهلیت مرسوم بود که بدهکار چناچه قادر «1» . رباخواري یک انحراف اجتماعی و اقتصادي، و نوعی جنگ با خداست
به پرداخت بدهی خود نبود از طلبکار تقاضا میکرد که مجموع سود و اصل بدهی را به شکل سرمایهي جدیدي با او محاسبه کند و
ربا خواران در عصر ما نیز گاهی چنین روش ظالمانهاي دارند، اما قرآن کریم در آیهي فوق این «2» . سود آن را (دوباره) بگیرد
شیوه را مردود اعلام میکند. البته ممکن است مقصود سودهاي کلان باشد، که رباخواري در نهایت منتهی به این سودهاي چند
برابر و کلان میشود؛ از این رو قرآن با اصل رباخواري به مبارزه برخاست. 3. روش قرآن کریم در برخورد با انحرافات ریشهدار
اجتماعی این است که با زمینه سازي تدریجی افکار عمومی را با مفاسد آن گناه آشنا میسازد و در نهایت قانون قطعی را صریحاً
اعلام میکند. با رباخواري نیز طی چند مرحله برخورد شد: در مرحلهي اول در آیهي 39 سورهي روم به یک پند اخلاقی در مورد
ربا قناعت میشود و میفرماید تنها از دیدگاه افراد (کوته بین) است که ثروت رباخواران از راه سود گرفتن افزایش مییابد، اما در
پیشگاه خدا چیزي بر آنها ص: 256 افزوده نمیشود. در مرحلهي دوم در آیهي 161 سورهي نساء، ضمن
انتقاد از عادات غلط یهودیان، به عادت زشت رباخواري آنها اشاره شده است. در مرحلهي سوم در آیهي مورد بحث (آیهي 130
سورهي آل عمران) ممنوعیت رباخواري صریحاً ذکر شده اما تنها به یک نوع شدید ربا اشاره شده است. در مرحلهي چهارم در
صفحه 77 از 127
279 سورهي بقره رباخواري نوعی جنگ با خدا معرفی شده و با آن به شدت برخورد شده. 4. تقوا اقسامی دارد: الف) - آیات 275
در مورد انجام گناهان؛ ب) در مورد ترك واجبات؛ ج) نسبت به مسائل اخلاقی؛ د) نسبت به مسائل اقتصادي. که در آیهي فوق
قسم اخیر تقوا و پارسایی گوشزد شده است. آري، اهمیت تقواي اقتصادي کمتر از اقسام دیگر تقوا نیست. 5. رباخواران نه در دنیا
رستگار و پیروز میشوند و نه در آخرت. رباخواري در دنیا سبب تشدید اختلافات طبقاتی و فشار بر محرومان و انفجار جامعه
میگردد و در بسیاري از موارد رباخواران در شعلههاي خشم مردم گرفتار میشوند و در قیامت نیز مجازات میشوند؛ زیرا افرادي
در آیهي فوق استفاده « کافران » بیتقوا هستند که به جنگ با خدا رفته و ستمگرانه حقوق مردم را پایمال کردهاند. 6. از تعبیر
میشود که رباخواري با روح ایمان سازگار نیست و آتشی که در انتظار کافران است، دامن گیر رباخواران خواهد شد. آري،
مسلمانان گناهکار به همان مقدار که شباهت و هماهنگی با ص: 257 کافران دارند، سهمی از آن آتش
7. دوزخ هم اکنون نیز موجود است، در مورد محل آن دو دیدگاه در بین مفسران قرآن وجود دارد: الف) آتش «1» . خواهند داشت
جهنم در باطن و درون این جهان است، به طوري که اولیاي الهی آن را درك میکنند. ب) آتش جهنم محیط بر این عالم است؛
آموزهها و پیامها: 1. رباخواري موجب محرومیت از سعادت «2» . همان طور که عالم مستقل جنین، درون جهان فعلی واقع شده است
. و گرفتاري در آتش میشود. 2. تقواي اقتصادي داشته باشید. 3. اگر رستگاري و نجات از آتش را میطلبید باتقوا باشید. 4
سرنوشت رباخواران و کافران همگون است و هر دو گرفتار یک نوع آتش میشوند. 5. رباخواري با ایمان و رستگاري منافات
دارد. *** قرآن کریم در آیهي صد و سی و دوم سورهي آلعمران به رابطهي رحمت و اطاعت اشاره میکند و میفرماید: 132 . وَ
أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ و خدا و فرستاده [اش] را اطاعت کنید، باشد که شما (مشمول) رحمت شوید. تفسیر قرآن مهر
جلد سوم، ص: 258 نکتهها و اشارهها: 1. اطاعت از دستورات رسول خدا صلی الله علیه و آله، چه در زمینهي عبادات و چه مسائل
حکومتی و سیاسی، همچون اطاعت از فرمان خدا، واجب است. 2. اطاعت از قوانین الهی رحمتآفرین است؛ زیرا زمینهي سعادت
فرد و جامعه را فراهم میسازد و آنها را از آلودگی و انحراف نجات میبخشد و مشمول لطف الهی میکند. 3. روش تربیتی قرآن
آن است که از طرفی به مردم هشدار میدهد و از کیفر خدا میترساند و از طرف دیگر، آنان را تشویق میکند و به رحمت و
پاداش الهی مژده میدهد. در این آیه نیز از همین شیوه استفاده شده است. این شیوهي تربیتی از مؤثرترین روشها در سوق دادن
افراد به کمالات و دور کردن آنها از رذایل و کارهاي ناپسند است. آموزهها و پیامها: 1. فرمان رهبر الهی همچون فرمان خداست.
2. اطاعت از خدا و رهبر الهی رحمتساز است. 3. با پیروي از قوانین الهی، زمینهي نزول رحمت الهی را براي خود و جامعه فراهم
سازید. *** قرآن کریم در آیهي صد و سی و سوم سورهي آلعمران همگان را به مسابقهاي با جایزهي بزرگ فرا میخواند و
میفرماید: 133 . وَ سَارِعُواْ إِلَی مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَ جَنَّۀٍ عَرْضُ هَا السَّموتُ وَ الَأرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ و بر همدیگر پیشی گیرید، به سوي
آمرزشی از پروردگارتان؛ و بهشتی که پهنه آن (به اندازه) آسمانها و زمین است؛ که براي پارسایان (خود نگهدار) آماده شده
است؛ ص: 259 نکتهها و اشارهها: 1. سرعت گرفتن در کارهاي بد و مشکوك- که خوبی و بدي آن
اما سرعت گرفتن و حتی مسابقه و سبقت در «1» «. عجله از شیطان است » : مشخص نیست- نکوهیده است و از این رو گفته شده
2. قرآن در این آیه به این نکتهي روان شناختی اشاره کرده است که اگر انسان در هنگام کار، تنها «. کارهاي نیک، ستودنی است
باشد، معمولًا به صورت عادي آن را انجام میدهد، ولی اگر چند نفر باشند و کار جنبهي مسابقه به خود بگیرد، با تمام انرژي و با
سرعت کار را انجام میدهند، به ویژه هنگامی که جایزهاي ارزشمند نیز تعیین شده باشد. 3. هدف مسابقه، در درجهي اول بخشش
در این آیه، در « عرض » الهی است؛ زیرا رسیدن به هر مقام معنوي بدون آمرزش و شست و شوي از گناه ممکن نیست. 4. واژهي
است؛ بدین معنا که وسعت بهشت همانند « وسعت » مقابل طول نیست تا یک اصطلاح هندسی باشد، بلکه به معناي لغوي آن، یعنی
انسان چیزي وسیعتر از آسمان و زمین نمیشناسد، تا مقیاس سنجش قرار داده شود؛ از این رو «3» . وسعت آسمانها و زمین است
صفحه 78 از 127
قرآن براي نشان دادن وسعت و عظمت بهشت، آن را ص: 260 به پهناي آسمان و زمین تشبیه کرده
آري، بهشت وسعتی بینهایت دارد، همان طور که آسمانها و زمین در نظر انسان بینهایت اند. 5. از آیهي فوق و ظاهر «1» . است
استفاده میشود که بهشت هم اکنون آماده است، اگر چه بر اثر اعمال نیک انسان توسعه مییابد. اما «2» برخی تعبیرات دیگر قرآن
در مورد محل فعلی بهشت مفسران قرآن دو احتمال دادهاند: نخست آنکه، بهشت و دوزخ در باطن و درون همین جهان است.
همان طور که در این جهان موجودات بسیاري هستند که امواج آنها با چشم ما درك نمیشوند. قرآن در سورهي تکاثر میفرماید:
از پارهاي احادیث نیز استفاده میشود «3» «. اگر علم الیقین داشتید دوزخ را مشاهده میکردید، سپس به عین الیقین آن را میدیدید »
دوم این که، جهان آخرت و «4» . که برخی از مردان خدا، با چشمان حقیقت بین خود، در این جهان بهشت و دوزخ را میدیدند
آموزهها و پیامها: تفسیر قرآن «5» . بهشت و دوزخ، محیط بر این جهان است، همانند عالم جنین که در درون عالم دنیا جاي دارد
1. مسابقه در امور معنوي نیکوست. 2. در انجام کارهاي نیک بشتابید و بر همدیگر پیشی گیرید. 3. فرجام مهر جلد سوم، ص: 261
پارسایان، بهشت پهناور است. *** قرآن کریم در آیهي صد و سی و چهارم سورهي آل عمران صفات پارسایان را بر میشمارد و
میفرماید: 134 . الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّآءِ وَ الضَّرَّآءِ وَ الْکظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (همان) کسانی که
در راحتی و سختی (و خوشحالی و ناراحتی اموال خود را در راه خدا) مصرف میکنند، و خشم شدید (خود) را فرو میبرند؛ و از
مردم در میگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. نکتهها و اشارهها: 1. انفاق و بخشش در حال وسعت، نمیتواند نشانهي نفوذ
کامل سخاوت در اعماق روح انسان باشد. اما بخشش در حال محرومیت و تنگ دستی نشانهي ریشه دار بودن سخاوت در روح
انسان است. 2. مقصود از انفاق و بخشش در تنگ دستی چیست و چگونه انجام میشود؟ در پاسخ به این پرسش توجه به دو نکته
لازم است: نخست آنکه، افراد تنگ دست نیز میتوانند به مقدار توانایی خود به دیگران انفاق کنند. و دوم آنکه، انفاق و بخشش
منحصر به ثروت و پول نیست، بلکه شامل همهي مواهب الهی مثل علم، کمک بدنی و فکري میشود. پس افراد محروم و
تنگدست نیز میتوانند از راههاي گوناگون به دیگران انفاق کنند. 3. نخستین صفت افراد با تقوا انفاق است. این درست نقطهي
و در عصبانیت «1» مقابل صفات رباخواران استثمارگر است که در آیات قبل ذکر شد. 4. پارسایان خشم خود را کنترل میکنند
آري، حالت خشم شدید از حالات خطرناك انسان است که اگر مهار «1» . کاري ص: 262 نمیکنند
نشود ممکن است کنترل اعصاب از دست برود و به جنون و دیوانگی منتهی شود و باعث انجام جنایات و تصمیمات خطرناك شود
که یک عمر پشیمانی به دنبال دارد. 5. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکایت شده که آن کس که خشم خود را فرو ببرد، با
6. نکتهي جالب این است که در این آیه بخشودن «2» . این که قدرت بر اقدام دارد، خدا دل او را از آرامش و ایمان پر میکند
همهي مردم مطرح است نه فقط مؤمنان؛ البته مقصود بخشایش کسانی است که شایستهي آناند، نه دشمنان خونآشامی که عفو
آنها باعث جرأت و جسارت بیشترشان میگردد. 7. در آیهي فوق به صفت عالی احسان و نیکوکاري اشاره شده است؛ یعنی انسان
نه تنها باید خشم خود را فرو برد و با عفو و گذشت، کینه را از دل خود بشوید، بلکه با نیکی کردن در برابر بدي (در آن جا که
شایسته است) ریشهي دشمنی را از دل طرف مقابل برکند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند. 8. هر کس میخواهد
. محبوب خدا شود، باید احسان کند؛ یعنی از مال خود به دیگران ببخشد و خشم خود را فرو برد و از خطاي دیگران در گذرد. 9
مفسران شیعه و اهل سنت در حدیثی حکایت کردهاند که یکی از کنیزان امام سجاد علیه السلام به هنگام شست و شوي سر و
صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش رها شد و امام را مجروح ساخت. امام به او نگاهی کرد و او دریافت که امام ناراحت
امام ص: 263 فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دو ،« و الکاظمین الغَیظ » : شده است؛ بلا فاصله گفت
امام فرمود: تو ،« و اللّه یُحِبُّ المُحسنین » : امام فرمود: تو را عفو کردم، خدا تو را عفو نماید. او گفت ،« والعافینَ عَنِ الناس » : باره گفت
آموزهها و پیامها: 1. بخشش مالی، عفو و جلوگیري از خشم، از صفات پارسایان است. 2. نیکوکار «1» . را در راه خدا آزاد کردم
صفحه 79 از 127
شوید تا محبوب حق گردید. 3. اگر میخواهید محبوب خدا شوید بر خشم و بخل خود مسلط شوید و با گذشت و بخشش با مردم
برخورد کنید. 4. در هر حال (از اموال، علم و قدرت خود) به دیگران ببخشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و سی و پنجم سورهي
آلعمران دو صفت دیگر پارسایان را برمیشمارد و میفرماید: 135 . وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فحِشَۀً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَ هُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فاسْتَغْفَرُواْ
لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصِ رُّواْ عَلَی مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ و کسانی که چون [کار] زشتی کنند، یا بر خودشان ستم
روا دارند، خدا را یاد کنند؛ پس براي [پیامد] گناهانشان، آمرزش میطلبند- و چه کسی جز خداست که [پیامد] گناهان را
میآمرزد؟- و بر آنچه انجام دادهاند، در حالی که آنان میدانند (که گناه است)، پافشاري نمیکنند. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
در لغت به معناي تجاوز از حد و در اصطلاح به معناي ص: 264 هر عمل بسیار زشت است؛ « فاحِشه »
2. انسان تا هنگامی که به یاد خداست، مرتکب گناه «1» . پس هر گناه زشتی را شامل میشود و منحصر به اعمال منافی عفت نیست
نمیشود، و غفلت و فراموشی خدا، زمینه ساز ارتکاب گناهان است. اما این غفلت در افراد پارسا و تقوا پیشه دیري نمیپاید، و به
زودي به یاد خدا میافتند و توبه میکنند و گذشته را جبران مینمایند. آري تقوا همچون دستگاه دزدگیر است که در هنگام گناه
آژیر میکشد و اعلام خطر میکند و انسان را به یاد خدا میاندازد. 3. در روایتی از امام باقر علیه السلام حکایت شده که اصرار بر
4. اصرار بر گناه خود یکی از «2» . گناه آن است که انسان، گناهی انجام دهد و به دنبال آن استغفار ننماید و در فکر توبه نباشد
آري، اصرار بر گناه نشانهي سبک شمردن آن و غفلت از یاد خداست؛ البته اصرار بر گناه اگر آگاهانه «3» . گناهان کبیره است
باشد خطرناك است و با مقام پارسایان سازگار نیست. 5. اصرار بر گناه، آن را ریشهدار میکند. امام عارفان در این مورد
میفرماید: انسان هر عملی بکند یک ریشهاي در نفس پیدا میشود. اولش آسان است. یک معصیتی، میتواند زودي برگردد. یک
قدري که اضافه شد مشکلتر میشود. هر چه برود طرف پیري، این قويتر میشود و انسان ضعیفتر میشود، ارادهي انسان
ضعیفتر ص: 265 میشود ... نگذارید براي پیري توبه را نگویید که ما وقتی که حالا رسیدیم به بالاتر،
.6 «1» ... آن وقت؛ آن وقت دیگر نمیشود. همین طور وسوسه میکند شیطان تا آخر که نگذارد ما با ایمان وارد بشویم به آن عالم
آري، کیفر گناهکاران و بخشودن آنها تنها به دست خداست و اگر کسی نیز در این بین «2» ؛ تنها خداست که گناهان را میبخشد
در استغفار، از خدا «3» . شفاعت کند، حتماً با رخصت خداست. 7. به گناهان ذنوب گفته میشود چون آثاري را به دنبال دارند
میخواهیم که آثار و عواقب گناهان را بردارد. البته گاهی آثار و عواقب گناه وضعی است که در دنیا ظاهر میشود، مثل کسی که
در خوردن اسراف میکند و بیمار میشود؛ و گاهی آثار گناه، عذاب و کیفر الهی است که در آخرت ظاهر میشود. گناه، ظلم به
خویش است؛ چون گناهکار استعدادهاي خود را هدر میدهد و خود را از کمالات دور میکند و به عذاب خدا گرفتار میسازد.
آموزهها و پیامها: 1. یاد خدا زمینهساز استغفار و ترك گناه است. 2. گناهکاران فقط به آمرزش الهی امیدوار باشند. 3. توجه به
4. پس از گناه باز هم به خداوند و توبهي فوري در هنگام گناه، از نشانههاي افراد با تقواست. ص: 266
یاد خدا باشید و برگردید (که راه توبه باز است). 5. آگاهانه اصرار بر گناه نکنید (که خطرناك است). *** قرآن کریم در آیهي
صد و سی و ششم سورهي آلعمران به پاداش پارسایان اشاره میکند و میفرماید: 136 . أُوْلئِکَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنتٌ
تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الَأنْهرُ خلِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعمِلِینَ آنان، پاداششان آمرزشی از جانب پروردگارشان، و بوستانهایی است که از
زیر [درختان] ش، نهرها روان است؛ که در آنجا ماندگارند؛ و پاداشِ اهلِ عمل، نیکوست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي فوق
نخست به مواهب معنوي، هم چون آمرزش، که دل و جان را شست و شو میدهد، سپس به مواهب دیگر بهشت، هم چون باغهاي
بهشتی، اشاره شده است. 2. پاداشهاي الهی براي پارسایان است که اهل عملاند نه اهل حرف که همیشه از تعهدات و
خوشا حال آنان «1» . مسئولیتهاي خویش گریزاناند. آري، تنها با آرزو نمیتوان به الطاف خدا رسید بلکه کار و عمل لازم است
که زحمت کشند که زحمتکشان طعم راحت چشند آموزهها و پیامها: 1. پارسایان فرجامی نیکو دارند و آمرزیده و وارد بهشت
صفحه 80 از 127
میشوند. 2. در صحنهي عمل پارسا باشید تا مشمول پاداشهاي الهی گردید. 3. آمرزش و بهشت الهی مشروط به تقوا و عمل
است. *** ص: 267 قرآن کریم در آیهي صد و سی و هفتم سورهي آل عمران همگان را به جهان
گردي فرا میخواند و میفرماید: 137 . قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الَأرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عقِبَۀُ الْمُکَذِّبِینَ بیقین، پیش از
شما، سنّتها [و روشهایی وجود داشته که] سپري شده است. پس در زمین گردش کنید و بنگرید فرجامِ تکذیب کنندگان چگونه
بوده است؟! نکتهها و اشارهها: 1. سنتها و قوانین الهی در گذشته اجرا شده و در آینده نیز تکرار خواهند شد. در این سنتها،
پیشرفت افراد با ایمان، مجاهد، متحد و بیدار، و شکست و نابودي ملتهاي پراکنده، بیایمان و آلوده به گناه پیش بینی گردیده
این امور بارها در تاریخ بشر اتفاق افتاده و به عنوان قوانین اجتماعی و تاریخی ثبت شده است. 2. نمونههایی از سنتهاي «1» . است
الهی که در ملتهاي پیشین وجود داشته است عبارتاند از: الف) آزمایشهاي الهی ملتها؛ ب) امدادهاي غیبی براي مؤمنان
مجاهد؛ ج) مهلت دادن به ستمگران؛ د) نجات ملتهاي حقپذیر؛ ه) هلاکت و نابودي ملتهاي تکذیب کنندهي حق؛ و) رسیدن
ص: «2» . مردان خدا به اهداف خویش در اثر مقاومت؛ ز) خنثی سازي توطئههاي کافران از جانب خدا
3. جهانگردي و گردشگري مورد تأیید اسلام است. و به آن اهمیت زیادي داده شده است؛ اما جهان گردي هدفدار و توأم 268
با اندیشه، براي مشاهدهي آثار عظمت خدا در نقاط مختلف جهان و بازدید از آثار ستمگران، که میتواند بهترین کلاس درس
و مشاهدهي عاقبت تکذیب کنندگان «1» براي انسانهاي متفکر باشد. 4. قرآن کریم اهداف گردشگري را تفکر در پیدایش خلق
معرفی میکند. 5. تاریخ گذشتگان چراغ راه آیندگان است؛ زیرا: - آثار باقی مانده از «3» سرانجام مجرمان گناهکار «2» پیامبران و
گذشتگان، صورتها و نقشهاي روح و دل و تفکرات و قدرت و عظمت و یا حقارت ملتهاي گذشته را به ما نشان میدهد. -
آثار تاریخی اسناد زنده و گویاي تاریخ بشراند. - ویرانههاي شگفتانگیز اهرام مصر، برج بابل و کاخهاي کسري، هر یک، در عین
خاموشی هزار زبان دارند. - مشاهدهي این آثار و مقایسهي حالات قبلی و فعلی آنان نشان میدهد که خودکامگان کوتهفکر، براي
رسیدن به هوسهاي زودگذر خویش، دست به چه جنایتهایی آلودند. آري سیر و سیاحت و مشاهدهي آثار گذشتگان در روي
زمین و یا در دل خاك، یک دستور قرآنی است که عبرتآموز همهي نسلهاي بشر است. آموزهها و پیامها: تفسیر قرآن مهر جلد
1. با اهداف عالی، جهانگردي کنید. 2. از منظر قرآن، تاریخ و اجتماع بشري قانونمند است. 3. با مشاهدهي سوم، ص: 269
سرنوشت گذشتگان و تفکر در آن، قوانین تاریخی و اجتماعی را کشف کنید. 4. از سرنوشت خلافکاران پیشین درس (عبرت)
بیاموزید. *** قرآن کریم در آیهي صد و سی و هشتم سورهي آلعمران سه ویژگی قرآن را برمیشمارد و میفرماید: 138 . هذَا
بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُديً وَ مَوْعِظَ ۀٌ لِّلْمُتَّقِینَ این [قرآن]، بیانی براي مردم است، و راهنمایی و پندي براي پارسایان (خود نگهدار) است.
به معناي « مُتقین » در مورد تمام مردم، اعم از مؤمن و کافر و مشرك و منافق به کار میرود، اما « ناس » نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
انسانهاي مؤمن پارسا و خود نگهدار است. شاید این آیه با این تعبیرات اشاره به مراحل هدایت قرآن داشته باشد. یک مرحله از
و همه میتوانند از آن استفاده کنند و مرحلهي دیگر آن، که عالیتر است، شامل افرادي «1» راهنمایی قرآن، براي عموم مردم است
2. از طرفی آیات قرآن، جنبهي همگانی «2» . میشود که زمینهها و شرایطی روحی، مثل تقوا و احسان را در خود به وجود آوردهاند
و مردمی دارند، و از طرف دیگر، پارسایان و تقواپیشهگان، یعنی افراد هدفدار، از آنها الهام میگیرند و هدایت میشوند. پس
یعنی تا کسی ص: 270 خود نگهدار نباشد و به «3» ؛ روحیهي افراد در استفاده از آیات الهی مؤثر است
مرحلهاي از تقوا نرسیده باشد، اندرزهاي قرآنی در او اثر نمیکند و به طور کامل هدایت نمیشود. عروس حضرت قرآن نقاب آن
است، چون مطالب را میشکافد و روشن و واضح « بیان » گه براندازدکه دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا (سنائی) 3. قرآن
است، چون به افراد اندرز و پند « موعظه » است، چون مردم را به سوي مقصد راهنمایی میکند. قرآن « هدایت » میسازد. قرآن
میدهد و آنها را به کارهاي نیکو سفارش میکند و از کارهاي زشت بازمیدارد. 4. قرآن سفرهي الهی است. امام عارفان در مورد
صفحه 81 از 127
قرآن میگوید: قرآن یک سفرهاي است که خدا پهن کرده براي همهي بشر؛ یک سفرهي پهنی است، هر کس به اندازهي اشتهایش
آموزهها و پیامها: 1. همهي مردم میتوانند از بیانات روشن «1» . از آن میتواند استفاده کند؛ اگر مریض نباشد که بیاشتها بشود
قرآن استفاده کنند. 2. پارسایی زمینهساز بهرهوري بهتر از قرآن است. 3. اگر میخواهید از هدایتهاي عالی و اندرزهاي قرآنی
بهرهي کامل ببرید، پارسا شوید. *** ص: 271 قرآن کریم در آیهي صد و سی و نهم سورهي آلعمران
قانون کلّی عزّت مسلمانان را بیان میکند و میفرماید: 139 . وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تَحْزَنُواْ وَ أَنتُمُ الَأعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ و اگر شما مؤمنید،
سستی مکنید؛ و غمگین مشوید، در حالی که شما برترید. شأن نزول: از مجموع روایاتی که دربارهي شأن نزول آیهي فوق و چهار
آیهي بعدي حکایت شده، به دست میآید که این آیات دربارهي جنگ احد فرو فرستاده شده است. در جنگ احد بر اثر نافرمانی
و بیانضباطی نظامیِ گروهی از سربازان اسلام، مسلمانان شکست خوردند و برخی از شخصیتهاي برجستهي اسلام، هم چون
عموي پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همان شب با یاران خود به میان کشتگان ،« حمزه »
رفتند و بر سر جنازهي آنان اشک ریختند و طلب آمرزش نمودند؛ سپس اجساد شهدا را در دامنهي کوه احد و در میان اندوه فراوان
به خاك سپردند. در این لحظات حسّاس که مسلمانان نیاز به تقویت روحی و استفادهي معنوي از نتایج جنگ داشتند، آیات فوق
نازل شد و قانون برتري مسلمانان را بیان کرد و به آنان دل داري داد. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق (با توجه به شأن نزول) به این
نکتهي روان شناختی اشاره میکند که شکست مسلمانان در جنگ احد در حقیقت براي از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده
است؛ یعنی اگر آنان به خدا و پیامبر کاملًا ایمان و باور داشتند و از دستور آنان سرپیچی نمیکردند، در این جنگ شکست
نمیخوردند؛ آري، شکست ظاهري و بیرونی مسلمانان از تزلزل ایمانی و ص: 272 شکست درونی آنها
سرچشمه میگیرد. 2. آیهي فوق این قانون و قاعدهي کلی را در بارهي پیروزي و عزّت و سربلندي مسلمانان بیان میکند که شما
و غمگین نمیشوید. 3. آیهي فوق (با توجه به «1» مؤمنان از دیگران والاترید، پس چنانچه بر مسیر ایمان ثابتقدم بمانید، سست
شأن نزول آن) اشاره میکند که شکست در یک میدان خاص به معناي شکست نهایی در جنگ نیست؛ پس ناراحت نباشید و از
. آموزهها و پیامها: 1 «2» . شکستها درس بگیرید و در پرتو آن نقاط ضعف خود را برطرف کنید و براي پیروزي نهایی آماده شوید
بیایمانی یکی از عوامل سستی و ناراحتی است. 2. ایمان شرط عزّت مسلمانان است. 3. مؤمنان با نشاط و پرتحرّك باشند (و در راه
خدا اندوه و سستی را کنار بگذارند). 4. مؤمنان به اسلام از همهي ملتها برترند (هر چند مشکلاتی داشته باشند). *** خداي
متعال در آیهي صد و چهلم سورهي آلعمران به تجزیه و تحلیل نتایج و اهداف جنگ احد میپردازد و میفرماید: 140 . إِن
یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَ تِلْکَ الَأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یَتَّخِدَ مِنکُمْ شُهَدَآءَ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ
الظلِمِینَ ص: 273 اگر (درجنگ احُد،) بهشما آسیبی رسید، پس بیقین، بهآن گروه (نیز در جنگبدر)،
آسیبی مثل آن رسید؛ و [ما] این روزها (يِ شکست و پیروزي) را در میان مردم [دست به دست] میگردانیم؛ و (این) بخاطر آن
است که، خدا کسانی را که ایمان آوردهاند، معلوم بدارد (و شناخته شوند)؛ و از میان شما، گواهانی برگیرد. و خدا ستمکاران را
دوست نمیدارد. نکتهها و اشارهها: 1. در جنگ بدر و احد، ضرباتی به طرفین نبرد وارد شد و تعدادي از طرفین کشته و زخمی
از این رو این آیه به مسلمانان دلداري میدهد که از شکست جنگ «2» ؛ و تقریباً تعداد کشتگان و مجروحان مثل هم بود «1» شدند
در آیهي فوق، دو احتمال دادهاند: الف) « شهداء » احد ناراحت نباشند، که این ضربات طرفینی است. 2. مفسران در مورد واژهي
مقصود شهیدان راه اسلام است؛ یعنی یکی از نتایج جنگها شهدایی هستند که هر ملت در راه اهداف مقدس خویش میدهد و
موجب میشود که نسلهاي بعد، با دیدهي عظمت به اسلام بنگرند و بدانند که این مکتب ارزان به دست نیامده است تا آن را
ارزان از دست بدهند. ب) مقصود از شهدا همان گواهان حادثهاند که در آینده و در حوادث مشابه، معلمان جامعه خواهند بود، تا
البته جمع هر دو معنا در آیهي فوق ممکن است. تفسیر قرآن «3» . مردم بدانند که چگونه نافرمانی از رهبري سبب شکست میشود
صفحه 82 از 127
و حوادث تلخ و شیرین پایدار نیست؛ پس نه به پیروزيها دل ببندید و نه از « 3. دورانها درگذرند مهر جلد سوم، ص: 274
شکستها ناامید شوید. دوران بقا چو باد صحرا بگذشت تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت دریاب کنون که نعمتت هست به
دست کاین دولت و ملک میرود دست به دست (سعدي) 4. حوادث ناگوار و جنگها، امتحانی الهی براي شناخت مؤمنان واقعی
است، اعتقاد به این دیدگاه باعث میشود که واکنشهاي انسان در برابر حوادث تلخ تغییر کند و به جاي اظهار ناراحتی و جزع، به
. صبر و استقامت و یاد خدا روي آورد. مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید (حافظ) 5
علم خدا به حوادث و افراد، عین وجود آنها و به صورت علم حضوري است؛ پس وجود هر چیز نزد خدا حاضر است برخلاف علم
تا اینکه خدا بداند کسانی را که ایمان » ما که حصولی است؛ صورتهاي چیزها در ذهن ما جاي میگیرد. پس مقصود از تعبیر
«2» . در آیهي فوق، آن است که خدا میخواهد این امر تحقّق یابد و ایمان آنها ظاهر شود « آوردهاند
ص: 275 پس آیهي فوق نمیفرماید که خدا ایمان افراد را نمیدانست و بعد از امتحان آنان بدان پی برد تا لازمهاش جهل خداي
متعال باشد؛ چون علم خدا ازلی و همیشگی است و چیزي بر او مخفی نیست. مقصود آن است که ایمان افراد مخفی بود، پس
تحقق یافت و بر همگان آشکار شد، تا خود بدانند که چه کارهاند و حجت بر آنان تمام شود و ثواب و کیفر بر اساس آن اعمال
صورت پذیرد. آموزهها و پیامها: 1. تلخ و شیرین روزگار براي همگان است (پس از حوادث ناگوار آن ناراحت نباشید). 2. در
کورهي حوادث تلخ و آزمایشها ایمان شما معلوم میشود. 3. گواهان (ومعلمان جامعه) و شهیدان از نتایج مثبت جنگاند. 4. با
تحلیل و مقایسهي خسارات خود و دشمن، روحیهي سپاهیان را پس از شکستهاي مقطعی تقویت کنید. 5. ستمگري نکنید که خدا
دوست ندارد. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و یکم سورهي آلعمران به دو مورد دیگر از اهداف و نتایج جنگ احد اشاره
میکند و میفرماید: 141 . وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یَمْحَقَ الْکفِرِینَ و تا خدا، کسانی را که ایمان آوردهاند، خالص [و پاك]
گرداند؛ و کافران را [بتدریج] نابود سازد. نکتهها و اشارهها: 1. افراد با ایمان در بوتهي آزمایش جنگ قرار میگیرند تا خالص و
و بتوانند عیار شخصیت خویش را بسنجند. همان گونه که از امام علی علیه «1» پاك ص: 276 شوند
2. در حقیقت، «2» . السلام حکایت شده: دگرگونیهاي روزگار و حوادث سخت زندگی، حقیقت اشخاص را روشن میسازد
خالص شدن مؤمنان در کورهي حوادث و برطرف شدن عیبهاي آنان، موجب میشود که آمادگی کافی را براي از بین بردن
تدریجی شرك و کفر و پاك ساختن جامعه پیدا کنند؛ پس نابودي کافران نتیجهي خالص شدن مؤمنان است. 3. رشد و شکوفایی
آري همان گونه که ماه با آن جلوهگري «3» . مؤمنان و سرنگونی و نابودي کافران، به مرور زمان و در طول تاریخ به دست میآید
و «4» و فریبندگی، تدریجاً کم نور میشود و در محاق فرو میرود، شکوه و عظمت کفر و شرك نیز رو به زوال و نابودي میرود
آیندهي تاریخ بشریت به سود اسلام است و این بشارتی است براي مسلمانان. آموزهها و پیامها: 1. خالص و پاك شدن مؤمنان و
نابودي کافران از نتایج مثبت جنگ ص: 277 است. 2. آیندهي تاریخ از آن اسلام است و کافران به
تدریج نابود میشوند. 3. مؤمنان در کورهي حوادث تلخ و جنگها خود را آب دیده و خالص و پاك گردانند. *** قرآن کریم
در آیهي صد و چهل و دوم سورهي آلعمران به قانونهاي آزمایش و پاداش در مقابل عمل اشاره میکند و میفرماید: 142 . أَمْ
حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّۀَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جهَدُواْ مِنکُمْ وَ یَعْلَمَ الصبِرِینَ آیا پنداشتید که وارد بهشت خواهید شد، و حال آنکه
کسانی از شما را که جهاد کردهاند، معلوم نداشته، و شکیبایان را معلوم نساخته است. نکتهها و اشارهها: 1. آزمایش و امتحان افراد
یک سنت قطعی و قانون عام الهی است؛ و جنگ از بهترین و سختترین امتحانهاست که در آن افراد مجاهد و با استقامت از
در اینجا به معناي علم و آگاهی معمولی نیست؛ چرا که چیزي بر خدا مجهول و « یَعْلَمُ » . سستعنصران بازشناخته میشوند. 2
پوشیده نیست و او مجاهدان و صابران را از قبل میشناسد. پس مقصود از این واژه در اینجا تحقّق خارجی و علم به آن است تا
به عبارت دیگر، هدف امتحانات الهی این نیست که خدا «1» . خدا معلوم کند و ظاهر سازد که مجاهدان و صابران چه کسانی هستند
صفحه 83 از 127
چیزي را بداند بلکه آن است که خود مردم بدانند و در مقام عمل حجت بر آنان تمام شود و ثواب و کیفر بر اساس آن اعمال
صورت پذیرد. این صدفها نیست در یک مرتبه در یکی دُرّ است و در دیگر شبه بهر اظهار است این خلق جهان تا نماند گنج
حکمتها نهان (مولوي) ص: 278 آموزهها و پیامها: 1. ایمان به تنهایی کافی نیست و تلاش و شکیبایی
هم لازم است، که بهشت را به بها دهند نه به بهانه. 2. کلید بهشت صبر و جهاد است. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و سوم
سورهي آلعمران به شعارهاي توخالی برخی افراد اشاره میکند و میفرماید: 143 . وَ لَقَدْ کُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ
رَأَیْتُمُوهُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ و به یقین شما مرگ (و شهادت) را، پیش از آنکه با آن رو به رو شوید، همواره آرزو میکردید؛ و به یقین
آن را دیدید، در حالی که شما نظاره میکردید. شأن نزول: حکایت کردهاند که پس از پیروزي مسلمانان در جنگ بدر، گروهی
پیوسته آرزوي شهادت میکردند و میگفتند: اي کاش این افتخار در میدان بدر نصیب ما نیز شده بود. در میان این افراد برخی
صادق و گروهی نیز دروغگو بودند. پس از مدتی جنگ احد واقع شد و دروغگویان که آثار شکست را در ارتش اسلام مشاهده
آیهي فوق بدین مناسبت نازل شد و اینگونه افراد را سرزنش کرد. نکتهها و اشارهها: 1. به هر شعار «1» . کردند، پا به فرار گذاشتند
و شعار دهندهاي نمیتوان اطمینان کرد. چه بسیارند ص: 279 افرادي که آرزوي شهادت میکنند اما در
مقام عمل به سخنان خود پایبند نیستند و تماشاچی صحنه میشوند. آري در میدان تجربه و عمل، مردان آزموده میشوند. خوش
بود گر محکِ تجربه آید به میان تا سیه روي شود هر که در او غش باشد (حافظ) 2. از مجموع آیات و حوادث تاریخی مربوط به
جنگ احد استفاده میشود که عوامل شکست مسلمانان چند چیز بود که فهرست وار بدانها اشاره میکنیم: الف) بیانضباطی نظامی
و پیروي نکردن از فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله در حفظ تنگهي کوه. ب) دنیاپرستی برخی از تازه مسلمانان که وظایف نظامی
خود را رها کردند و به جمعآوري غنایم پرداختند. ج) اشتباه در محاسبه، به طوري که برخی افراد همه چیز را به امدادهاي غیبی
واگذار کرده بودند و گمان میکردند تنها ابراز ایمان براي پیروزي کافی است. د) غرور ناشی از پیروزي در جنگ بدر که باعث
شد دشمن را ناچیز بشمارند. ه) سستی و فرار برخی از مسلمانان از صحنهي جنگ. این نقاط ضعف مسلمانان در جنگ احد بود که
باعث شکست آنان شد. وجود این عوامل در هر سپاهی میتواند آنها را به شکست بکشاند و برطرف کردن این اشکالات زمینهساز
پیروزي مسلمانان در جنگهاي آینده است. آري، تاریخ گذشتگان چراغ راه آیندگان است. ص: 280
آموزهها و پیامها: 1. درستی و نادرستی ادعاها در صحنهي عمل، روشن میشود. 2. اگر مرد میدان عمل نیستید ادعاي بیهوده نکنید.
3. ادعاي شهادتطلبی را در میدان عمل نشان دهید. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و چهارم سورهي آل عمران به
ممنوعیت فردمحوري در اسلام اشاره میکند و میفرماید: 144 . وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِیْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ
انقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقبِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُ رَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِي اللَّهُ الشکِرِینَ و محمّد (صلی الله علیه و آله) جز فرستادهاي
نیست؛ بیقین پیش از او (نیز) فرستادگان (دیگري) بودند، پس آیا اگر [او] بمیرد و یا کشته شود، به (عقاید کفرآمیز) گذشتههایتان
باز میگردید؟! و هر کس به گذشته (کفرآمیز) ش باز گردد، پس به خدا هیچ چیزي زیان نمیرساند؛ و بزودي خدا، سپاسگزاران
را پاداش خواهد داد. شأن نزول: حکایت شده که در اوج جنگ احد صدایی بلند شد و کسی گفت: محمد را کشتم. و این زمانی
بود که پیشانی و دندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را با سنگ شکسته بودند و دشمن میخواست ایشان را به قتل برساند، که
جلوي حملات را گرفت و خود شهید شد و از آنجا که وي شباهت زیادي به « مَصعَب بن عُمیر » یکی از پرچمداران اسلام به نام
پیامبر صلی الله علیه و آله داشت، دشمنان پنداشتند که پیامبر را کشتهاند و این خبر را با صداي بلند به همهي لشگریان رساندند.
انتشار این خبر به همان اندازه که به بت پرستان روحیه داد، در میان ص: 281 مسلمانان تزلزل ایجاد کرد.
بیشتر سپاهیان اسلام از میدان جنگ خارج شدند؛ برخی به کوه فرار کردند و برخی حتی به فکر برگشت از اسلام و امان خواستن
از سران کفر افتادند. اما، در مقابل، اقلیتی از سپاهیان اسلام، هم چون علی علیه السلام و ابو دُجانه و انس، فداکار و پایدار ماندند و
صفحه 84 از 127
بقیه را به استقامت دعوت کردند. پس از مدت کوتاهی روشن شد که پیامبر صلی الله علیه و آله زندهاند و آیهي فوق در این مورد
نکتهها و اشارهها: 1. اسلام با فردپرستی و فردمحوري مبارزه میکند و «1» . فرو فرستاده شد و گروه اکثریت را سخت نکوهش کرد
به مسلمانان میآموزد که مسائل هدفدار و ارزشی باید بر محور یک سلسله اصول و تشکیلات ابدي دور بزند، نه بر محور افراد،
که با تغییر افراد و یا فوت آنان- حتی اگر پیامبر خدا باشد- آن کار تعطیل میگردد واصولًا رمز بقاي یک مذهب و یا تشکیلات
همین است که قائم به شخص نباشد. پس نهادهاي اساسی جامعهي اسلامی باید چنان تشکّل و انسجام داشته باشد که حتی از بین
رفتن رهبر به آن ضربه نزند. 2. مبارزهي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با فردپرستی، یکی دیگر از نشانههاي حقانیت و عظمت
اوست؛ چرا که اگر او به خاطر خویش قیام کرده بود، لازم بود این فکر را ترویج کند که همه چیز به وجود او بستگی دارد. اما
رهبران راستین با این فکر مبارزه میکنند و مردم را متوجه میکنند که هدف ما از خود ما والاتر است و با نابودي ما نابود نخواهد
است و قرآن این تعبیر را به معناي سیر قهقرایی به کار « عقب گرد » به معناي پاشنهي پا و در اینجا به معناي « اعقاب » شد. 3. واژهي
«1» . گویاتر است « ارتجاع » برده است، که تصویر ص: 282 روشنی از آن به دست میدهد و از کلمهي
. 4. کفر و ایمان مردم ضرر یا سودي براي خدا ندارد. این خود انسانها هستند که از ایمان سود میبرند و از کفر زیان میبینند. 5
پیامبر اسلام نیز تابع سنت الهی و شرایط و قوانین طبیعی (هم چون مرگ و حیات) است و عمري محدود دارد، اما راه او محدود
6. مقاومت در راه حق، نوعی سپاس گزاري عملی است؛ یعنی به جا آوردن شکر نعمت اسلام و پایدار ماندن برآن و به «2» . نیست
کار بردن نعمتهاي خدا در راه او، از مصادیق شکر عملی است که پاداش آن نیز با خداست. 7. یکی از مسلمانان در هنگامهي
شکست جنگ احد و شایعهي فوت پیامبر صلی الله علیه و آله به مسلمانان گفت: اي مردم اگر محمد صلی الله علیه و آله کشته
شده، خداي محمد که کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفی که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید. او پس از
8. از امام باقر علیه السلام حکایت شده که حضرت علی علیه السلام در «3» . گفتن این سخنان، به دشمن حمله کرد تا شهید شد
وضع بدن علی علیه السلام به گونهاي است » : جنگ احد شصت و یک زخم برداشت و پرستاران به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند
سپس پیامبر صلی الله .« که ما هر زخمی را میبندیم دیگري گشوده میشود و آن قدر زخمها زیاد است که ما از حیات او نگرانیم
علیه و آله و گروهی از اصحاب به عیادت علی علیه السلام آمدند و ص: 283 پیامبر دست بر زخمهاي او
علی «. کسی که در راه خدا چنین شود، آخرین درجهي مسئولیت خود را انجام داده است » : کشید و آنها را التیام بخشید و فرمود
و خدا از کوششهاي او «. سپاس خداي را که با این همه، نگریختم و پشت به دشمن نکردم » : علیه السلام در این هنگام گفت
آموزهها و پیامها: «2» . به او (و فداکاري مجاهدان نمونهي احد) اشاره کرد «1» « شاکرین » قدردانی کرد و در دو آیهي قرآن با تعبیر
1. فردمحوري (و فردپرستی) در اسلام نیست. 2. با مرگ رهبر اسلام، شما دست از اسلام برندارید. 3. ارتجاع و کفر شما به خودتان
زیان میرساند، نه به خدا. 4. خدا سپاسگزار سپاسگزاران است. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و پنجم سورهي آلعمران
به قطعی بودن زمان مرگ اشاره میکند و میفرماید: 145 . وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ کِتباً مُّؤَجَّلًا وَ مَن یُرِدْ ثَوَابَ الدُّنیَا
نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي الشکِرِینَ و براي هیچ شخصی (ممکن) نیست بمیرد، جز با رخصت خدا؛ [که
خدا مرگ را] نوشته شدهاي سرآمد دار [قرار داده است.] و هر کس پاداش این جهان را بخواهد، از آن، به او میدهیم؛ و هر کس
پاداش آخرت را بخواهد، از آن، به او میدهیم؛ و بزودي پاداش سپاسگزاران را خواهیم داد. ص: 284
مقصود از اجل غیرحتمی یا معلّق همان «1» . نکتهها و اشارهها: 1. اجل و مرگ به دو قسم حتمی و غیرحتمی (مُعلّق) تقسیم میشود
اما مرگ حتمی آن «2» . مرگ مشروط است. که اگر شرایط تحقق یابد، مرگ فرا خواهد رسید. این نوع مرگ تأخیرپذیر است
است که در وقت معین خواهد آمد و همهي انسانها خواهند مُرد و این قانونی ثابت در نظام خلقت است. هر دو نوع اجل در قرآن
براي مثال، یک فرد بر اساس استعداد وجودي خود و به طور عادي میتواند هفتاد سال عمر کند، به شرط «3» . مطرح شده است
صفحه 85 از 127
آنکه دچار بیماري درمان ناپذیر نشود؛ پس پایان استعداد اوّلی هر موجود براي حیات، همان اجل حتمی است و مرگ بر اثر
دو روز حذر کردن از مرگ روا نیست روزي که قضا «4» . حوادث و بیماريها که قابل پیشگیري است، همان اجل معلّق است
باشد، روزي که قضا نیست روزي که قضا باشد، کوشش نکند سود روزي که قضا نیست، در او مرگ روا نیست 2. خدا زمینههاي
استفاده از دنیا و آخرت را براي انسان آماده میکند، ولی این خود انسان است که قصد دنیوي یا اخروي میکند؛ به عبارت دیگر،
هر کاري (مثل ساختن بیمارستان) هم میتواند براي خدا و آخرت باشد و هم ریاکاري و دنیایی و در هر صورت خدا پاداش عمل
را میدهد؛ البته کسی ص: 285 که فقط دنیا را بخواهد، از ثواب آخرت بهرهاي ندارد، ولی کسی که
آخرت را بخواهد، از مواهب دنیوي نیز بهرهمند میشود. آموزهها و پیامها: 1. (با فرار از جنگ) نمیتوانید از مرگ بگریزید (همان
2. رسیدن به دنیا یا آخرت، هر دو نیازمند کوشش است .«1» ( طور که شرکت در میدان جهاد نیز مرگ انسان را جلو نمیاندازد
(پس بهتر است که انسان سرمایههاي وجودي خود را در مسیر عالی و پایدار صرف کند). 3. شما میتوانید کارهایتان را به قصد
دنیا انجام دهید یا آخرت؛ و در هر صورت خدا شما را از پاداش محروم نمیکند. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و ششم
سورهي آلعمران به مجاهدتهاي یاران پیامبران پیشین اشاره میکند و میفرماید: 146 . وَ کَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا
وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَکَانُواْ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصبِرِینَ و چه فراوان پیامبري، که همراه او، مردان الهی بسیاري
پیکار کردند. و در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سستی نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم نگردیدند، و خدا شکیبایان را
در «2» دوست دارد. نکتهها و اشارهها: 1. زندگی بسیاري از پیامبران با مبارزه و جنگ همراه بوده و مجاهدان عالم و عارف بسیاري
کنار آنها پیکار کردهاند. 2. مطالعه و یادآوري تاریخ و زندگی رادمردان و یاران پیامبران، میتواند ص:
. 286 درس مقاومت، شجاعت و پایداري به مردم بدهد؛ از این رو قرآن پس از شکست احد این موارد را یادآوري میکند. 3
رزمندگان عالِم، عارف، با ایمان و صابر، نه روحیهي خود را میبازند و سست میگردند، نه توان رزمی خود را از دست میدهند و
بودن است و این آیه الگویی براي سپاهیان الهی ارائه « الهی » ، نه تسلیم فشارها میشوند. آري، سرچشمهي همهي این صفات
به معناي استقامت است نه به معناي کنارهگیري و تحمّل با ،« صبر » . میدهد؛ پس باید در تربیت چنین رزمندگانی همّت گماشت. 4
خدا صابران را دوست دارد. آموزهها و «1» ، خواري و ضعف؛ از این رو آیهي فوق، در مقابل ضعف و تسلیم به کار رفته است
پیامها: 1. یاران پیامبران گذشته مردانی دانشمند، با ایمان، با استقامت و مجاهد بودند (پس سزاوار است یاران پیامبر اسلام صلی الله
علیه و آله و یاوران رهبران دینی نیز اینگونه باشند). 2. اگر میخواهید همراه رهبران الهی باشید، الهی شوید. 3. شکیبا باشید تا
محبوب خدا شوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهل و هفتم سورهي آلعمران درخواستها و دعاهاي مردان الهی را حکایت
میکند و میفرماید: 147 . وَ مَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرفَنَا فِی أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکفِرِینَ
اي] پروردگار ما! [پیامد] گناهان ما و زیادهرويهاي ما را ] » : ص: 287 و سخنشان جز این نبود که گفتند
نکتهها و اشارهها: 1. مجاهدان «. در کارمان، براي ما، بیامرز، و گامهاي ما را استوار دار؛ و ما را بر گروه کافران پیروز گردان
حقیقی به جاي فرافکنی و نسبت دادن شکست خود به دیگران و یا به عوامل موهوم و مرموز، عوامل شکست را در درون خودشان
جست جو میکنند و به فکر جبران اشتباهات خویش هستند. چون هر چه میرسد به تو از کردههاي توست جرم فلک کدام و گناه
زمانه چیست؟ (صائب) 2. مردان الهی در میدانهاي جنگ دست به دعا برمیداشتند و در کنار عوامل نظامی، به عوامل معنوي و
روحی نیز توجه داشتند. آري؛ دعا در میدان جنگ ارزش ویژهاي دارد. 3. آیهي فوق با بیان شیوهي دعاي رادمردان، به ما میآموزد
که در هنگام دعا، ابتدا توبه و استغفار کنید، سپس از خدا یاري بجویید؛ اول پاك شوید، بعد کمک بخواهید. 4. گناه و
اسرافکاري از عوامل شکست و مشکلات در جنگ است؛ چون سرپیچی از فرمان رهبر و اسراف در سرمایههاي شخصی و
اجتماعی و نابودي آنها، موجب ضعف و شکست میگردد. 5. در آیهي قبل بیان شد که مردان خدا در مقابل دشمن تسلیم
صفحه 86 از 127
نمیشوند و در این آیه بیان شده که در مقابل خدا تسلیم و عذرخواهند. هر کس در مقابل خدا تسلیم باشد، در مقابل مستکبران و
ستمگران کرنش نمیکند. ص: 288 آموزهها و پیامها: 1. استواري و پیروزي شما در جنگ به دست
خداست، پس دعا کنید و از او یاري بخواهید. 2. خلافکاري و تجاوزگري زمینهساز شکست شماست. 3. رزمندگان اسلام در
هنگام جنگ به دعا و معنویات اهمیت زیادي میدهند. 4. در میدان جنگ نیز به فکر پاكسازي و بازسازي خود باشید. ***
قرآنکریم در آیهي صد و چهل و هشتم سورهي آلعمران پاداش مجاهدان را بیان میکند و میفرماید: 148 . فَئَاتهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنیَا
وَ حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ پس خدا پاداش دنیا، و پاداش نیک آخرت را به آنان داد؛ و خدا نیکوکاران را دوست
میدارد. نکتهها و اشارهها: 1. مطالعهي سرگذشت یاران مجاهد پیامبران پیشین به ما میآموزد که مجاهدان امتهاي قبل چگونه بر
خدا شکیبایان را » : مشکلات پیروز شدند، و دعاي آنان مستجاب شد و خدا به آنان پاداش داد. 2. آیهي 146 این سوره فرمود
این دو تعبیر در مورد یک گروه از یاران پیامبران پیشین است و «. خدا نیکوکاران را دوست دارد » : و در این آیه فرمود «. دوست دارد
اشاره به این دارد که نیکوکاري با استقامت همراه است اگر نیکوکاران در مقابل مشکلات استقامت نداشته باشند کار نیک خود را
در اصطلاح همان پاداش عمل است که به انسان بر میگردد، و ص: « ثواب » .3 «1» . رها خواهند کرد
.4 «1» . 289 از آن جهت به پاداش عمل، ثواب گفته میشود که انسان تصور میکند این پاداش همان عمل است که باز گشته است
نیکویی پاداش آخرت) تعبیر شده است. این ) ،« حُسن ثواب الاخرة » و از پاداش آخرت به ،« ثواب الدنیا » در این آیه از پاداش دنیا به
اختلاف تعبیر میرساند که پاداش دنیا با پاداش آخرت تفاوت بسیار دارد؛ پاداش دنیا همراه با ناملایمات و فناست، اما پاداش
آموزهها و پیامها: 1. خدا در دنیا و آخرت به رزمندگان نیکوکار عنایت دارد. 2. اگر «2» . آخرت خالص و دور از ناراحتیهاست
پاداش دنیا و آخرت را میخواهید، نیکوکار باشید. 3. پاداشهاي اخروي رزمندگان از پاداشهاي دنیوي بهتر است. *** قرآن
کریم در آیهي صد و چهل و نهم سورهي آل عمران در مورد پیامدهاي پیروي از کافران هشدار میدهد و میفرماید: 149 . یأَیُّهَا
الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تُطِیعُواْ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَرُدُّوکُمْ عَلَی أَعْقبِکُمْ فَتَنقَلِبُواْ خسِرِینَ اي کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از کسانی که کفر
ورزیدهاند، اطاعت کنید، شما را به گذشتههاي [کفرآمیز] تان باز میگردانند؛ و زیانکار خواهید گشت. تفسیر قرآن مهر جلد سوم،
ص: 290 نکتهها و اشارهها: 1. پس از پایان جنگ احد و شکست مسلمانان، دشمنان اسلام با یک سلسله تبلیغات مسموم و در لباس
نصیحت و دل سوزي سعی کردند بین مسلمانان تفرقه بیندازند و آنان را نسبت به اسلام بدبین کنند و احتمالًا یهودیان و مسیحیان نیز
از اینرو آیهي فوق به مسلمانان هشدار داد که مراقب تبلیغات دشمنان باشند و از «1» ؛ در این زمینه با منافقان همکاري میکردند
2. مؤمنان باید در فراز و نشیبها، مواظب تبلیغات و وسوسههاي دشمن باشند و از آن پیروي نکنند که خطر «2» . آنان پیروي نکنند
انحراف در کمین آنان است و به ارتجاع و کفر و انحراف گرفتار میشوند. 3. انتخاب کنندهي راه کفر دچار خسارت شده است؛
چرا که سعادت را با شقاوت و اسلام را با کفر و حق را با باطل و بهشت را با دوزخ معاوضه کرده است. آموزهها و پیامها: 1. خطر
کافران را جدّي بگیرید و به آنان وابسته نشوید. 2. پیروي از کافران دو پیامد ارتجاع و زیانکاري را به دنبال دارد. *** قرآن کریم
در آیهي صد و پنجاهم سورهي آلعمران به ولایت و یاري خدا براي مؤمنان اشاره میکند و میفرماید: 150 . بَلِ اللَّهُ مَوْلَیکُمْ وَ هُوَ
خَیْرُ النَّاصِ رِینَ بلکه سرپرستِ شما، خداست؛ و او بهترین یاري کنندگان است. ص: 291 نکتهها و
اشارهها: 1. از آنجا که انگیزهي بازگشت به کفر و ارتداد، وابستگی به کافران و اطاعت آنان و کسب عزّت و قدرت است، قرآن
«2» ، 2. خدا مولی و سرپرست مؤمنان است «1» . این خیال واهی را ردّ میکند و یادآور میشود که بهترین کمک از جانب خداست
پس نباید کس دیگري را به سرپرستی انتخاب کنند و پیرو کافران شوند؛ به عبارت دیگر، پیروي از کافران و امدادطلبی از آنان
نوعی ولایت و سرپرستی براي آنان به شمار میآید. آموزهها و پیامها: 1. اگر سرپرستی و امدادگري خدا را میخواهید، از کافران
پیروي نکنید. 2. مولا و یاور خود را بشناسید (تا قدر او را بدانید و به دنبال دیگران نروید). *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و
صفحه 87 از 127
یکم سورهي آلعمران به رابطهي شرك و ترس و جنگ روانی اشاره میکند و میفرماید: 151 . سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ
الرُّعْبَ بِمَآ أَشْرَکُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطناً وَ مَأْوَیهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَي الظلِمِینَ بزودي در دلهاي کسانی که کفر ورزیدند، وحشت
(و ترس) خواهیم افکند، بخاطر اینکه چیزي را با خدا شریک قرار دادهاند، که هیچ دلیلی بر ص: 292
آن فرو نفرستاده است، و مقصدشان، آتش است؛ و جایگاه ستمکاران چه بد (جایگاهی) است. شأن نزول: بت پرستان بعد از
پیروزي در جنگ احد، تصمیم گرفتند به مدینه باز گردند و باقی ماندهي قدرت مسلمانان را نابود و شهر را غارت کنند، اما خداي
متعال ترس و وحشت عجیبی در دل آنها افکند؛ ترسی که خاصیت کفر، بتپرستی و خرافهپرستی بود. آنان وقتی شنیدند که
مسلمانان همراه با مجروحان جنگ احد، بار دیگر به میدان بازمیگردند این موضوع در نظرشان بسیار بزرگ جلوه کرد و سخت به
وحشت افتادند و از تصمیم خود منصرف شدند و به مکه بازگشتند. نکتهها و اشارهها: 1. خدا، با انداختن ترس در قلب دشمن کافر،
مسلمانان را یاري میکند و در روایات متعددي از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت شده که یکی از امتیازاتی که خدا به من
2. یکی از روشهایی که امروزه در جنگها «1» . داده است، آن است که مرا به وسیلهي انداختن ترس در دل دشمن پیروز گرداند
به کار میرود و از عوامل پیروزي شمرده میشود، جنگ روانی، یعنی تضعیف روحیهي سربازان دشمن با ترساندن آنان است؛ و در
مقابل، به تقویت روحیهي سربازان خودي توجه میشود. تأثیر روحیهي عالی سربازان در پیروزي بیشتر از تأثیر تعداد سربازان و
. ابزار جنگی آنهاست. اسلام با تقویت روح ایمان و عشق به جهاد و شهادت و اتکاي به خدا روحیهي سربازان را تقویت میکند. 3
کافران مشرك، ستمکارند. آنان با شرك ورزیدن، گمراه ساختن ص: 293 پیروان خود و جنگیدن با
مسلمانان، هم به خود ستم میکنند، هم به پیروان خود و هم به مسلمانان. 4. خدا دلیلی براي شرك قرار نداده است؛ پس کافران
آري، اقسام شرك مثل دوگانهپرستی و سهگانهپرستی، علاوه بر آنکه دلیل عقلی ندارد، دلیل «1» . بیدلیل به خدا شرك میورزند
نقلی نیز ندارد. بلکه عقل و نقل، وجود هرگونه شریک براي خدا (واجب الوجود) را نفی میکند. آموزهها و پیامها: 1. شرك،
ترسآفرین است. 2. شركورزي نوعی ستمکاري است. 3. فرجام ستمکاري عذابآلود است. 4. خدا، با هراسافکنی، مسلمانان را
یاري و دشمنانشان را سرکوب میکند. 5. پیرو دلیل باشید و مطالب مستدل را بپذیرید. 6. از روش جنگ روانی و هراسافکنی براي
ص: 294 قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و دوم سورهي آل *** «2» . پیروزي بر دشمنان استفاده کنید
عمران به عوامل پیروزي و شکست مسلمانان در جنگ احد اشاره میکند و میفرماید: 152 . وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم
بِإِذْنِهِ حَتَّی إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنزَعْتُمْ فِی الَأمْرِ وَ عَصَیْتُم مِّن بَعْدِ مَآ أَرَیکُم مَّا تُحِبُّونَ مِنکُم مَّن یُرِیدُ الدُّنیَا وَ مِنکُم مَّن یُرِیدُ الآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ
عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیکُمْ وَ لَقَدْ عَفَا عَنکُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ و بیقین خدا وعده خود را (در مورد پیروزي در جنگ احد) با شما،
راست گردانید؛ آنگاه (که در آغاز جنگ،) به رخصت او، آنان را میکشتید؛ تا هنگامی که سست شدید، و در کار (حفظ سنگر)
با همدیگر به کشمکش پرداختید؛ و بعد از آنکه، آنچه را دوست میداشتید (همچون پیروزي و غنیمت) به شما نشان داد، نافرمانی
کردید. برخی از شما کسانی هستند که دنیا را میخواستند؛ و برخی از شما کسانی هستند که آخرت را میخواستند. سپس [خدا]
شما را از آنان منصرف ساخت، (و شکست خوردید) تا شما را بیازماید. و بیقین او از شما درگذشت؛ و خدا نسبت به مؤمنان،
داراي بخشش است. شأن نزول: آیهي فوق پس از جنگ احد نازل شد. در این جنگ بزرگ، ابتدا مسلمانان با اتحاد و شجاعت
به فرماندهی عبد اللّه بن جُبَیر ،« عَیْنَیْن » پیروز شدند و لشکر دشمن را عقب راندند. گروه زیادي از تیراندازان که در شکاف کوه
میجنگیدند، با مشاهدهي پیروزي ابتدایی مسلمانان، براي به دست آوردن غنایم جنگی، مأموریت خود را رها کردند و از کوه
ثابت قدم ماندند. دشمن از این فرصت « عبد اللّه بن جُبیر » سرازیر شدند و به دنبال دنیاطلبی رفتند و گروه اندکی از آنان، هم چون
استفاده کرد و از پشت به مسلمانان حملهور شد و ضربات سختی به آنان وارد کرد. ص: 295 مسلمانان با
دادن تلفات و خسارات سنگین به مدینه بازگشتند، اما با یکدیگر میگفتند: مگر خدا به ما وعدهي پیروزي نداده بود؟ پس چرا در
صفحه 88 از 127
و بیان کرد که وعدهي خدا دربارهي «1» این جنگ شکست خوردیم؟ آیهي فوق و دو آیهي بعد در این مورد فرو فرستاده شد
پیروزي شما کاملًا درست بود و به همین دلیل در آغاز جنگ پیروز شدید و به فرمان خدا دشمن را پراکنده ساختید. این وعده تا
زمانی که دست از استقامت و پیروي فرمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برنداشته بودید، ادامه داشت شکست از زمانی شروع
شد که سستی و نافرمانی، شما را فرا گرفت. نکتهها و اشارهها: 1. خدا در کجا به مسلمانان وعدهي پیروزي در جنگ احد را داده
بود؟ مفسران قرآن در این مورد چند احتمال را مطرح کردهاند: الف) مقصود وعدههاي عمومی است که خدا مکرراً به مؤمنان
میداد؛ از جمله، در سال دوم هجري، یعنی بعد از پیروزي در جنگ بدر، خدا به مسلمانان وعده داده بود که در جنگهاي آینده
ب) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مؤمنان وعدهي پیروزي در جنگ احد را داده بود، که وعدهي او، «2» . نیز پیروز میشوند
تا مسلمانان «4» 2. نکتهي جالب این آیه آن است که کشتن دشمنان نیز مشروط به اجازهي الهی شده است «3» . وعدهي الهی است
3. از جمله عوامل شکست در بدانند که بدون ارادهي خدا هیچ کاري از پیش نمیبرند. ص: 296
جنگ، سستی سپاهیان و درگیري و کشمکش آنان و نافرمانی از فرماندهی است و در مقابل قدرت، وحدت و اطاعت از فرماندهی،
4. یکی از آزمایشهاي الهی، شکست در جنگ است. در این موقع است که انسانهاي مقاوم و بااراده «1» . از عوامل پیروزي است
از سست عنصران متمایز میشوند. 5. افراد با هدفهاي متفاوت در جنگ شرکت میکنند؛ برخی براي دنیا و برخی براي آخرت
میجنگند و دنیاطلبان هستند که معمولًا باعث شکست جهاد میشوند. 6. این آیه عوامل پیروزي و شکست مسلمانان در جنگ احد
و این «. خدا از لغزشهاي شما درگذشت » : را تحلیل میکند ولی در نهایت مسلمانان را به لطف الهی امیدوار میسازد و میفرماید
آموزشی براي تحلیلگران است که تحلیلهاي سیاسی، نظامی و اجتماعی خود را با رویکرد مثبت و امیدآفرین به پایان ببرند.
آموزهها و پیامها: 1. مسلمانان حوادث مهم زندگی را تحلیل کنند و عوامل پیروزي و شکست خود را بشناسند. 2. سستی و اختلاف
و نافرمانی سپاهیان از عوامل شکست در جنگ است (پس این موانع را برطرف سازید). 3. مبارزهي رزمندگان و عنایت الهی از
عوامل پیروزي در جنگ است. 4. فراز و نشیبهاي جنگ شما را ناامید نسازد که اینها آزمایشهاي الهی است و در نهایت شما
مشمول عنایت خدا هستید. 5. علاقههاي دنیوي زمینهساز نافرمانی سربازان در جنگ است. 6. فرماندهان نظامی سربازان دنیاطلب و
آخرتطلب خویش را ص: 297 بشناسند (و به صورت صحیح براي آنها برنامهریزي کنند و آنها را
مدیریت نمایند). 7. وعدهي پیروزي الهی در مورد کسانی است که به وظیفهي خود عمل کنند. *** قرآن کریم در آیهي صد و
پنجاه و سوم سورهي آلعمران جنگ گریزان را سرزنش میکند و میفرماید: 153 . إِذْ تُصْ عِدُونَ وَ لَا تَلْوُنَ عَلَی أَحَ دٍ وَ الرَّسُولُ
یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَیکُمْ فَأَثبَکُمْ غَمَّاً بِغَمٍّ لِّکَیْلَا تَحْزَنُواْ عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لَا مَآ أَصبَکُمْ وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ هنگامی که (در بیابان فرار
میکردید و از کوه) بالا میرفتید، و به هیچ کس (در پشت سرتان) توجه نمیکردید؛ و حال آنکه فرستاده [خدا] شما را از پشت
[سر] تان فرا میخواند. پس به شما اندوهی اضافه بر اندوه (تان) جزا داد. تا بر آنچه از دستتان رفته، و آنچه (از مصیبتها) به شما
رسیده، اندوهگین نشوید. و خدا به آنچه انجام میدهید، آگاه است. شأن نزول: آیهي فوق نیز پس از جنگ احد نازل شد. زمانی
که مسلمانان پس از پیروزي ابتدایی، شکست خوردند؛ برخی تیراندازان شکاف کوه را رها کردند و دشمن از جلو و عقب به سپاه
اسلام حملهور شد و در همین حال شایع کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله کشته شده است. در این شرایط سخت، برخی از
تفسیر قرآن مهر «1» . مسلمانان پراکنده شدند و پا به فرار گذاشتند. آیهي فوق با ترسیم این صحنه جنگگریزان را سرزنش مینماید
و فقط «1» جلد سوم، ص: 298 نکتهها و اشارهها: 1. برخی از مفسران قرآن حکایت کردهاند که در جنگ احد همه فرار کردند
سیزده نفر با پیامبر صلی الله علیه و آله باقی ماندند که هشت نفر از انصار و پنج نفر از مهاجرین بودند. در مورد نام مجاهدان
2. غصههاي پیدرپی، انسان را از سرگرم شدن به «2» .« علی علیه السلام و طلحه » ثابتقدم احد اختلاف شده است، مگر در مورد
آري، این نکتهاي روان شناختی است که سرگرم شدن انسان به حوادث غمناك موجب «3» . سود و زیانهاي موقت آزاد میکند
صفحه 89 از 127
فراموش کردن تلخکامیها و شکستهاي بزرگ میشود. 3. در سختیها افراد سستعنصر از مجاهدان حقیقی بازشناخته میشوند.
آنجا که همه فرار میکنند، رسول خدا صلی الله علیه و آله و مجاهدان ثابتقدم در صحنه میمانند. همهي اصحاب پیامبر صلی الله
علیه و آله یکسان نبودند. برخی از آنان در جنگ احد فرار کردند و حتی به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله هم توجه نکردند و
موجب سرافکندگی و شکست شدند، در حالی که برخی دیگر، هم چون علی علیه السلام براي اسلام و مسلمانان افتخار آفریدند.
در آیهي فوق باعث سرزنش بیشتري براي فراریان احد است. گاهی یک فرد عادي انسان را صدا « رسول » 4. به کار بردن واژهي
صدا زده است و آنان پاسخ ص: 299 « فرستادهي خدا » میزند و او پاسخ نمیدهد، ولی در اینجا
ندادهاند. آري، گاهی فریاد پیامبر صلی الله علیه و آله هم در افراد سستعنصر و ترسو تأثیر نمیگذارد. 5. فرار در جنگ و عدم
آري، عدم اطاعت از رهبر حوادثی غمبار «1» . توجه به فراخوان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، سبب هجوم غمها و اندوهها گردید
در پی دارد. 6. فرار از میدان جنگ، ممکن است در اثر سستی یا درگیري و کشمکش درونی سپاه و یا عدم اطاعت از فرمانده باشد
و در هر صورت، موجب شکست میشود. آموزهها و پیامها: 1. هر ملتی که به فراخوان رهبر الهی توجه نکند، گرفتار (شکست «2»
و) اندوه میشود. 2. شما تحت نظر خدا هستید (پس مراقب گفتار و کردار خود باشید). 3. جنگ گریزان از عوامل شکست سپاه
هستند (پس راهکار مناسب براي آنها پیدا کنید). *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و چهارم سورهي آل عمران به شبهه پراکنی
افراد ترسو اشاره میکند و با یادآوري قانون مرگ و آزمایش انسانها میفرماید: 154 . ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیْکُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَۀً نُّعَاساً یَغْشَی
طَآئِفَۀً مِّنکُمْ وَ طَآئِفَۀٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجهِلِیَّۀِ یَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الَأمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ
یُخْفُونَ فِی أَنفُسِهِم مَّا لَا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الَأمْرِ شَیْءٌ مَّا قُتِلْنَا ههُنَا قُل لَّوْ کُنتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ تفسیر قرآن مهر
جلد سوم، ص: 300 کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَی مَ َ ض اجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُ دُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ
الصُّدُورِ سپس بعد از آن اندوه (شکست احد)، آرامشی [به صورت] خوابی سبک بر شما فرو فرستاد، که دستهاي از شما را فرا
گرفت؛ و [لی] دستهاي که در اندیشه جانشان بودند، در باره خدا گمانهاي نادرستی، همچون گمانهاي (دوران) جاهلیّت، داشتند؛
آنان] ] «. در واقع کار (جنگ و پیروزي) همهاش به دست خداست » : بگو «!؟ آیا چیزي از کار (جنگ) به سود ماست » : میگفتند
اگر (بر فرض) چیزي از کار (جنگ) به سود ما » : چیزي را در دلهایشان پوشیده میدارند، که براي تو آشکار نمیسازند؛ میگویند
اگر (بر فرض) در خانههایتان [هم] بودید، کسانی که کشته شدن بر آنان مقرّر شده بود، » : بگو «. بود، در این جا کشته نمیشدیم
حتماً به سوي آرامگاههایشان، بیرون میآمدند. و (اینها) براي آن است که خدا، آنچه را در سینههاي شماست، بیازماید؛ و بخاطر
شأن نزول: آیهي فوق نیز «. آنکه آنچه را در دلهاي شماست، خالص [و پاك] گرداند؛ و خدا به (اسرار) درون سینهها، آگاه است
پس از جنگ احد نازل شد و صحنهي شب بعد از جنگ را به تصویر کشید. در شب پراضطرابی، که پیش بینی میشد سربازان
قریش بار دیگر باز گردند و آخرین مقاومت مسلمانان را درهم بشکنند و شهر مدینه را غارت کنند (و شاید خبر تصمیم بازگشت
قریش نیز به مسلمانان رسیده بود و این مرحله از جنگ اگر اتفاق میافتاد بسیار خطرناك بود). در آن شب دردناك و پراضطراب،
مسلمانان به دو دسته تقسیم شده بودند، گروهی از مجاهدان راستین و فراریانی که توبه کرده بودند و به لطف پروردگار اعتماد
داشتند، و از وعدههاي قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله دلگرم شده ص: 301 بودند، با همان لباس رزم
با آرامش خوابیدند، اما گروهی دیگر که از منافقان و افراد سست ایمان بودند، با ترس و افکار ناراحت کننده، شب را بیدار ماندند
و به شبهه پراکنی پرداختند، آیهي فوق این صحنهها و حالات افراد را ترسیم میکند و سخنان آنان را حکایت میکند و به شبهات
نکتهها و اشارهها: 1. گاهی خدا در گرماگرم حوادث تلخ، به دلهاي مؤمنان آرامش میبخشد این یکی از «1» . آنان پاسخ میدهد
آثار مهم ایمان است که مؤمن حتی در زندگی این جهان آرامش لذتبخشی پیدا میکند که افراد بی ایمان یا منافق یا سستایمان،
2. قرآن کریم براي سست عنصران و «2» . هیچ گاه طعم آن را نمیچشند. آري، گاهی چند لحظه خواب هم، یک امداد الهی است
صفحه 90 از 127
منافق صفت چند ویژگی برمیشمارد: الف) آنان در بند خود هستند و همهي همتشان براي حفظ جان خودشان است. ب)
گمانهاي غیر حق در مورد خدا دارند، و در اوهام جاهلیت فرو رفتهاند. ج) در مورد وعدههاي الهی و پیروزي نهایی مسلمانان سوء
ظن دارند واین مطلب را ابراز میکنند. د) برخی از مطالب و عقاید خویش را مخفی میکنند. اما انسانهاي مؤمن و ثابت قدم
کسانی هستند که بیش از آنکه به فکر خود باشند، به فکر اسلام و مردم هستند؛ آنان به وعدههاي الهی ایمان دارند تفسیر قرآن
مهر جلد سوم، ص: 302 و به افکار جاهلی پشت پا زدهاند و در برخورد و گفتار خود یک رنگ هستند. 3. آیهي فوق با صراحت از
اگر مرگ انسان مقدّر و مشخص شده و زمان آن فرا رسیده باشد، هر کجا باشد، چه در «1» . مرگ حتمی انسان سخن میگوید
میدان جنگ و چه در بستر خویش، مرگ خواهد آمد. شناخت این مطلب تأثیر روان شناختی مثبتی در انسان دارد. اگر انسان به
مقدّرات حتمی الهی ایمان داشته و در مقابل ارادهي الهی تسلیم باشد، همیشه آرامش دارد و از میدان مبارزه نمیترسد و فرار
. نمیکند. البته این بدان معنا نیست که انسان نکوشد و به وظیفهي خویش عمل نکند و همه چیز را به عهدهي سرنوشت بگذارد. 4
منافقان، مقاصد خویش را با طرح پرسشهاي انحرافی و شبههافکنی آغاز میکنند که موجب تضعیف روحیهي سربازان میشود، اما
بلافاصله به آنان پاسخ داده میشود. در میدانهاي جنگ، از طرفی، لازم است مربیان عقیدتی وسیاسی حضور داشته باشند که
بتوانند پاسخ شبهات و پرسشهاي جدید را فوراً بدهند و از تضعیف روحیهي سپاهیان جلوگیري کنند. و از طرف دیگر، لازم است
منافقان و تردیدآفرینان شناسایی شوند و جلوي تبلیغات تخریبی آنان گرفته و پاسخ مناسب به آنها داده شود. 5. در این آیه دو
هدف جنگها و حوادث تلخ آن بیان شده است: الف) امتحان و آزمایش افراد، که یک سنت عمومی الهی است و باعث
جداسازي افراد مؤمن و منافق و شناسایی درجات ایمان افراد میشود. ب) پاك کردن روح افراد از هرگونه عیب، و خالص شدن
ص: 303 آري، کورهي حوادث جنگ، انسانهاي مجاهد را در بوتهي آزمایش قرار «2» . سپاهیان اسلام
میدهد تا نیتهاي آنان خالص گردد و از گناهان توبه کنند و پاك گردند. 6. تفکّر ارتجاعی و عقبگرد در عقاید و ابراز افکار
جاهلی نکوهیده است؛ چرا که عقاید دوران جاهلیت، نوعی اوهام و خرافات و گمانهاي بدون دلیل است و پیروي از آنها از نظر
منطق و خرد مردود است. 7. دو خط متمایز و دو گروه متفاوت و اخلاق و صفات آنها در آیات متعدد مطرح شده است: گروهی از
انسانها در بند خویشاند و خور و خواب و شهوت را اصل میدانند و همتشان در جهت خدمت به خویش است، اما در مقابل
آنان، مجاهدان راه خدا هستند که با همتهاي عالی، خود را وقف راه خدا نموده و در راه دفاع از دین او و رهبران دینی، حتی جان
آموزهها و پیامها: 1. مؤمنان «1» . خویش را نثار میکنند. آنان اموال خویش را به دیگران میدهند، در حالی که خود بدان نیازمندند
واقعی، پس از حوادث تلخ، در سایهي آرامش الهی هستند. 2. مراقب شبههافکنی افراد سست عنصر و منافق صفت باشید. 3. به
پرسشهاي عقیدتی مجاهدان و شبهات جدید پاسخ دهید. 4. بد گمانی به خدا و خرافهگرایی زمینهساز شبههانگیزي است. 5. فرار
از مرگ کارساز نیست و هیچ کس در هیچ کجا راه گریزي از مرگ حتمی ندارد. 6. آزمایش و خالص شدن انسانها دو پیامد
7. منافقان را از پنهانکاري و شبههافکنی آنان بشناسید. مثبت جنگها و حوادث تلخ است. ص: 304
*** قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و پنجم سورهي آل عمران به نقش شیطان در جنگگریزي افراد اشاره میکند و میفرماید:
155 . إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ مِنکُمْ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ إِنَّمَ ا اسْتَزَلَهُمُ الشَّیْطنُ بِبَعْضِ مَا کَسَ بُواْ وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ در
حقیقت، در روزي که دو گروه (مومنان و کافران در نبرد احد با هم) روبرو شدند، کسانی از شما که روي برتافتند، تنها شیطان آنان
را، به سبب بعضی از آنچه (از گناهان) بدست آورده بودند، بلغزاند؛ و بیقین خدا از آنان در گذشت، که خدا، بسیار آمرزنده [و]
چیست؟ ممکن است که منظور همان گناه دنیاپرستی « گناهانی که قبلًا مرتکب شدهاند » بردبار است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
و مخالفت با دستور پیامبر صلی الله علیه و آله و روي آوردن به جمع غنائم در میدان احد و یا گناهان دیگري باشد که قبل از
البته مانعی ندارد که آیه به هر دو معنا اشاره «1» . حادثهي احد مرتکب شده بودند که نیروي ایمان را در آنان تضعیف کرده بود
صفحه 91 از 127
کند؛ بدین ترتیب که گناهان سابق زمینهساز نافرمانی در میدان شد و نافرمانی در جنگ زمینهساز وسوسههاي شیطانی و فرار. 2. اگر
انسان از گناهان توبه نکند، گناهان قبلی راه را براي گناهان بعدي هموار میسازد و شیطان را بر انسان مسلط میکند؛ وگرنه،
وسوسههاي شیطانی در دلهاي پاك کمتر اثر میکند. 3. یکی از عوامل فرار از جنگ، گناهان سابق است که میدان را براي تفسیر
قرآن مهر جلد سوم، ص: 305 وسوسههاي شیطانی باز میکند. آري، گناه پردهي تقوا و حیا را میدرد، و در نتیجه، انسان به دامن
گناهی بزرگتر، یعنی فرار از جنگ، میافتد. پس براي استقامت بیشتر، بهتر است رزمندگان خود را در آب استغفار شست و شو
خواجه گر توبهي نصوح کند هر دمی عالمی فتوح کند (مثنوي) آموزهها و پیامها: 1. خلافکاري زمینهساز شکست شما «1» . دهند
در میدان نبرد است. 2. با مطالعه و تحلیل جنگ احد، از تکرار صحنهي آن جلوگیري کنید. 3. شیطان از گناهان شما سوء استفاده
میکند. 4. هر لغزش شما زمینهساز لغزش دیگري است (مگر آن که توبه کنید). 5. بعد از لغزشها و شکستها به آمرزش الهی
امیدوار باشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و ششم سورهي آل عمران به تبلیغات منفی کافران پس از جنگ (احد) پاسخ
میدهد و میفرماید: 156 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَکُونُواْ کَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ قَالُواْ لإِخْونِهِمْ إِذَا ضَ رَبُواْ فِی الَأرْضِ أَوْ کَانُواْ غُزَّيً لَّوْ کَانُواْ
عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَ مَا قُتِلُواْ لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ یُحْیِ وَ یُمِیتُ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ اي کسانی که ایمان آوردهاید،
همچون کسانی نباشید که کفر ورزیدند، و درباره برادرانشان، هنگامی که در زمین مسافرت کردند (و مردند) یا جهادگر (و شهید)
شما چنین سخنانی مگویید) تا خدا آن را حسرتی بر ) «! اگر (بر فرض) نزد ما بودند، نمیمردند و کشته نمیشدند » : شدند، گفتند
دلهایشان قرار دهد. و خدا، زنده میکند و میمیراند؛ و خدا به آنچه انجام میدهید، بیناست. ص: 306
نکتهها و اشارهها: 1. مسلمانان باید در مقابل تبلیغات و القائات دل سرد کننده و شایعات دشمن بایستند و آنها را تکرار نکنند، و
برخلاف آنها عمل کنند تا دشمنان ناکام و حسرتزده شوند. 2. آیهي فوق سنت مرگ و حیات را به دست خدا و از مقدّرات الهی
معرفی میکند که وابسته به جنگها یا مسافرتها نیست. اجل و مرگ قطعی انسان در هر حالی که باشد، فرا میرسد (همانگونه
که در آیات 145 و 154 همین سوره گذشت.) و میدان جنگ و مسیر سفر و مانند آنها مکانهاي مرگاند، ولی علت کامل نیستند
و تا مرگ حتمی کسی نرسد، نمیمیرد، چه در جبههي جنگ باشد و چه در منزل خویش. 3. مضمون آیهي فوق در آیهي 168
همین سوره نیز آمده است که در اینجا از قول کافران و در آنجا از قول منافقان مطلب فوق را حکایت میکند. پس ممکن است
که با این سخنان در برابر اسلام سم پاشی میکردند و قرآن شدیداً با آنان «1» مقصود از کافران در آیهي فوق همان منافقان باشند
برخورد میکند و کافرشان میخواند. و از طرف دیگر ممکن است این سخنان توسط کافران و منافقان گفته شده که در هر آیه به
4. دشمنان در صدر اسلام با ظاهري دل سوزانه علیه اسلام تبلیغ میکردند، همان گونه که در عصر ما «2» . یک گروه اشاره میکند
کافران از طریق وسایل ارتباط جمعی، هم چون مطبوعات و ماهوارهها، و با استفاده از دقیقترین نکات روان شناختی و
جامعهشناختی، علیه مسلمانان تبلیغ میکنند؛ بنابراین مسلمانان باید مواظب باشند و فریب ظاهر دشمن را نخورند. تفسیر قرآن مهر
جلد سوم، ص: 307 آموزهها و پیامها: 1. مسلمانان با بیتوجهی به شایعات و تبلیغات کافران، حسرت بر دل آنها بگذارند. 2. شما
از تبلیغات منفی دشمنان اسلام پیروي و تقلید نکنید. 3. مرگ و حیات شما به دست خداست (پس عوامل طبیعی را صد درصد مؤثر
ندانید). *** قرآن کریم در آیات صد و پنجاه و هفتم و صد و پنجاه و هشتم سورهي آل عمران به مقایسهي شهادت با
ثروتاندوزي میپردازد و میفرماید: 157 و 158 . وَ لَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رَحْمَ ۀٌ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ* وَ لَئِن
مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَاِلَی اللَّهِ تُحْشَرُونَ و اگر [هم] در راه خدا کشته شوید، یا بمیرید، حتماً آمرزشی از جانب خدا و رحمت [او]، از [همه]
آنچه آنان جمع میکنند، بهتر است.* و اگر بمیرید یا کشته شوید، حتماً فقط به سوي خدا گردآوري خواهید شد. نکتهها و
اشارهها: 1. در آیهي فوق مردن در مسافرت، در ردیف شهادت در راه خدا ذکر شده است؛ زیرا منظور آن مسافرتهایی است که
در راه خدا و براي خدا انجام گیرد، همانند سفر به سوي میدان جنگ یا سفرهاي تبلیغی (دینی) و مانند آن. البته سفرهاي آن زمان
صفحه 92 از 127
تفسیر قرآن «1» . آمیخته با مشکلات و خطرها و بیماريها بود و تعداد مردگان در این سفرها کمتر از تعداد کشتههاي جنگ نبود
2. در فرهنگ قرآن و جهانبینی الهی، مرگ و شهادت در راه خدا، از همهي اموالی که میتوان جمع کرد مهر جلد سوم، ص: 308
بهتر است؛ چرا که نتیجهي شهادت، مغفرت و رحمت الهی است که ابدي است ولی آثار جمع مال و ثروت موقت است. این مرگ
« راه خدا » نه باغ و بوستان است کو راه سراي دوستان است (نظامی) 3. در حدیثی از امام باقر علیه السلام حکایت شده که مقصود از
در این آیه علی علیه السلام وفرزندان او هستند و هر کس در راه ولایت علی علیه السلام شهید شود، در راه خدا شهید شده است و
البته این حدیث در حقیقت مطالب کلی آیه را بر یک «1» . هر کس در راه ولایت علی علیه السلام بمیرد در راه خدا مرده است
مصداق خاص تطبیق کرده است. 4. مرگ به معناي فنا و نابودي نیست، بلکه دریچهاي است به سوي زندگانی دیگر که همراه با
ابدیت و در سطحی عالیتر است؛ پس اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوي خدا بازمیگردید. 5. اگر همگان به سوي خدا میروند
پس بهترین نوع رفتن، یعنی شهادت را انتخاب کنیم که از امام حسین علیه السلام چنین حکایت شده است: اگر بدنها براي مرگ
ص: 309 آموزهها و «2» . آماده شدهاند، پس شهادت مرد در راه خدا با شمشیر، بهترین مرگهاست
پیامها: 1. مرگِ رحمتآفرین بهتر از ثروت است. 2. فرجام شما به سوي خداست (پس، از مرگ و شهادت نهراسید). 3. رحمت و
آمرزش الهی را در شهادت و سفرهاي الهی بیابید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجاه و نهم سورهي آل عمران با یادآوري
اخلاق نیکوي پیامبر صلی الله علیه و آله، فرمان عفو عمومی، مشورت و توکل را صادر میکند و میفرماید: 159 . فَبِمَا رَحْمَۀٍ مِّنَ اللَّهِ
لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّ اً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الَأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ
اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ و به سبب رحمتی از جانب خدا با آنان نرمخو شدي؛ و اگر (بر فرض) تندخویی سختدل بودي، حتماً از
پیرامونت پراکنده میشدند. پس، از آنان درگذر، و براي شان آمرزش بخواه؛ و در کار [ها] با آنان مشورت کن؛ و هنگامی که
تصمیم گرفتی، پس بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّل کنندگان را دوست میدارد. شأن نزول: حکایت شده که پس از آنکه
مسلمانان از جنگ احد به مدینه بازگشتند، برخی از کسانی که از صحنهي جنگ گریخته بودند، گرد پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله حلقه زدند و ضمن اظهار ندامت، تقاضاي عفو داشتند. در این هنگام آیهي فوق فرو فرستاده شد و دستور عفو عمومی را صادر
. نکتهها و اشارهها: 1 «1» . کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله با ص: 310 آغوش باز، خطاکاران را پذیرفتند
آیهي فوق به مناسبت جنگ احد فرو فرستاده شده است، اما از نظر محتوا شامل برنامههایی کلی و اصولی است و منحصر به واقعهاي
که هیچ «2» خاص نمیشود. 2. در این آیه به دو نوع خشونت اشاره شده است یکی خشونت در سخن و دیگري خشونت در عمل
کدام از آنها در رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله نبود و آن حضرت نرمش کامل در برابر جاهلان و خطاکاران از خود نشان
به شیرین زبانی و «4» . 3. نرمش یک هدیهي الهی است و کسانی که نرمش ندارند، از این رحمت الهی محروماند «3» . میدادند
اشاره میکند که نسبت به « آنها را عفو کن و براي آنان طلب آمرزش نما » لطف و خوشی توانی که پیلی به مویی کشی 4. تعبیر
بیوفاییهاي یاران و مصیبتهایی که براي تو فراهم کردند از حق خود بگذر؛ یعنی در این مورد من نزد تو از آنان شفاعت میکنم
و در مورد نا فرمانیهایی که نسبت به من کردند، تو شفیع آنان نزد من باش و آمرزش آنها را از من طلب کن. این تعبیر اوج محبت
در برابر متخلّفانی است « گذشت، نرمش و انعطاف » خدا را نسبت به بندگان گناهکار نشان میدهد. 5. یکی از صفات مهم رهبري
که از کردهي خود پشیمان شدهاند. از علی علیه السلام حکایت شده که ص: 311 وسیلهي رهبري،
6. پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از جنگ احد با مردم مشورت کردند و نظر اکثریت را «1» . گشادگی سینه (صبر و تحمّل) است
پذیرفتند و براي جنگ به بیرون شهر رفتند. پس از شکست احد، بسیاري فکر میکردند که پیامبر دیگر نباید با کسی مشورت کند،
ولی آیهي فوق به این طرز تفکر پاسخ داد و به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که باز هم با مردم مشورت کن، اگر چه در
برخی موارد نتایج آن مطلوب نباشد؛ چرا که نتایج سودمند مشورت بیشتر از ضرر آن است. 7. مشورت و مشاوره در اسلام آن
صفحه 93 از 127
قدر اهمیت دارد. که حتی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که عقلی نیرومند داشتند و به وحی متصل بودند، دستور میدهد که
مشورت کند. مشورت فواید زیادي دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: الف) نیروي تفکر افراد را پرورش میدهد. ب)
مشورت کنندگان کمتر دچار لغزش میشوند. ج) مشورت کنندگان پس از پیروزي کمتر مورد حسد واقع میگردند. د) کسانی
که در کارها مشورت میکنند اگر شکست بخورند، زبان اعتراض و ملامت دیگران بر آنان بسته میشود و در عوض دیگران براي
او دل سوزي و با او همراهی میکنند. ه) انسان از راه مشورت میتواند ارزش شخصیت افراد و میزان دوستی و دشمنی آنها را درك
کند. و) عدم مشورت و استبداد رأي، شخصیت تودهي مردم را میکُشد و استعدادهاي آماده را نابود میکند. در حدیثی از امام
علی علیه السلام حکایت شده که ص: 312 هر کس استبداد به رأي داشته باشد، هلاك میشود و کسی
این خردها چون مصابیح انور است بیست مصباح از یکی «1» . که با افراد بزرگ مشورت کند، در عقل آنان شریک شده است
مفهوم وسیعی دارد و شامل همهي کارها میشود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مورد « الامر » روشنتر است (مولوي) 8. واژهي
شیوههاي اجرایی قوانین و مسائل مربوط به دفاع و جنگ و مانند آن مشورت میکردند نه در مورد احکام و قوانین الهی؛ و حتی
مسلمانان در مقابل پیشنهادهاي پیامبر صلی الله علیه و آله، ابتدا سؤال میکردند که آیا این یک حکم الهی و قانون است، یا نظر
در نتیجه، اموري مانند عقاید ثابت دینی، احکام شریعت و نصب «2» . شخصی شماست، که در صورت اول جاي اظهار نظر نیست
امام معصوم که از طریق قرآن و دستورهاي الهی به ما رسیده است، قابل مشورت کردن و رأيگیري نیست، و گر نه اصل تشریع و
9. در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت شده که با سه گروه مشورت «3» . قانونگذاري از طرف خدا لغو و بیهوده خواهد بود
نکنید: اول، با انسانهاي بخیل؛ چرا که تو را از بخشش و کمک به دیگران بازمیدارند واز فقر میترسانند. دوم، با انسانهاي ترسو؛
چرا که تو را از انجام کارهاي مهم بازمیدارند. و سوم، با انسانهاي حریص؛ زیرا آنان براي جمعآوري ثروت و تفسیر قرآن مهر
10 . از نظر اسلام، شخص مشاور وظیفه دارد «1» . جلد سوم، ص: 313 کسب مقام، ستمگري را در نظر تو زیبا جلوه میدهند
امام « رسالهي حقوق » خیرخواهی کند و خیانت در مشورت ننماید، حتی دربارهي غیر مسلمانان؛ چرا که از گناهان بزرگ است. در
سجاد علیه السلام آمده است: حق کسی که از تو مشورت میخواهد این است که اگر عقیده و نظري داري در اختیار او بگذاري و
11 . نکتهي جالب آیه آن است که مشاوره به «2» . اگر دربارهي آن کار چیزي نمیدانی، او را به کسی راهنمایی کنی که میداند
صورت جمع آمده، اما تصمیم نهایی به صورت مفرد، و به عهدهي رهبر اسلام گذاشته شده است. و این مطلب به این نکته اشاره
دارد که بررسی و مشورت در مورد مسائل اجتماعی باید به صورت گروهی انجام گیرد، اما هنگامی که طرح تصویب شد، باید
براي اجراي آن، ارادهي واحدي به کار افتد، و گرنه هرج و مرج پدید خواهد آمد. 12 . در کنار مشورت (و تفکّر)، توکّل بر خدا
فراموش نشود، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد. مقصود از توکل این نیست که انسان وسایل و اسباب عادي را فراموش کند،
بلکه منظور آن است که انسان خود را در جهان محدود مادي محصور نکند و بعد از اقدامات عادي و فراهم کردن وسایل، چشم به
لطف و حمایت پروردگار بدوزد. آري، توکل، آرامش و نیروي روحی و معنوي به انسان میبخشد که بهتر میتواند با مشکلات رو
به رو شود. حتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکایت شده که به ص: 314 یک نفر فرمود: اول پاي
گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل زانوي اشتر ببند (مولوي) 13 . نظام اجتماعی اسلام بر سه «1» . شتر را ببندد، سپس توکل کن
محور: خدا، مردم و رهبري، پایهگذاري شده است؛ یعنی مشورت مردم و ارادهي مدیر جامعه در تصمیمسازيها نقش اساسی
دارند، ولی براي اجراي تصمیمات نباید خدا را فراموش کرد و فقط بر امور مادي تکیه نمود. آموزهها و پیامها: 1. آموزهي روان
. شناختی و جامعهشناختی این آیه براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که با اخلاق نیکو و عطوفت، مردم را جذب کنند. 2
مهربانی، بخشش، آمرزشخواهی و مشورت، لازمهي رهبري جامعه است. 3. اول مشورت کنید سپس تصمیم بگیرید. 4. تصمیم
نهایی در امور اجتماعی با رهبر و مدیر است. 5. در امور اجتماعی با توجه به سه محور: مردم، ارادهي رهبري و توکل بر خدا،
صفحه 94 از 127
تصمیمسازي کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و شصتم سورهي آلعمران به قانون یاري خدا و توکل بر او اشاره میکند و
میفرماید: 160 . إِن یَنصُ رْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ وَ إِن یَخْ ذُلْکُمْ فَمَن ذَا الَّذِي یَنصُ رُکُم مِّن بَعْدِهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ تفسیر
قرآن مهر جلد سوم، ص: 315 اگر خدا شما را یاري کند، پس هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد؛ و اگر شما را یاري نکند، پس
کیست، آنکه بعد از او، شما را یاري کند؟! و مؤمنان، پس باید تنها بر خدا توکّل کنند. نکتهها و اشارهها: 1. حمایت خدا یا ترك
حمایت او نسبت به مؤمنان، براساس شایستگیهاست نه بیحساب. آنان که نافرمانی میکنند و از فراهم ساختن نیروهاي مادي و
معنوي غافلاند، هرگز مشمول یاري خدا نخواهند بود، اما آنان که با صفوفی فشرده و نیت خالص و عزم راسخ، به تهیهي وسایل
میپردازند، دست حمایت پروردگار با آنها خواهد بود. 2. قدرت خدا بیکران و شکستناپذیر است؛ از این رو کسی که خدا
یارياش کند به منبع قدرت بیمنتهاي الهی وصل شده و شکست نخواهد خورد، اما عوامل طبیعی تحت تأثیر عوامل دیگر واقع
میگردند و گاهی مقهور و مغلوب میشوند. آموزهها و پیامها: 1. اگر پیروزي بدون شکست میخواهید، بر خدا تکیه کنید و از
امداد او استفاده نمایید. 2. پیروزي و شکست شما به دست خداست؛ پس بر غیر او توکلّ نکنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و
شصت و یکم سورهي آل عمران به ممنوعیت خیانت اشاره میکند و میفرماید: 161 . وَ مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَغُلَّ وَ مَن یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ
یَوْمَ الْقِیمَۀِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَ بَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ص: 316 و براي هیچ پیامبري شایسته نیست، که
خیانت کند؛ و هر کس خیانت کند، روز رستاخیز، آنچه را (در آن) خیانت کرده، میآورد؛ سپس به هر کس، آنچه را بدست
آورده، بطور کامل داده میشود؛ در حالی که به آنان ستم نخواهد شد. شأن نزول: حکایت شده که برخی از تیراندازان جنگ احد
از جاي خود حرکت نکنید، » میخواستند سنگر حسّاس خود را براي جمعآوري غنایم جنگی رها کنند که فرمانده آنان، دستور داد
ما میترسیم پیامبر صلی الله علیه و آله » ولی آنان گفتند «. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله شما را از غنیمت محروم نخواهد کرد
از این رو سنگر را رها کردند و به جمعآوري غنایم پرداختند و همین اقدام، عامل شکست «. در تقسیم غنایم، ما را از نظر دور دارد
آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و بیان داشت که هیچ پیامبري خیانتکار نیست. نکتهها و «1» . مسلمانان در جنگ احد شد
اشارهها: 1. خیانت شایستهي مقام نبوت نیست؛ چون اگر پیامبري امین نباشد، نمیتوان در مورد رساندن رسالت الهی و تبلیغ احکام
2. خیانت مفهوم وسیعی دارد؛ از جمله خیانت در تقسیم غنایم جنگی و در امانات مردم و در دریافت وحی و «2» . به او اطمینان کرد
3. اعمال انسان رساندن آن به مردم. و این آیه همهي اقسام خیانت را از پیامبران نفی میکند. ص: 317
در قیامت تجسّم مییابد؛ یعنی شخص خیانتکار عین چیزي را که در آن خیانت کرده، در روز قیامت به دوش میکشد. 4. قرآن
کریم براي جلوگیري از خیانت، کیفر اعمال در قیامت را یادآوري کرده است. این نشان میدهد که یاد رستاخیز، عامل بازدارنده از
خیانت است؛ پس اگر میخواهید افراد جامعه از خیانت کاري بپرهیزند، معادباوري را در آنان تقویت کنید. 5. با آنکه پیامبران
الهی امین بودند، برخی از افراد نادان به آنان سوء ظن میبردند. در جهانی که به پیامبران تهمت بزنند، چه انتظاري دربارهي بندگان
صالح و رهبران حق دارید! اما خدا از حریم پاکان و رهبران الهی دفاع میکند. در آن بساط که حسن تو جلوه آغاز زد مجال
طعنهي بدبین بدپسند جهاد (حافظ) آموزهها و پیامها: 1. مقام نبوت با خیانتکاري سازگار نیست. 2. از رهبران الهی در برابر
. تهمتها دفاع کنید. 3. از رسوایی رستاخیز بهراسید و خیانت نکنید. 4. رستاخیز روز تجسّم اعمال و دریافت (پاداش) آنهاست. 5
در رستاخیز به کسی ستم نمیشود (بلکه کیفرهاي آن روز دستاورد خود شماست). 6. معاد باوري عامل بازدارنده از خیانت است
(پس فرجام اندیشی را در جامعه تقویت کنید، تا مانع خیانتپیشگی گردد). *** قرآن کریم در آیهي صد و شصت و دوم سورهي
162 . أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْونَ آلعمران به کسانی که از جهاد سرباز زدند اشاره میکند و میفرماید: ص: 318
اللَّهِ کَمَن بَآءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَیهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِ یرُ و آیا کسی که بدنبال خشنودي خدا بوده، همانند کسی است که به
خشمی از خدا بازگشته و مقصدش جَهنّم است؟ و چه بد فرجامی است! شأن نزول: حکایت شده هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و
صفحه 95 از 127
آله فرمان حرکت به سوي جبههي احد را صادر کردند، گروهی از منافقان به این بهانه که یقین به وقوع جنگ ندارند، از حضور در
ولی گروه مؤمنان محکم و استوار به پیروي از «1» ، میدان خودداري کردند و برخی از مسلمانان سست ایمان نیز به آنان ملحق شدند
پیامبر صلی الله علیه و آله در جبههي جنگ حاضر شدند. آیهي فوق به این دو گروه و فرجام آنان اشاره میکند. نکتهها و اشارهها:
1. جهاد در راه خدا، دنبال کردن رضاي خداست و روي گردانی از جنگ نیز، بازگشت به غضب خداست؛ البته آیه به این قانون
کلی نیز اشاره دارد که فرجام خداطلبان و دشمنان خدا یکسان نیست که پیامبران الهی و مجاهدان از مصادیق آنها هستند. 2. در
آیهي فوق مطلب به صورت پرسش و مقایسه مطرح شده است. این یکی از روشهاي مؤثر تربیتی قرآن کریم است که حقایق
و داوري را به عهدهي شنونده میگذارد «2» مربوط به معارف دینی، اخلاقی و اجتماعی را در قالب پرسش و مقایسه مطرح میکند
تا او با تفکر و بر اساس فطرت و وجدان خویش یکی را انتخاب کند. ص: 319 این شیوه، که آموزش
غیر مستقیم است، اثر فوق العادهاي در تربیت انسانها دارد؛ ممکن است انسان در آموزش مستقیم و بیان قطعی مطالب موضعگیري
کند و آن را یک فکر بیگانه به شمار آورد، اما در مورد مطالب غیرمستقیم مقاومت نمیکند و با فطرت و وجدان دربارهي آنها
قضاوت میکند و با نظر خویش آنها را میپذیرد. این روش، به ویژه در مورد کودکان و افراد لجوج بسیار مؤثر است. 4. در حدیثی
امامان شیعهاند، که درجاتی براي « گروهی که به دنبال رضایت الهی هستند » از امام صادق علیه السلام حکایت شده که مقصود از
البته روایت فوق در «1» . مؤمنان در نزد خدایند، که با ولایت و معرفت آنان، اعمال شیعیان مضاعف و درجاتشان بالا میرود
حقیقت مصداق کامل مجاهدانی را بیان میکند که در طلب رضایت الهیاند؛ یعنی علی علیه السلام و فرزندان معصوم او که همیشه
در راه دین خدا فداکاري کردند، ولی این گونه روایات انحصار را نمیرساند. آموزهها و پیامها: 1. فرجام کژروي و مبارزه با راه
الهی، عذابآلود است. 2. خداطلبی و خداستیزي یکسان نیست. 3. اگر میخواهید گرفتار جهنّم نشوید در طلب کسب رضایت
الهی باشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و شصت و سوم سورهي آلعمران به درجات متفاوت جهادگران و امتناع کنندگان از
جهاد، اشاره میکند و میفرماید: 163 . هُمْ دَرَجتٌ عِندَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِ یرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ آنان در پیشگاه خدا رتبههایی (متفاوت) هستند؛
و خدا به آنچه انجام ص: 320 میدهند، بیناست. نکتهها و اشارهها: 1. نه تنها پیامبران و مجاهدان با
منافقان تنپرور فرق دارند، بلکه هر یک از افراد این دو صف بر اساس فداکاري یا نفاق خود، در پیشگاه خدا جایگاه خاصی
خواهند داشت که از صفر شروع میشود و تا بینهایت ادامه مییابد. 2. از امام رضا علیه السلام حکایت شده که هر درجهاي به
این حدیث براي بیان زیاد بودن فاصله، به فاصلهي بین زمین و آسمان اشاره کرده «1» . اندازهي فاصلهي میان آسمان و زمین است
به پلههایی گفته میشود که انسان « دَرَجه » است، و گرنه ممکن است فاصلهي درجات معنوي و واقعی بیش از این باشد. 3. واژهي
که به پلههایی گفته میشود که براي پایین رفتن به نقطهاي « دَرَك » به وسیلهي آنها به نقطهي بلندي صعود میکند؛ در مقابل
اما در اینجا با آنکه مؤمن و «2» استفاده میشود. در قرآن، واژهي اول براي مؤمنان و واژهي دوم براي منافقان، به کار رفته است
گفته شده است تا جانب مؤمنان رعایت شود و، به اصطلاح، از تغلیب استفاده شده است. « درجات » منافق هر دو مطرحاند، واژهي
4. پیامبران، مؤمنان و منافقان خودشان درجه هستند؛ یعنی هر کس در ذات خود، بر اساس کمالات و فضایل، یا نواقص و «3»
رذایل، درجهي وجودي دارد که بالا یا پایین است. ص: 321 آموزهها و پیامها: 1. هر کس درجهي
وجودي خاصی (براساس عقاید و کردار خویش) در نزد خدا دارد (بنگرید که شما چه درجهاي دارید). 2. اعمال شما تحت نظر
خداست (پس مراقب کردار خود باشید که درجات شما را بالا و پایین میبرد). 3. به درجات متفاوت انسانها بنگرید (و درس
عبرت بیاموزید). *** قرآن کریم در آیهي صد و شصت و چهارم سورهي آل عمران به نعمت بزرگ رهبران الهی و برنامههاي
آموزشی و پرورشی آنان اشاره میکند، و میفرماید: 164 . لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ
ءَایتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتبَ وَ الْحِکْمَ ۀَ وَ إِن کَ انُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَ للٍ مُّبِینٍ بیقین، خدا بر مؤمنان منّت نهاد [: و نعمت بزرگی
صفحه 96 از 127
بخشید] هنگامی که در میان آنان، فرستادهاي از خودشان بر انگیخت؛ که آیاتش را بر آنان بخواند، [و پیروي کند] و رشدشان دهد
[و پاکشان گرداند]، و کتاب [خدا] و فرزانگی به آنان بیاموزد؛ در حالی که قطعاً پیش از [آن] در گمراهی آشکاري بودند. نکتهها
و اشارهها: 1. منّت بر دو قسم زشت و زیباست. قسم زیبايِ منّت آن است که کسی عملًا نعمت بزرگی به دیگري بدهد؛ یعنی
بخشیدن نعمتهاي بزرگ مِنّتی نیکوست همان طور که انگیزش پیامبران هدیهاي الهی و نعمت سنگین خدا بر بشر است. و منّت
زشت و نکوهیده آن است که کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رُخ افراد بکشد، یعنی بزرگ شمردن نعمتها
2. این آیه منّت انگیزش پیامبران را بر مؤمنان نهاده است، در «1» . در گفتار ص: 322 نکوهیده است
حالی که پیامبران براي هدایت عموم بشر آمدهاند؛ این به خاطر آن است که از نظر نتیجهگیري و تأثیر، تنها مؤمنان هستند که از این
نعمت بزرگ استفاده میکنند و عملًا آن را به خود اختصاص میدهند. 3. این که فرستادهاي از طرف خدا بیاید نعمتی است و
اینکه فرستادهي او از جنس بشر باشد، نعمت دیگري است؛ زیرا اگر پیامبر، مثلًا از، جنس فرشتگان بود، نمیتوانست به درستی
احتیاجات و مشکلات انسان را درك نماید و با توجه به آنها، انسانها را تربیت کند. و از طرف دیگر، پیامبر باید انسان نمونهاي
باشد تا بتواند الگوي عملی بشر گردد؛ یعنی اگر یک فرشته گناه نکند عجیب نیست، اما اگر انسانی بر هواي نفس خود مسلط شود
است، اما در « تربیت و تزکیه » قبل از « تعلیم » ، و گناه نکند، میتواند الگویی عملی براي تربیت دیگران باشد. 4. از نظر ترتیب طبیعی
و این میتواند به دلایل زیر باشد: الف) هدف اصلی و نهایی انگیزش پیامبران «2» آیهي فوق تربیت قبل از تعلیم ذکر شده است
تربیت است؛ پس، از این جهت بر تعلیم مقدم شده است. آیینه شو، وصال پريطلعتان طلب اول بروب خانه، دگر میهمان طلب
(صائب تبریزي) ب) مقصود از تزکیه، پاك ساختن انسانها از پلیديهاي شرك و عقاید ص: 323 باطل
و خرافی است، و تا هنگامی که نهاد انسان از این آلودگیها پاك نشود، ممکن نیست آمادهي تعلیم کتاب الهی و حکمت و دانش
واقعی گردد. بد گهر را علم و فن آموختن دادن تیغ است دست راهزن تیغ دادن در کف زنگیِ مست به که افتد علم، ناکس را به
پس طبق آیهي فوق، پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از «1» . به معناي خواندن و پیروي کردن است « تلاوت » دست (مولوي) 5. واژهي
هر کاري، خود به آیات الهی عمل میکند و آنها را بر مردم میخواند؛ یعنی خود الگوي عملی برنامه و کتاب خویش است و از
این به بعد است که اقدام به تزکیه و تعلیم میکند. نفس خود ناکرده تسخیر اي فلان چون کنی تسخیر نفس دیگران نفس را اول
و تزکیهي «2» برو در بند کن پس برو آهنگ وعظ و پند کن 6. واژهي تزکیه، در اصل به معناي نُمو و رشد بر اثر برکت الهی است
نفس به معناي پاك کردن و رشد آن است. تزکیه کنندهي نفس، خود انسان است اما این کار به پیامبر نسبت داده میشود چون
و حکمت اشاره به فلسفه و «3» ایشان واسطه و سبب این کار هستند. 7. کتاب اشاره به اصل دستورات و قوانین و شریعت اسلام
چرا که اصل «1» ؛ اسرار آنهاست. ممکن است مراد از کتاب و حکمت وحی و ص: 324 عقل باشد
8. قرآن، دوران جاهلیت را با «2» . واژهي حکمت به معناي منع کردن به قصد اصلاح است؛ بنابراین مفهوم آن دلایل عقلی است
تعبیر کرده است؛ زیرا گاهی وسایل گمراهی طوري است که انسان به راحتی نمیتواند، باطل بودن و « گمراهی آشکار » عنوان
گمراهی آن را بفهمد، اما گاهی گمراهی آشکار است و هر کس، با کمی تفکر، به سرعت میتواند به آن پی ببرد. 9. براي
شناخت بهتر نعمت انگیزش پیامبران، باید به تاریخ قبل از آنان مراجعه کرد؛ بسیاري از نعمتهاي فعلی بشر، مثل تمدن،
علمآموزي، آزادي از خرافات و ... از تلاش خستگیناپذیر پیامبران حاصل شده است. 10 . علم بدون تزکیه زیانآور است. امام
عارفان در این مورد میفرماید: اگر انسان، خبائث را از نهادش بیرون نکند، هر چه درس بخواند و تحصیل نماید نه تنها فایدهاي بر
آن مترتب نمیشود، بلکه ضررها دارد. علم، وقتی در این مرکز خبیث وارد شد شاخ و برگ خبیث به بار آورد ... این اصطلاحات
خشک، اگر بدون تقوا و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، کبر و نخوت در دایرهي نفس بیشتر توسعه
ص: 325 آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی، نعمتهاي بزرگ خدا هستند (آنان را بشناسید «3» . مییابد
صفحه 97 از 127
و سپاسگزار باشید). 2. رهبران و مبلغان دینی برنامههاي آموزشی و پرورشی براي مردم ارائه کنند. 3. الگودهی عملی، پاكسازي
درونی و آموزش علمی سرفصلهاي برنامههاي پیامبران است. 4. رهبران و مبلغان الهی، خود الگوي عملی برنامهي خویش باشند و
مردم را بدانچه خود عمل میکنند بخوانند (تا تأثیرگذار باشد). 5. آموزش عمومی بر پایهي قرآن و حکمت (وحی و عقل)
پایهریزي شود. 6. با مقایسهي گمراهیهاي دوران جاهلیت با تمدن اسلامی، به عظمت پیامبران الهی و برنامههاي آنها پی ببرید (و
سپاسگزار باشید). 7. تزکیه (پاكسازي و رشد درونی انسان) بر آموزش علمی او مقدم است. *** قرآن کریم در آیهي صد و
شصت و پنجم سورهي آلعمران به مقایسهي مصیبتهاي مسلمانان و کافران در جنگ میپردازد و میفرماید: 165 . أَوَ لَمَّآ أَصبَتْکُم
مُّصِ یبَۀٌ قَدْ أَصَ بْتُم مِّثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّی هذَا قَلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ص: 326 و آیا
این » : هنگامی که به شما مصیبتی (در نبرد احد) رسید، که دو برابر آن را (در نبرد بدر بر دشمن) وارد ساخته بودید، گفتید
براستی که خدا بر هر چیزي تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. نباید نتیجهي «. آن از جانب خودتان است » : بگو «!؟ (مصیبت) از کجاست
یک واقعه و یا جنگ را به تنهایی بررسی و تحلیل کرد، بلکه باید نتایج همهي برخوردها و وقایع مرتبط با آن را با همدیگر محاسبه
کرد و در هنگام قضاوت، تلخیها و شیرینیها را با هم در نظر گرفت که در این صورت، نتیجه میشود که مسلمانان ضرر
نکردهاند. 2. قرآن عوامل شکست در جنگ احد را از ناحیهي خود مسلمانان میداند؛ چرا که گروهی از سپاهیان اسلام با نافرمانی
کردن از پیامبر صلی الله علیه و آله، سنگر حساس تیراندازان (کوه عَیْنَین) را رها ساختند و به جمعآوري غنایم پرداختند و همین
و نیز مسلمانان در مقابل کفار و مشرکان خونخوار مکه کوتاه آمدند و بر آنان ترحّم «1» . سرپیچی و سستی باعث آن شکست شد
«2» . کردند و هفتاد اسیر را بعد از جنگ بدر آزاد نمودند و همین باعث تقویت جبههي کفر و پیروزي آنان در جنگ احد شد
آموزهها و پیامها: 1. در تحلیل جنگ، به مقایسه بپردازید (تا روشن شود که مؤمنان در ص: 327 مجموع
زیان نکردهاند). 2. در بررسی عوامل شکست، از عوامل درونی و ضعفهاي نیروهاي خودي غافل نشوید (و آنها را بشناسید و رفع
کنید). 3. رهبران الهی پاسخ گوي سؤالات جامعه باشند و ابهامات را رفع کنند. 4. در تحلیل عوامل ماديِ وقایع و جنگها، قدرت
بیکران الهی را فراموش نکنید (و ناامید نشوید). *** قرآن کریم در آیات صد و شصت و ششم و صد و شصت و هفتم سورهي
آل عمران به نتایج مثبت جهاد در جامعهي اسلامی و واکنش منافقان در برابر آن اشاره میکند و میفرماید: 166 و 167 . وَ مَآ
أَصبَکُمْ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ* وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُواْ وَ قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ
قِتَالًا لَّاتَّبَعْنکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمنِ یَقُولُونَ بِأَفْوهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ و روزي که دو گروه (:
مؤمنان و کافران در نبرد احد با هم) رو به رو شدند، آنچه به شما رسید، پس به رخصت خدا، و بخاطر آن بود که مؤمنان را معلوم
بیایید در راه خدا جنگ کنید، یا دفاع » : بدارد.* و (نیز) براي اینکه معلوم بدارد کسانی را که دورویی نمودند، و به آنان گفته شد
در آن روز (فاصله) آنان به کفر نزدیکتر بود، از «. اگر (بر فرض) جنگی میدانستیم حتماً از شما پیروي میکردیم » : گفتند «. نمایید
ص: 328 (فاصله) آنان به ایمان؛ به زبانشان چیزي میگویند که در دلهایشان نیست. و خدا به آنچه
پنهان میدارند، آگاهتر است. نکتهها و اشارهها: 1. در ماجراي احد سه گروه در میان مسلمانان پیدا شدند: گروه اول: افراد معدودي
مثل علی علیه السلام بودند که تا لحظهي آخر پایداري نمودند و شهید یا مجروح شدند. گروه دوم: کسانی بودند که در دلهایشان
تزلزل و اضطراب پدید آمد و فرار کردند. و گروه سوم: منافقانی بودند که در بین راه، به بهانههاي مختلف، از شرکت در جنگ
که در برابر دعوت به «1» و سیصد نفر از یارانش، از این گروه بودند « عبد اللَّه بن ابی سَلول » . خودداري کردند و به مدینه بازگشتند
جهاد، بهانه میگرفتند و میگفتند: اگر میدانستیم جنگی واقع میشود از شما پیروي میکردیم. 2. هر حادثهاي، طبق قانون عمومی
آفرینش، علّت و سبب مخصوصی دارد و این یک اصل ثابت و همیشگی است. بر اساس این اصل هر لشگري که در میدان جنگ
سستی کند و به دنیاپرستی روي آورد و از دستورهاي فرماندهی خویش سرپیچی کند، محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین،
صفحه 98 از 127
رخصت خدا) همان اراده و خواست و سنتهاي خداست که در قالب قانون علّیت در جهان هستی حکومت ) « اذْن اللَّه » مقصود از
بیان کردیم که مقصود از علم خدا در اینگونه آیات، علم «2» 3. در آیات قبل «1» . ص: 329 میکند
بعد از ایجاد اشیا است. در حقیقت خدا میداند که مؤمنان و منافقان چه کسانی هستند، ولی براي مشخص شدن این افراد «3» فعلی
آنها در آن روز به کفر نزدیکتر از ایمان » براي مردم و اتمام حجت بر آنان، مقدمات آزمایش آنها را فراهم میکند. 4. از تعبیر
استفاده میشود که کفر و ایمان داراي درجاتی است که وابسته به عقاید و اعمال انسان است. 5. جنگ و عملیات نظامی، ،«. بودند
آنان نه حاضر به جنگ در راه خدا هستند و نه حاضرند از میهن و هم وطنان خویش دفاع کنند «4» . چهرهي منافقان را افشا میکند
استفاده میشود که دفاع از میهن، «. در راه خدا جهاد کنید یا دفاع نمایید » و اعمال خود را با بهانه جویی توجیه میکنند. 6. از تعبیر
همان گونه که یک وظیفهي انسانی است. 7. از مجموع آیات «5» جان، خویشاوندان و هموطنان نیز یک ارزش اسلامی است
مربوط به جنگ احد و به ویژه آیهي فوق استفاده ص: 330 میشود که همهي اصحاب پیامبر یکسان
نبودهاند، برخی مؤمنانِ راستین، برخی سستعنصر و برخی منافق بودند؛ پس نظریهي عدالت همهي صحابه نمیتواند صحیح باشد.
آموزهها و پیامها: 1. شکست (و پیروزي) شما تحت نظر خدا و براي آزمایش شماست. 2. مؤمنان واقعی و منافقان را در هنگام نبرد
بشناسید. 3. جهادگریزي، بهانهتراشی در هنگام جنگ، دوگانگی دل و زبان و پنهانکاري، از نشانههاي منافقان است. 4. دفاع (از
میهن و ناموس و جان) ارزشمند است و در ردیف جهاد مطرح میشود. 5. نفاق انسان را از ایمان دور میسازد و به کفر نزدیک
میگرداند. *** قرآن کریم در آیهي صد و شصت و هشتم سورهي آلعمران به واکنش دیگر منافقان در برابر جهاد اشاره میکند
و با پاسخ به شبههپراکنی آنان میفرماید: 168 . الَّذِینَ قَالُواْ لإِخْونِهِمْ وَ قَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْ قُلْ فَادْرَءُواْ عَنْ أَنفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِن
اگر (بر فرض) از ما اطاعت میکردند، » : کُنتُمْ صدِقِینَ کسانی که در حال (جنگ، در خانه خود) نشسته بودند، به برادرانشان گفتند
ص: 331 نکتهها و «! اگر راستگو هستید، پس مرگ را از خودتان دور سازید » : بگو «. کشته نمیشدند
اشارهها: 1. منافقان میگفتند که از حوادث آینده خبر دارند، به طوري که اگر کسی از آنان پیروي کند از مرگ نجات مییابد
قرآن به آنان پاسخ میدهد که اگر چنین است، باید بتوانید علل و عوامل مرگ خویش را پیشبینی و خنثی کنید در حالی که چنین
قدرتی ندارید. افزون بر این، شما عمر جاویدان ندارید و نمیتوانید قانون مسلم مرگ را تغییر دهید؛ پس چه بهتر که با افتخار در
برابر دشمن بایستید و شربت شهادت بنوشید یا پیروز شوید. 2. مضمون آیهي فوق در آیهي 156 همین سوره گذشت. با این تفاوت
که در آنجا از کافران حکایت شد و در اینجا از منافقان. برخی از مفسران از مقایسهي این دو آیه استفاده کردهاند که مقصود از
و این، شدت برخورد قرآن با منافقان را نشان میدهد. اما ممکن است که «1» کافران در آیهي 156 آلعمران همان منافقان هستند
و دو آیه به دو گروه متفاوت اشاره داشته باشد. 3. آیهي فوق منافقان را برادر «2» این سخن را هم منافقان گفته باشند و هم کافران
مؤمنان خوانده است، با اینکه هرگز آنان برادر مؤمنان نیستند. با این تعبیر آنان را سرزنش میکند، که شما که مؤمنان را برادر خود
4. از ص: 332 «3» . میدانستید، پس چرا در این لحظات حساس دست از حمایت آنها برداشتید
نشانههاي منافقان آن است که به هنگام حرکت مردم به سوي جبههها، در شهر میمانند و بعد از جنگ، بازماندگان شهدا را
سرزنش میکنند. 5. زمان مرگ حتمی انسان را نمیتوان پیشبینی کرد؛ حوادث و جنگها و بیماريها زمینههاي مرگ و
شهادتاند، علّت کامل آن. چه بسا افرادي که سالها در صحنهي نبرد حاضر بودند، ولی شهید نشدند و در مناطق امن از دنیا رفتند؛
پس این مسائل نباید موجب گریز از جنگ شود. آموزهها و پیامها: 1. منافقان را از جنگگریزي و واکنش منفی آنان در برابر
جهادگران بشناسید. 2. مرگ و شهادت قابل پیشبینی نیست (پس جنگ گریز نباشید). 3. منافقان مدعی، حتی خود را نمیتوانند
نجات دهند، چه رسد به پیروان خود. *** قرآن کریم در آیهي صد و شصت و نهم سورهي آل عمران به زنده بودن شهیدان اشاره
میکند و میفرماید: 169 . وَ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوتاً بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (اي پیامبر) هرگز مپندار کسانی که
صفحه 99 از 127
در راه خدا کشته شدند، مردگانند، بلکه [آنان] زندهاند، [و] در پیشگاه پروردگارشان روزي داده میشوند! تفسیر قرآن مهر جلد
گروهی از افراد سست ایمان، بر شهیدان احد تأسف «1» سوم، ص: 333 شأن نزول: حکایت شده که بعد از حادثهي احد
و هنگام مشاهدهي نعمتهاي دنیا، ناراحتی آنها بیشتر میشد. آیات فوق خط بطلان بر اینگونه «! چرا مُردند » میخوردند که
نکتهها و اشارهها: 1. خطاب «2» . گفتگوها و افکار کشید و مقام بلند شهیدان را یادآوري کرد. که در نزد خدا رُوزي داده میشوند
براي پیامبر صادر شده تا دیگران حساب کار خود را بکنند و «. اي پیامبر! هرگز مپندار آنان که در راه خدا کشته شدند، مردهاند »
چنین پنداري نسبت به شهیدان نداشته باشند. 2. مقصود از زندگی شهیدان، همان حیات و زندگی برزخی ارواح پس از مرگ تا
روز قیامت است؛ پس، منظور زندگی جسمانی و مادي نیست، همان گونه که مقصود معناي مجازي زندگی و باقی ماندن آثار و
3. حیات برزخی بعد از نام و نشان آنان نیست، هر چند نام و آثار شهیدان جاودان است. ص: 334
مرگ، اختصاص به شهیدان ندارد، اما از آنجا که حیات شهیدان یک زندگی فوق العاده عالی و آمیخته با نعمتهاي معنوي در
نزد پروردگار است، گویا زندگی سایر افراد در مقابل آن چیزي نیست و تنها آنان زندهاند. 4. آیهي فوق دلیل دیگري براي بقاي
روح است. همانگونه که دلیل روشنی براي اثبات مسألهي برزخ و نعمتهاي آن است. 5. کشته شدن آنگاه ارزشمند است و
به کسانی » : پاداش دارد که در راه خدا باشد؛ و این گونه کشته شدن را شهادت مینامند. 6. قرآن در آیهي 154 سورهي بقره فرمود
آري، شهیدان راه خدا نباید در «. مپندارید که شهیدان مردهاند » : و در اینجا میفرماید «. که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید
زبان و ذهن شما مرده و نابود شده به شمار آیند و این تصوري خلاف واقع و انحرافی است و مقام شهیدان آن قدر ارزشمند است
که باید حریم و احترام آنان را حتی در ذهنها، نگه داشت. 7. زندگی و روزي براي بسیاري از افراد وجود دارد اما مهم است آن
باشد؛ یعنی زندگی و روزي خوردن در حضور دوست و درك حضور او و استفاده از لطف او، که این نعمت « نزد پروردگار » که
بزرگ نصیب شهیدان شده است. گر بشکافی هنوز خاك شهیدان عشق آید از آن کشتگان زمزمهي دوست دوست 8. آیهي فوق
در مورد شهداي جنگ احد فرو فرستاده شده است، اما ص: 335 مضمون آیه شامل همهي شهیدان راه
خدا میشود. آموزهها و پیامها: 1. شهیدان زنده و مورد لطف الهی هستند. 2. احترام شهیدان را پاس دارید، حتی در ذهن خودتان.
3. ارزش شهید به هدف الهی اوست. *** ص: 336 شهیدان از منظر قرآن و حدیث 1. شهید در قرآن:
الف) کسانی که در راه خدا شهید میشوند اعمالشان گم و نابود نمیشود. (محمد، 4) ب) خدا به شهیدان روزي میدهد. (حج،
58 .) ج) گناهان شهیدان پوشانده و آمرزیده میشود. (آل عمران، 195 ). د) شهیدان را مرده نپندارید. (آل عمران، 169 ). ه) به
کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید. (بقره، 154 ). و) خدا به شهیدان پاداش عظیمی میدهد. (نساء، 74 ). ز) شهیدان
2. شهید در احادیث: الف) از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده: هنگامی که . ( وارد بهشت میشوند. (آلعمران، 195
ب) در روایتی «1» . مجاهدان تصمیم میگیرند در میدان جهاد شرکت کنند، خدا آزادي از آتش جهنم را براي آنها مقرر میدارد
آمده است: ص: 337 بالاتر از هر نیکی نیکوتري است، مگر شهادت، که هرگاه کسی شهید شود، دیگر
د) هیچ قطرهاي در نزد خدا محبوبتر از قطرهي «2» . ج) شهیدان در رستاخیز، مقام شفاعت دارند «. بالاتر از آن نیکی متصوّر نیست
و در بهشت «5» و قبل از همه به بهشت میروند «4» ه) مجاهدان از در مخصوص «3» . خونی که در راه خدا ریخته میشود، نیست
شهیدان راهیان کوه طورند ز منزلهاي ظلمت در عبورند چو با پرهاي خونین بازگردند توگویی «6» . جایگاه مخصوصی دارند
قاصدي از شهر نورند *** ص: 338 قرآن کریم در آیات صد و هفتادم و صد و هفتاد و یکم سورهي
آلعمران به نعمتهاي شهیدان و شادمانی آنان اشاره میکند، و میفرماید: 170 و 171 . فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَیهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ
بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ* یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَ ۀٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لَا یُضِ یعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ
[در حالی که آنان] بخاطر آنچه خدا از بخشش خود به ایشان داده است، شادمانند؛ و بخاطر (آگاهی از جایگاه مجاهدان یعنی)
صفحه 100 از 127
کسانی که از پی ایشان، هنوز به آنان نپیوستهاند، شادي میکنند، که هیچ ترسی بر آنان نیست، و نه آنان اندوهگین میشوند.*
بخاطر نعمتی از جانب خدا و بخشش [او] و اینکه خدا، پاداشِ مؤمنان را تباه نمیکند شادي میکنند، (و مژده میدهند.) نکتهها و
اشارهها: 1. شهیدان از سه جهت شادماناند: یکی به خاطر خودشان، که خدا به آنان نعمتهاي زیادي بخشیده است؛ دوم به خاطر
و سوم به خاطر نعمت و بخشش خدا «1» ؛ برادران مجاهدشان چون مقامها و پاداشهایی را که براي آنان آماده شده است میبینند
هیچ ترس و اندوهی » 2. در مورد تعبیر ص: 339 «2» . به همهي مؤمنان و این که پاداش آنان تباه نمیشود
مفسران قرآن دو احتمال دادهاند: الف) شهیدان احساس میکنند که برادران مجاهدِ آنان، پس از مرگ، نه اندوهی « بر آنان نیست
نسبت به آنچه در دنیا باقی گذاردهاند، دارند و نه ترسی از روز رستاخیز و حوادث وحشتناك آن. ب) شهیدان راه خدا هیچ گونه
یعنی تفاوت «2» ؛ 3. فضل الهی در این آیه، به معناي افزایش نعمت و تکرار آن است «1» . ترسی از آینده و غمی از گذشته ندارند
فضل و نعمت ممکن است از این نظر باشد که نعمت پاداشی است به اندازهي استحقاق افراد، ولی فضل چیزي اضافه بر استحقاق
4. برخی مفسران قرآن برآناند که مقصود از پاداش «4» . و، در هر صورت، این نعمت و فضل الهی بسیار بزرگ است «3» است
مؤمنان در آیهي فوق، همان رزق الهی است که در آیات قبل آمده بود و این رزق همان نعمت و فضل الهی است که در رفع اندوه
. ص: 340 آموزهها و پیامها: 1. شهیدان الهی حیاتی شاد، امن و آرام دارند. 2 «5» . و ترس تبلور مییابد
در فرهنگ قرآنی، شادي وجود دارد و نیکوست. 3. هم چون شهیدان، به خاطر نعمتهاي دیگران نیز شاد باشید. 4. اگر شادي،
امنیت و آرامش خاطر میخواهید، راه شهیدان را بروید. 5. پاداش افراد را تباه نسازید (و حق دیگران را بدهید) همان طور که خدا
این گونه عمل میکند. 6. خدا به شهیدان لطف دارد و بخشش اضافی میکند. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و دوم
سورهي آلعمران به لشگرکشی مسلمانان پس از جنگ احد و فداکاري مجروحان و پاداش بزرگ آنان اشاره میکند و میفرماید:
172 . الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَ نُواْ مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْاْ أَجْرٌ عَظِیمٌ کسانی که (در نبرد احد) پس از
آنکه آسیب (و جراحتی) به ایشان رسید، [دعوت] خدا و فرستاده (اش) را، پذیرفتند. براي کسانی از آنان، که نیکی کردند و
پارسایی نمودند، پاداشی بزرگ است. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق و دو آیهي بعد این گونه حکایت شده که پس از پایان
جنگ احد، لشگریان فاتح ابوسفیان، به سرعت راه مکه را در پیش ص: 341 گرفتند، اما پس از مدتی
پشیمان شدند و تصمیم گرفتند به مدینه برگردند و باقیماندهي مسلمانان را نابود کنند. این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و
ایشان فوراً دستور دادند سپاهیان اسلام، که در جنگ احد حضور داشتند، خود را براي شرکت در نبردي دیگر آماده کنند و
حَمراءُ » مجروحان احد نیز به صفوف لشگر بپیوندند. این دستورها به سرعت اجرا شد و لشکر اسلام بیرون از مدینه، در محلی به نام
اردو زدند و تمام این وقایع در مدت یک شبانهروز اتفاق افتاد. خبر لشگرکشی پیامبر صلی الله علیه و آله به سپاه مکه «1» « الأسَد
رسید و آنان از این مقاومت عجیب و شرکت مجروحان در میدان نبرد وحشت کردند و شاید پنداشتند ارتش تازه نفسی نیز از مدینه
آیهي فوق به این جریان «2» . به مسلمانان پیوسته است. ابوسفیان و سپاهیانش، به سرعت عقب نشینی کردند و به مکه باز گشتند
اشاره میکند. نکتهها و اشارهها: 1. برخی از مفسران گفتهاند که این آیه در مورد حضرت علی علیه السلام و نه نفر دیگر از
اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله فرو فرستاده شده است؛ زیرا علی علیه السلام در جنگ احد بیش از شصت زخم و جراحت
البته مانعی ندارد که آیه در مورد همهي مجروحان جنگ احد باشد، ولی مصداق کامل آن امام علی علیه السلام و «3» . برداشت
2. لبیک گفتن به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله همان لبیک گویی به برخی اصحاب باشند. ص: 342
خداست؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را به نبرد مجدد فراخواند، ولی در آیه، این فراخوانی به خدا نسبت داده شده است.
3. گاهی شرایط جنگ به گونهاي است که حتی مجروحانی که توانایی دارند نیز باید در جبهه حاضر شوند و این حضور سبب
به بالاترین « رعایت تقوا » و « نیکوکاري » 4. مجروحان و جانبازان جنگ میتوانند با «1» . تشویق و تقویت روحیهي دیگران میشود
صفحه 101 از 127
لِلَّذِینَ أَحْسَ نُوا » پاداشهاي خدا برسند، اما اگر این دو شرط را رعایت نکنند، خود را از این پاداش محروم میسازند. 5. از تعبیر
استفاده میشود که برخی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در حین لشگرکشی حَمراءُ الأسد خوب عمل کردند و تقوا را « مِنْهُمْ
رعایت نمودند، اما احتمالًا برخی دیگر لغزشهایی داشتند و، در نتیجه، خود را از پاداش بزرگ خدا محروم کردند. آموزهها و
پیامها: 1. جانبازان همیشه آمادهي اطاعت از فرمان رهبر باشند. 2. لبیکگویی به فراخوان جنگی پیامبر صلی الله علیه و آله
لبیکگویی به خداست. 3. در سختترین شرایط، دست از یاري رهبر اسلام بر ندارید. 4. جانبازان اگر میخواهند به پاداش
بزرگ الهی برسند، مطیع رهبر، نیکوکار و باتقوا باشند. *** ص: 343 قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد
و سوم سورهي آلعمران به جنگ روانی دشمنان و پایمردي یاران پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و میفرماید: 173 . الَّذِینَ
قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمناً وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (همان) کسانی که (برخی از) مردم،
و [لی این سخن]، بر ایمانشان افزود، و گفتند: « که مردمان براي (حمله به) شما گرد آمدهاند؛ پس، از آنان بترسید » : به آنان گفتند
شأن نزول: در توضیح آیهي قبل بیان شد که این آیات در مورد لشگرکشی «. خدا ما را بس است؛ و [او] خوب کار سازي است »
مجدد مشرکان و سپاه اسلام بعد از جنگ احد است. هنگامی که سپاه اسلام با تجدید سازمان به تعقیب سپاه مشرکان پرداخت،
که قصد رفتن به مدینه ،« عَبدُ القیس » ابوسفیان براي آنکه بتواند از چنگ لشگریان اسلام جان سالم به در ببرد، به گروهی از قبیلهي
به پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان این خبر را برسان که بتپرستان مکه و ابوسفیان، با سپاه » : و خرید گندم داشتند، گفت
خدا ما را » : هنگامی که این خبر، به پیامبر و مسلمانان رسید، ایمانشان زیادتر شد و گفتند «. انبوهی، به سرعت به سوي مدینه میآیند
مسلمانان سه روز توقف کردند و انتظار کشیدند، اما خبري از سپاه ابوسفیان نشد؛ «. کافی است و او بهترین وکیل و مدافع ماست
چرا که به مکه گریخته بودند. مسلمانان پس از آن به مدینه بازگشتند و آیهي فوق فرو فرستاده شد و این ماجرا و داستان پایمردي
ص: 344 نکتهها و اشارهها: 1. مسلمانان صدر اسلام در برابر تبلیغات و «1» . مسلمانان را بازگو نمود
. جنگ روانی دشمن نهراسیدند و ایمان و توکل آنان زیادتر شد. آري، سپاه اسلام و جامعه اسلامی همیشه باید این گونه باشد. 2
«1» ایمان و توکل بر خدا، از قويترین وسایل در برابر تهدیدات دشمن است که مسلمانان همیشه میتوانند با استفاده از آنها
تبلیغات منفی و جنگ روانی دشمن را خنثی سازند. آدمیزاد به که در همه کار تکیه بر فضل کردگار کند تا ببیند که لطف و
فضل خدا با چنین بندهاي چه کار کند 3. مسلمانان در این حادثه ایمانشان بیشتر شد. این ویژگی مؤمنان واقعی است که هر قدر
مشکلاتشان بیشتر شود، توجه آنان به خدا شدیدتر و پایمردي و استقامتشان بیشتر میشود. 4. یکی از حربههاي دشمن در هنگام
مقابله با مسلمانان، تبلیغات منفی و جنگ روانی است، که در صدر اسلام به صورت شایعهپراکنی و گفت و گو و پیغام رسانی بود
و در عصر حاضر به وسیلهي ماهوارهها، شبکههاي تلویزیونی و رادیویی، شبکههاي اینترنت و روزنامههاي وابسته. استعمارگران از
این وسایل استفاده میکنند تا مسلمانان را بترسانند و به اهداف خویش برسند، ص: 345 ولی ایمان و
توکل بر خدا مانع جدّي در راه آنان است. آموزهها و پیامها: 1. در برابر جنگ روانی دشمنان و شایعات مقاومت کنید و نهراسید.
2. در هنگام جنگ روانی دشمنان، بر خدا تکیه کنید و بر ایمان خود بیفزایید (تا تبلیغات منفی آنان خنثی شود). 3. از اجتماع
دشمنان و لشکرکشی آنها نهراسید (که خدا با شماست). 4. به سخنان تهدیدآمیز و جنگ روانی دشمن، با تعمیق باورهاي مذهبی و
به صورت معقول و متین پاسخ دهید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و چهارم سورهي آلعمران به آثار پایمردي مسلمانان
اشاره میکند و میفرماید: 174 . فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَۀٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُواْ رِضْونَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ و با نعمتی از
جانب خدا و بخشش (او، از میدان نبرد) بازگشتند، در حالی که هیچ بدي (و آسیبی) به ایشان نرسیده بود؛ و خشنودي خدا را
پیروي کردند؛ و خدا داراي بخششی بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه نیز مربوط به جریانهاي بعد از جنگ احد است که
سپاه اسلام تجدید سازمان کرد و به تعقیب سپاه مشرکان مکه پرداخت و آنان ترسیدند و فرار کردند و مسلمانان بدون کمترین
صفحه 102 از 127
ناراحتی، پیروز به مدینه بازگشتند. 2. در این آیه نتایج لشگرکشی مجدد مسلمانان بعد از جنگ احد بیان شده است که عبارتاند
از: الف) بازگشت پیروزمندانه با نعمت و بخشش الهی و بدون آسیب. ب) بهدست آوردن خشنودي خدا. تفسیر قرآن مهر جلد
سوم، ص: 346 آري، کسانی که از رهبران الهی و دستورهاي آنان پیروي کنند، شاهد پیروزي خواهند بود و رضایت الهی را در
آغوش میکشند. آموزهها و پیامها: 1. نتیجهي پایمردي در برابر دشمن و اطاعت از رهبران الهی، خشنودي الهی و نعمت پیروزي
2. به دنبال کسب رضایت الهی باشید تا بدي به شما نرسد و مشمول نعمت و بخشش الهی شوید. *** قرآن کریم در «1» . است
آیهي صد و هفتاد و پنجم سورهي آلعمران به جنگ روانی و وحشت آفرینی شیطان صفتان و واکنش مؤمنان اشاره میکند و
میفرماید: 175 . إِنَّمَ ا ذلِکُمُ الشَّیْطنُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَآءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ این فقط شرور (شیطان صفت) است، که
پیروانش را میترساند. پس اگر مؤمنید، از آنان نترسید؛ و از (عذاب من) بترسید. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق نیز به ادامهي
حوادث جنگ احد و به کسانی اشاره میکند که مسلمانان را از قدرت لشگریان قریش میترسانیدند تا روحیهي آنان را تضعیف
قرآن در آیهي فوق بیان میدارد که ترسانیدن مسلمانان یک عمل ص: 347 شیطانی است که «2» . کنند
در دوستان و پیروان شیطان اثر دارد. 2. وسوسههاي شیطانی و جنگ روانی که براي ترساندن افراد به کار میرود، تنها در دوستان
« شجاعت » از « ایمان » . شیطان مؤثر است و مؤمنان ثابتقدم تحت تأثیر این وسوسهها واقع نمیشوند؛ چون فقط از خدا میترسند. 3
جدا نیست؛ پس اگر در دل مسلمانی، ترس از غیر خدا پیدا شود، نشانهي عدم تکامل ایمان و نفوذ وسوسههاي شیطانی در آن است.
4. تنها پناهگاه هستی خداست؛ چرا که مؤثر واقعی در جهان اوست و دیگران در برابر او هیچ قدرتی ندارند، پس انسان با ایمان
تکیه کن بر خدا که عزت او آدمی را «1» . باید تنها بر خدا تکیه کند و حریم او را نگه دارد و از غیر او وحشتی نداشته باشد
بزرگوار کند 5. خداي متعال، مهربان و دوست داشتنی است؛ پس ترس از خدا به معناي ترس از مقام داوري و عدالت خداست،
معناي وسیعی دارد و شامل هر موجود شرور « شیطان » همان طور که انسان از قاضی دادگاه به خاطر جایگاهش میترسد. 6. واژهي
و حیلهگر، اعم از انسان و غیرانسان میشود. قرآن از افرادي که مسلمانان را از قدرت سپاه قریش میترساندند (نَعیم بن مسعود یا
یاد میکند؛ زیرا این عمل شیطانی بود و با الهام شیطان صورت پذیرفته بود و یا مقصود از « شیطان » کاروان عَبدُ القیس) با عنوان
7. شایعات و وسوسههایی که مردم را ص: 348 «2» . شیطان خود این افراد بودند که اغواگري میکردند
از دشمن میترساند و ناامید میکند، شیطانی است؛ و جنگ روانی و ایجاد وحشت و تهدید، سیاست دایمی قدرتهاي شیطانی
. همان طور که در عصر کنونی، قدرتهاي استکباري و شیطانی، ملتهاي مسلمان را میترسانند. آموزهها و پیامها: 1 «1» ، است
لازمهي خداباوري، نهراسیدن از غیر اوست. 2. شیوهي شیطان و شیطان صفتان، ایجاد جنگ روانی و وحشت است. 3. رزمندگان
اسلام باید از خدا بترسند نه از قدرتهاي شیطانی و تبلیغات آنها. *** قرآن کریم در آیات صد و هفتاد و ششم و صد و هفتاد و
هفتم سورهي آلعمران با یادآوري زیانکار بودن کافران، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دلداري میدهد و میفرماید: 176 و
177 . وَ لَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسرِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُ رُّواْ اللَّهَ شَیْئاً یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِی الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ* إِنَّ
الَّذِینَ اشْتَرُواْ الْکُفْرَ بِالإِیمَانِ لَن یَضُ رُّواْ اللَّهَ شَیْئاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ و کسانی که در کفر ورزیدن [بر همدیگر] پیشی میگیرند، تو را
اندوهگین نسازند؛ که آنان به خدا، هیچ چیزي زیان نمیرسانند. خدا میخواهد که براي شان هیچ بهرهاي در آخرت قرار ندهد. و
براي شان عذابی بزرگ است!* در حقیقت کسانی که کفر را با ایمان مبادله کردند، ص: 349 به خدا
و از آیهي «1» هیچ چیزي زیان نمیرسانند؛ و برایشان عذابی دردناك است. نکتهها و اشارهها: 1. برخی از مفسران اشاره کردهاند
فوق و آیهي قبل نیز برمیآید که برخی از منافقان پس از پیروزي کافران در جنگ احد، به کفر متمایل شدند و حتی برخی از ایمان
خویش دست برداشتند و کفر ورزیدند. از این رو قرآن در آیات فوق به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دلداري میدهد و بیان
میکند که نه افرادي که به سرعت در راه کفر پیش میروند و گویا مسابقه گذاشتهاند، و نه هیچ یک از کسانی که به نوعی راه
صفحه 103 از 127
کفر را در پیش گرفته و ایمان خویش را از دست داده و در مقابل، خریدار کفر شدهاند، هرگز به خدا زیان نمیرسانند و زیان آن،
دامنگیر خودشان میشود؛ چون زمینهي عذاب خویش را فراهم میسازند. 2. سود و زیان در اصل براي موجوداتی است که
وجودشان از خودشان نیست، اما خداي ازلی و ابدي از هر جهت بینیاز و نامحدود است، کفر و ایمان مردم و کوشش آنان در این
گر جملهي «2» . جهتها در او اثري ندارد و این مردم هستند که در پناه ایمان، تکامل مییابند و به خاطر کفر سقوط میکنند
کائنات کافر گردند بر دامن کبریات ننشیند گرد (بابا افضل کاشانی) 3. آیهي فوق یکی از دلایل آزادي ارادهي انسان است. خدا او
را آزاد گذاشته تا راه خود را خودش انتخاب کند. اگر میخواهد به سوي کفر برود و خود را از مواهب جهان دیگر محروم و
گرفتار عذاب نماید، که در این صورت خدا براساس کردارش او را از آخرت محروم و گرفتار عذاب میکند، پس تفسیر قرآن مهر
جلد سوم، ص: 350 آیهي فوق دلالتی بر جبر ندارد. 4. مهلت یافتن کافران به ضرر آنان است و در حقیقت این دام قهر و عذاب
براي آنان عذاب » : الهی است که در آن گرفتار میشوند و زمینهي عذاب خود را فراهم میسازند. 5. در پایان آیهي اول فرمود
شاید تفاوت این دو تعبیر از آن است که گروه اول با «. براي آنان مجازات دردناکی است » : و در پایان آیه دوم فرمود «. بزرگی است
از این رو عذاب بزرگتري دارند. 6. در قرآن کریم، بارها مسألهي خرید و فروش و «1» . سرعت بیشتري در راه کفر پیش میروند
سود و زیان، تکرار شده است. قرآن دنیا را بازاري میداند که عقاید و جانها و اعمال در آن به فروش میرسند و مردم فروشندگان
آن هستند و مشتري آن گاهی خدا و گاهی غیر خداست. فروش کالا در این بازار اجباري است، ولی انتخاب مشتري با انسان است.
و از عدهاي که در این «2» قرآن کسانی را که با خدا معامله میکنند و در عوض بهشت و رضایت الهی را کسب میکنند میستاید
و این آیه کسانی را که ایمان را در بهاي کفر میپردازند، «3» . بازار سودي نمیبرند و یا دچار خسارت میشوند، انتقاد میکند
آموزهها و پیامها: 1. ایمان فروشی و کفرورزي، زیانرسانی به خویشتن است. ص: «4» . سرزنش میکند
2. رهبران الهی (مسئول هدایت مردم هستند، نه مسئول نتیجهي آن، پس) از کفر مردم اندوهگین نباشند. 3. کفرورزي، 351
زمینهساز عذاب الهی است. 4. دنیا بازار است، پس مراقب باشید که ایمان خود را نفروشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد
و هشتم سورهي آلعمران به قانون مهلت دادن به کافران اشاره میکند و میفرماید: 178 . وَ لَا یَحْسَ بَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ
خَیْرٌ لِأَنفُسِهِمْ إِنَّمَ ا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ و کسانی که کفر ورزیدند، هرگز نپندارند، که آنچه به آنان مهلت
میدهیم، براي خودشان نیکوست؛ به آنان مهلت میدهیم، فقط براي اینکه [عاقبت] بر گناه بیفزایند؛ و براي آنان عذابی خوار کننده
است. نکتهها و اشارهها: 1. خدا گناهکاران را با زنگهاي بیدارباش، همچون مجازاتهاي متناسب با اعمالشان، بیدار میسازد و به
که در این صورت مجازاتهاي آنها نعمتی براي آنان به شمار میآید. البته اینها کسانی هستند که کاملًا «1» راه حق باز میگرداند
به گناه آلوده نشدهاند و هنوز شایستگی هدایت را دارند، اما کسانی که در گناه غرق شده یا کفر میورزند، خدا آنان را به حال
یا مهلت دادن « املاء » خود وامیگذارد تا بار گناهشان سنگین شود و استحقاق حداکثر مجازات را پیدا کنند؛ و این همان قانون
2. گاهی خداوند، برخی از کافران و گناهکاران و ستمگران را، غرق در نعمتهاي خود است. ص: 352
کرده و مهلت داده است و براساس این سنت و قانون و اصل آزادي اراده، به « املاء » میسازد. این به خاطر آن است که خدا آنها را
حال خود واگذارده است تا به آخرین مرحلهي سقوط برسند و در جهان دیگر مجازات شوند. همان گونه که در دنیا هم گاهی
تا حداکثر شکنجه را داشته باشند؛ چرا که جدا شدن از زندگی مرفهی که دارند برایشان «1» ناگهان همه چیز را از آنان میگیرد
3. عمر طولانی هنگامی «2» . بسیار ناراحت کننده است. پس در مورد کافران زود داوري نکنید که مهم عاقبت کار آنان است
سودمند است که در راه حق و رشد و خیر باشد؛ و عمري که در گناه مصرف شود، خیري در آن نیست. از امام باقر علیه السلام
«3» . حکایت شده که مرگ براي کافران یک نعمت است؛ زیرا هر چه بیشتر بمانند زیادتر گناه میکنند
از خدا میخواهد: خدایا اگر عمر من چراگاه « مکارم الاخلاق » ص: 353 و از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که در دعاي
صفحه 104 از 127
آري، نوع بهره برداري از عمر مهم است، نه طول عمر؛ به عبارت دیگر، کیفیت عمر از «1» . شیطان خواهد شد، آن را کوتاه بگردان
کمیّت آن مهمتر است. آموزهها و پیامها: 1. عمر طولانی و مهلت گناه کردن، فرصت نیست بلکه دام عذاب الهی است. 2. بیشتر به
کیفیت عمر توجه کنید که در عمر طولانیِ گناهآلود، خیري نیست. 3. خدا با استفاده از قانون مهلت دهی (املاء) کافران را
گرفتارتر میکند. 4. معیار عمر نیک و بد، گناهکاري و نیکوکاري افراد است، نه طول عمر. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد
و نهم سورهي آلعمران به تصفیهي مسلمانان و جداسازي صفوف پاکان و ناپاکان اشاره میکند و میفرماید: 179 . مَّا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ
الْمُؤْمِنِینَ عَلَی مَآ أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِن رُسُلِهِ مَن یَشَآءُ فَئَامِنُواْ
بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِن تُؤْمِنُواْ وَ تَتَّقُواْ فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ خدا هرگز بر آن نیست که مؤمنان را بر چنین (حالی) که شما بر آن هستید، وا
گذارد؛ تا آنکه پلید را از پاكِ (نیکو) جدا سازد. و (نیز) خدا هرگز بر ص: 354 آن نیست که، شما را
از (آنچه از حسّ) پوشیده، آگاه کند، ولی خدا از [میان] فرستادگانش، هر که را (شایسته بداند و) بخواهد بر میگزیند؛ پس به
خدا و فرستادگانش ایمان آورید. و اگر ایمان بیاورید و [خودتان را] حفظ کنید، پس براي شما پاداشی بزرگ است. نکتهها و
اشارهها: 1. آیهي فوق در حقیقت به یکی دیگر از نتایج جنگ احد اشاره میکند. قبل از حادثهي احد، موضوع منافقان در میان
مسلمانان زیاد مطرح نبود و به همین دلیل مسلمانان بیشتر کافران را دشمن خود میدانستند، اما پس از شکست احد و آماده شدن
زمینه براي فعالیت منافقان، متوجه شدند که دشمنان خطرناكتري دارند که باید کاملًا مراقب آنان باشند و صفوف خود را از آنان
پاك و پاکیزه) و از منافق با ) « طیّب » با عنوان « مؤمن » جدا سازند و این کار با آزمایشهاي الهی صورت گرفت. 2. در آیهي فوق از
ناپاك و پلید) یاد شده است. پاکیزه چیزي است که در نظام هستی بر همان آفرینش نخست خود باقی بماند و ) « خَبیث » عنوان
عوامل بیگانه و خارجی آن را آلوده و ناپاك نسازند؛ پس مؤمنان بر همان فطرت پاك و آفرینش نخستین خود هستند، ولی منافقان
منحرف و آلوده شدهاند. 3. خدا علم غیب خود را در اختیار بشر قرار نمیدهد؛ زیرا این امر سبب هرج و مرج و خاموش شدن
شعلههاي امید و از هم پاشیدن پیوندهاي اجتماعی و از بین رفتن تلاش و کوشش در میان مردم میگردد. افزون براین، قانون کلی و
عمومی آن است که ارزش اشخاص (مؤمن و منافق) از طریق اعمال آنها روشن گردد، نه از راههاي غیر عادي؛ و مسألهي آزمایش
و امتحان خدا نیز براي همین است. بهر اظهار است این خلق جهان تا نماند گنج حکمتها نهان (مولوي) 4. قرآن بارها اشاره کرده
است که آزمایش مردم توسط خدا یک سنت و قانون قطعی براي جداسازي پاکان از پلیدان و پرورش و تربیت انسان و اتمام حجت
5. فرستادگان الهی و صاحبان رسالت، به طور ذاتی از «1» . بر اوست، نه براي آگاه شدن خدا؛ چرا که او از اسرار همگان آگاه است
غیب آگاه نیستند، ولی بر اثر تعلیمات الهی قسمتی از اسرار غیب را میدانند و مقدار آگاهی آنان نیز بستگی به اراده و خواست
6. همهي فرستادگان «2» . خدا دارد؛ یعنی خدا هر کس را شایسته ببیند و حکمتش اقتضا کند، به اسرار پنهان هستی آگاه میسازد
خدا در یک درجهي علمی نیستند و برخی را خدا برمیگزیند و به آنان علم غیب عطا میکند؛ البته این درجات و انتخابها نیز
براساس شایستگیهاي افراد است. 7. در آیهي قبل بیان شد که خدا کافران را رها میکند و به حال خود واگذار میکند، ولی در
و این لطف و عنایت الهی نسبت به «3» این آیه بیان شد که خدا مؤمنان را رها نمیکند تا افراد پاك را از میان آنان جدا سازد
مؤمنان است. آموزهها و پیامها: 1. آزمایش مؤمنان و جداسازي صفوف منافقان ناپاك، سنت و قانون حتمی الهی است. 2. مؤمنان
پاكنهاد صفوف خود را از ناپاکان جدا سازید. 3. براي شناسایی منافقان، منتظر علم غیب الهی نباشید. 4. اگر پاداش بزرگ الهی
را میطلبید، مؤمن و باتقوا شوید. *** ص: 356 قرآنکریم در آیهي صد و هشتادم سورهي آلعمران به
افراد بخیل و کیفر آنان اشاره میکند و میفرماید: 180 . وَ لَا یَحْسَ بَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَآ ءَاتهُمُ اللَّهُ مِن فَضْ لِهِ هُوَ خَیْراً لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ
لَّهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیمَ ۀِ وَ لِلَّهِ مِیرثُ السَّموتِ وَ الأَرْضِ وَ اللَّهُ بِمَ ا تَعْمَلُونَ خَ بِیرٌ و کسانی که [نسبت] به آنچه خدا از
بخشش خود به آنان داده، بخل میورزند، هرگز نپندارند که آن [بخل] براي آنان خوب است؛ بلکه آن براي شان بد است؛ بزودي
صفحه 105 از 127
در روز رستاخیز، آنچه که به آن بخل ورزیدهاند، طوق گردنشان خواهد شد. و میراث آسمانها و زمین، فقط از آنِ خداست؛ و
خدا، از آنچه انجام میدهید، آگاه است. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي فوق، نامی از زکات و حقوق واجب مالی برده نشده است،
اما در روایات اهلبیت علیهم السلام و همچنین در گفتار مفسران، آیهي فوق به منع کنندگان زکات اختصاص داده شده است و
البته برخی از مفسران «1» . مجازاتهاي شدیدي که در آیه مطرح شده نیز، میرساند که بخششهاي مستحبی مورد نظر نیست
تفسیر قرآن مهر «2» . معتقدند که مفهوم آیهي فوق، عمومیت دارد و انفاق همهي مواهب الهی حتی علم و دانش را شامل میشود
جلد سوم، ص: 357 البته جمع بین این دو دیدگاه در مورد آیهي فوق ممکن است؛ زیرا ندادن زکات و حقوق واجب مالی یکی از
اقسام بخل است ولی الفاظ آیه شامل همهي انواع بخل میشود؛ و بدیهی است که مجازات هرگونه بُخلی متناسب با آن است. 2. از
امام باقر علیه السلام حکایت شده که هر کس زکات مال خود را نپردازد، خدا آن مال را به طوقهایی از آتش تبدیل میکند؛
سپس به او گفته میشود، همان طور که در دنیا، به هیچ قیمت، این اموال را از خود دور نمیکردي، اکنون آنها را بردار و به گردن
3. از دیدگاه قرآن کریم، مالی که مورد بخل واقع شود و انفاق نشود، یا زکاتی که پرداخت نشود، شرّ است و به «1» . خود افکن
جاي سود رساندن، براي صاحبش مشکلاتی را به دنبال میآورد. این دیدگاه قرآن نوعی فرهنگ سازي است در مقابل کسانی که
استفاده میشود «. آنچه را خدا از فضل خود به آنان داده است » بخل ورزیدن و جمع مال را به سود خود و خیر میدانند. 4. از تعبیر
که مالک حقیقی اموال، منابع، علوم و همهي داراییهاي انسان، خداست. و بخششهاي او از فضل و کرم اوست؛ پس جاي آن
اي آنکه به بخل کیسه را بند کنی خود را به وجود مال خُرسند «2» . نیست که کسی از بخشش در راه مالک حقیقی بخل ورزد
کنی این مال خداست صرف کن در ره او امساك به مال دیگري چند کنی؟ 5. چیزهایی که انسان در بارهي آن بُخل میورزد، در
آري، اسیر مال شدن در دنیا، سبب اسارت «1» قیامت همانند طوقی بر گردن او افکنده میشود و این همان تجسّم عمل بخل است
انسان در آخرت به وسیلهي طوق است. 6. تجسّم اموال بخیل به صورت طوق بر گردن، اشاره به این است که انسان تمام سنگینی
مسئولیت آن اموال را تحمّل خواهد کرد بدون آنکه از آثار آنها بهرهمند گردد. آري بهرهگیري از مال و ثروت شخصی، حدود
معینی دارد که بیشتر از آن، یک نوع اسارت و تحمّل بار بیهوده است؛ پس این اموال در دنیا نیز طوق سنگینی است بر گردن
آموزهها و پیامها: 1. (در مورد اموال، علوم و تواناییهاي مفیدتان) خسیس نباشید. «2» . انسان و در آخرت این امر آشکارتر میشود
2. بُخل، بر خلاف ظاهرش، نیکو نیست و پیامدهاي شرارتباري دارد که گردنگیر بخیل میشود. 3. سرمایههاي شما در حقیقت از
خداست و براي خدا میماند؛ پس بهتر است با اداي حقوق واجب و بخشش، از ثواب آنها بهرهمند شوید. 4. شما تحت نظر خدا
هستید (پس به طور پنهانی بخل نورزید). *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و یکم سورهي آلعمران به برخی از سخنان و
اعمال کفرآمیز یهودیان اشاره میکند و میفرماید: 181 . لَّقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیَآءُ سَنَکْتُبُ مَا قَالُواْ وَ
در واقع خدا نیازمند است، و ما » : قَتْلَهُمُ الَأنبِیَآءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ بیقین خدا شنید، سخن کسانی را که گفتند
بزودي گفتارشان، و به ناحق کشتن آنان پیامبران را، ص: 359 خواهیم نوشت. و میگوییم: «. توانگریم
نوشت و در طی « بَنی قینقاع » شأن نزول: حکایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله نامهاي به یهودیان «! عذاب سوزان را بچشید »
آن، آنان را به گزاردن نماز و پرداخت زکات و دادن وام به خدا (که مقصود بخشش مال در راه خدا بود) فرا خواند. فرستادهي
داد، او پس «2» و آن را به دانشمند بزرگ یهود «1» پیامبر صلی الله علیه و آله نامه را به یکی از مراکز تدریس مذهبی یهودیان برد
از مطالعهي نامه، با لحن تمسخرآمیزي گفت: اگر سخنان شما راست باشد، باید گفت که: خدا فقیر است و ما توانگر و بینیاز! زیرا
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود «4» . و بدین مناسبت آیهي فوق فرود آمد و به او پاسخ داد «3» ؛ اگر او فقیر نبود، از ما وام نمیخواست
از نوشتن سخنان یهودیان، نوشتن در صفحهي کاغذ نیست، بلکه منظور نگهداري آثار اعمال آنهاست که طبق قانون بقاي ماده و
آري گفتار و کردار ما ثبت میشود و خدا نسبت به سخنان، به ویژه گفتارهاي «5» . انرژي، همواره در جهان باقی خواهد ماند
صفحه 106 از 127
استهزاآمیز حسّ اس است و به آنها پاسخ تلخی میدهد؛ پس مواظب گفتار و کردار خود باشیم. 2. طبق برخی احادیث، کشتن
پیامبران توسط یهودیان، قبل از عصر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است. آنان با افشا کردن اسرار پیامبران باعث کشته تفسیر
و یهودیان عصر پیامبر اسلام به سبب رضایتشان نسبت به این عمل نیاکان «1» . قرآن مهر جلد سوم، ص: 360 شدن آنها میشدند
خود سرزنش میشوند و شریک کار آنها به شمار میآیند. 3. معیار صحیح و ناصحیح بودن هر کاري، از جمله کشتن انسانها، به
حق و ناحق بودن آن است. 4. خدا علت همه چیز و سرچشمهي همهي نیروها و استعدادهاست؛ پس توانگر واقعی در جهان خداست
و همگان به او نیازمندند و به لطف خود از مردم میخواهد که بخشش کنند و این بخشش را وام به خویشتن معرفی میکند تا مردم
به کار نیک تشویق شوند و درجات کمال را بپیمایند. بانگ میآید که اي طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا (مولوي)
. آموزهها و پیامها: 1. مراقب سخنان خود باشید و به ساحت الهی توهین نکنید، که خدا سخنان شما را میشنود و ثبت میکند. 2
یهودیان سوء سابقهي تاریخی دارند (پس، از اعمال و سخنان ناپسند آنان تعجب نکنید). 3. معیار نیک و بد اعمال شما، حق و ناحق
بودن آنهاست. 4. لطف خدا را در مورد خودتان درك کنید و خود را نیازمند و خدا را توانگر بدانید. 5. گفتن سخنان توهینآمیز
دربارهي خدا، عذابی سوزان به دنبال دارد. *** ص: 361 قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و دوم
سورهي آلعمران به رابطهي کردار و کیفر انسان و قانون عدل الهی اشاره میکند و میفرماید: 182 . ذلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ
اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ این (عذاب) بخاطر دستاورد پیشین شماست، و [بخاطر] اینکه خدا نسبت به بندگان بیدادگر نیست. نکتهها و
اشارهها: 1. همان طور که در آیهي قبل اشاره شد، برخی از یهودیان در جواب نامهي پیامبر صلی الله علیه و آله سخنان توهینآمیزي
گفتند که خدا بدانهاپاسخ داد و جزاي این سخنان و کشتن پیامبران قبلی به دست یهود را عذابی سوزان معرفی کرد. در این آیه
بیان میکند که این عذاب دردناك، نتیجهي اعمال خود شماست؛ این شما بودید که به خود ستم کردید، و خدا هرگز به کسی
ستم نخواهد کرد؛ البته این آیه اشاره به یهودیان دارد، اما مطالب و قوانین بیان شده در آن منحصر به یهود نیست. 2. از حضرت
علی علیه السلام حکایت شده که به خدا سوگند، هیچ گروهی غرق نعمت نشدند (و) سپس آن نعمت از آنها سلب نگردید، مگر به
چو بد کردي مباش ایمن ز آفات که واجب «1» «. خاطر گناهانی که مرتکب شده بودند؛ چرا که خدا به بندگان خود ستم نمیکند
شد طبیعت را مکافات سپهر آیینهي عدل است، شاید که هر چه از تو بیند وا نماید (نظامی) 3. آیهي فوق، از طرفی جبرگرایی را
نفی میکند و میگوید هرگونه کیفر و ص: 362 پاداش از طرف خدا به خاطر اعمالی است که مردم با
ارادهي خودشان انجام دادهاند؛ پس انسانها در انجام اعمال خویش آزادند. و از طرف دیگر، اصل عدالت عمومی را در مورد افعال
صیغهي مبالغه و به معناي « ظَلّام » خدا بیان میکند که خدا هیچ گاه ظلم نمیکند و قانون پاداش او عدالت محور است. 4. واژهي
انتخاب این واژه شاید به خاطر آن باشد که اگر خدا مردم را مجبور به کفر و گناه کند، سپس آنها را «1» . است « بسیار ظلم کننده »
. آموزهها و پیامها: 1 «2» . به جرم آن اعمال کیفر دهد، بسیار ظلم کرده است، در حالی که خدا پاك و منزه از هرگونه ستم است
قانون عمل و عکسالعمل در مورد کردار انسان و کیفر اعمالش حاکم است. 2. خدا ستمکار نیست (بلکه عادل است). 3. اگر
ناراحتی و عذابی براي شما پیدا شد، عوامل آن را در کردار خود جست و جو کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و سوم
سورهي آل عمران با پاسخ به برخی از بهانهجوییهاي یهود میفرماید: 183 . الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَیْنَآ أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّی یَأْتِیَنَا
بِقُرْبَانٍ تَأْکُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَکُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِی بِالْبَیِّنتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ ص:
در حقیقت خدا از ما پیمان گرفته که به هیچ فرستادهاي ایمان نیاوریم، تا براي ما قربانیاي بیاورد، که آتش » : 363 کسانی که گفتند
بیقین پیش از من، فرستادگانی با دلیلهاي روشن، و با آنچه گفتید، به سراغ شما آمدند، پس اگر راستگو » : بگو «. آن را بخورد
شأن نزول: حکایت شده که برخی از بزرگان یهود به حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسیدند «!؟ هستید، چرا آنان را کشتید
و گفتند: خدا در تورات از ما پیمان گرفته است به کسی که ادعاي نبوت کند ایمان نیاوریم، مگر اینکه براي ما حیوانی قربانی کند
صفحه 107 از 127
و آتشی (از آسمان) آید و آن را بسوزاند. اگر تو نیز چنین کنی، ما به تو ایمان میآوریم. آیهي فوق و آیهي بعد از آن به همین
مناسبت فرو فرستاده شد و به آنان پاسخ داد که این نوعی بهانهجویی است. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران نوشتهاند: یهودیان ادعا
میکردند پیامبران الهی براي اثبات حقّانیّت خود حتماً باید معجزهاي مخصوص داشته باشند و حیوانی را قربانی کنند که به وسیلهي
اما یهودیان با طرح این مطلب بهانهجویی و لجاجت میکردند و، در واقع، تفسیر قرآن مهر «1» . آتش آسمانی در برابر مردم بسوزد
جلد سوم، ص: 364 معجزه نمیخواستند. تاریخ گذشتهي یهود نیز به خوبی ثابت میکرد که آنان هرگز قصد تحقیق نداشتند، بلکه
براي فرار از پذیرش اسلام، هر روز بهانه میگرفتند و پیشنهاد جدیدي ارائه میکردند و اگر پیشنهاد آنان انجام میشد، باز ایمان
نمیآوردند و حتی در کتابهاي خود، نشانههاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را خوانده بودند، اما از قبول حق سرباز میزدند.
2. مفسران در مورد کشتن پیامبران توسط یهودیان دو احتمال دادهاند: الف) مقصود کشتن پیامبران الهی، مثل حضرت زکریا و
ب) مقصود افشاي اسرار پیامبران الهی باشد که زمینهي کشتن آنها را به دست ستمگران آماده «1» . یحیی، به دست آنان باشد
3. در روایتی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که «2» . میکرد. که مطلب دوم از امام صادق علیه السلام حکایت شده است
بین یهود عصر پیامبر صلی الله علیه و آله، که سخنان فوق را میگفتند، و کسانی که پیامبران را کشتند، صدها سال فاصله بود، اما از
4. قربانی کردن «3» . آنجا که یهودیان عصر پیامبر به کشتن پیامبران راضی بودند، این کار به اینان نیز نسبت داده شده است
و در ادیان سابق نیز مطرح بوده است. 4. قربانی کردن حیوانات در راه خدا، «4» حیوانات در راه خدا، سابقهاي بس طولانی دارد
و در ادیان سابق نیز مطرح بوده است. 5. یهودیان مستکبر و لجوج بودند و در عصرهاي پیشین نیز «4» سابقهاي بس طولانی دارد
بهانهجویی میکردند و پیامبران را میکشتند. آري، تاریخ هر ملت نشانهاي از روحیات ص: 365
آنهاست و میتواند گواه ادعاهاي آنان باشد. آموزهها و پیامها: 1. یهودیان بهانهتراشی میکنند تا مسلمان نشوند (وگرنه حق
برایشان روشن شده است). 2. یهودیان در برخورد با پیامبران الهی و معجزات آنها سوء سابقه دارند (پس به سخنان آنان اعتماد
نکنید). 3. براي سنجش درستی گفتار افراد، به سوابق آنها توجه کنید. 4. پیامبر را با معجزات او بشناسید (ولی بهانهجویی نکنید).
*** خداي متعال در آیهي صد و هشتاد و چهارم سورهي آلعمران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را دلداري میدهد و
میفرماید: 184 . فَإِن کَ ذَّبُوكَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ جَآءُو بِالْبَیِّنتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْکِتبِ الْمُنِیرِ و اگر تو را تکذیب کردند، پس بیقین
پیش از تو (نیز) فرستادگانی تکذیب شدند، که دلیلهاي روشن (معجزه آسا) و نوشتههاي متین و کتاب روشنی بخش، آورده
بودند. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن براي دلداري پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، به تاریخ پیامبران گذشته و مشکلات آنان اشاره
میکند. آري، آشنایی با تاریخ گذشتگان براي انسان تجربهآموز، صبرآفرین و تسلّیبخش است. 2. زَبُور (نوشتهي محکم) و کتاب
اشاره به کتابهاي پیامبران قبل از موسی، و تفسیر قرآن مهر «1» مُنیر (نوردهنده)، هر دو از جنس کتاب است، اما ممکن است زبور
البته برخی از مفسران بر آناند که زبور به قسمتهایی از «1» . جلد سوم، ص: 366 کتاب منیر اشاره به تورات و انجیل باشد
کتابهاي آسمانی گفته میشود که محتواي آن پند و اندرز است؛ اما کتاب منیر به آن قسمت از کتابهاي آسمانی گفته میشود
3. پیامبران قبل از اسلام نیز مخالفانی داشتند که حتی رسماً آنان را تکذیب «2» . که داراي احکام و قوانین فردي و اجتماعی است
میکردند. آري، در تاریخ، همیشه در مقابل صف حقجویان، صف باطلپرستان خودنمایی کرده است. 4. اینکه پیامبران الهی
همراه با معجزات و کتاب، مردم را به سوي حق دعوت میکردند، نشان میدهد که مبناي حرکت آنان، یک حرکت فرهنگی و
فکري بوده است. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی از برخوردهاي منفی مخالفان اندوهگین نباشند که این شیوهي تاریخی مخالفان
دین است. 2. حرکت پیامبران الهی، یک حرکت فرهنگی، همراه با دلایل روشن و کتاب بوده است. 3. کتاب خوب است متین و
روشنیبخش باشد. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و پنجم سورهي آلعمران به قانون عمومی مرگ و معیار کامیابی انسان
اشاره میکند و میفرماید: 185 . کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَۀُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیمَ ۀِ فَمَن زُحْزِحَ تفسیر قرآن مهر جلد سوم،
صفحه 108 از 127
ص: 367 عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّۀَ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَیَوةُ الدُّنْیَآ إِلَّا مَتعُ الْغُرُورِ هر شخصی چشنده مرگ است؛ و فقط در رستاخیز،
پاداشهایتان بطور کامل به شما داده خواهد شد؛ و هر کس از آتش، بتدریج دور شده، و به بهشت در آورده شود، پس بیقین
چشندهي مرگ «1» هر نفسی » کامیاب شده است و زندگی پست (دنیا)، جز کالاي فریبنده، نیست. نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر
اشاره به احساس کردن کامل مرگ دارد؛ زیرا ممکن است انسان غذایی را با چشم ببیند و یا با دست لمس کند، ولی زمانی ،«. است
در ضمن، از این تعبیر «2» . احساس کامل میشودکه آن را بچشد. گویا در نظام خلقت، مرگ نیز یک نوع غذاي آدمی است
استفاده میشود که مرگ وجودي است نه عدمی و نیستی. 2. در حدیثی از امام صادق علیه السلام در مورد عمومیت قانون مرگ
حکایت شده که در نهایت همهي جانداران میمیرند و برخی فرشتگان الهی، مثل جبرئیل و میکائیل و عزرائیل باقی میمانند و
سپس فرمان مرگ فرشتگان نیز توسط عزرائیل صادر میشود و در آخرین مرحله فرشتهي مرگ نیز میمیرد. و ندائی میرسد که
3. گویا دوزخ با تمام قدرتش انسان را به سوي خود جذب میکند و تفسیر «3» . کجایند کسانی که براي من شریک قرار میدادند
آري، هوسها و لذّات نامشروع و ثروتهاي «1» . قرآن مهر جلد سوم، ص: 368 مؤمنان با زحمت و بهتدریج از آن دور میشوند
و او را به سوي آتش میکشاند. ماري است این جهان و جهان جوي مارگیر وز مارگیر مار «2» غیرمجاز براي هر انسانی جاذبه دارد
برآرد گهی دمار 4. دنیا کالایی فریبنده است و فریبندگی دنیا از جهات مختلف است: - از دور بسیار جالب است، اما هنگامی که
انسان بدان میرسد، توخالی به نظر میآید. - لذّتهاي مادي، از دور، خالص به نظر میرسند، اما هنگامی که انسان به آنها نزدیک
غرورآمیز و » میشود، آلودهشان مییابد. - دنیا خود را با ثبات جلوه میدهد، در حالی که فناپذیر است. 5. هدف قرآن از تعبیر
در مورد دنیا، آن است که انسان، جهان مادي را هدفنهایی خود قرار ندهد، که نتیجهاش غرق شدن در انواع جنایات و « فریبنده
دور شدن از حقیقت و تکامل انسانی است. اما استفادهي صحیح از جهان مادي براي نیل به تکامل انسانی، نه تنها نکوهیده نیست،
و «4» . 6. تعبیرات این آیه نشان میدهد که پاداش کامل انسان در رستاخیز پرداخت میشود «3» . که لازم و ضروري است
پاداشهاي خدا در این دنیا و برزخ، پرتوي از آن یا قسمتی از نتایج اعمال است. ص: 369 آموزهها و
پیامها: 1. همه میمیرند (پس دنیا موقت است، به فکر آخرت باشید). 2. در قیامت پاداش به صورت کامل پرداخت میشود (پس
نگران نباشید و براي خدا کار کنید). 3. عوامل سوقدهنده به سوي دوزخ، جاذبه دارند (پس باید انسان با نیروي ایمان و عمل
صالح خود را کنترل کند و از جاذبهي جهنم برهاند). 4. دنیا فریبنده است (پس مراقب باشید که فریب نخورید و به دنیا دل نبندید).
5. اگر میخواهید کامیاب و بهشتی شوید، از عوامل دوزخساز دور شوید و فریب دنیا را نخورید. *** قرآن کریم در آیهي صد و
هشتاد و ششم سورهي آل عمران به قانون آزمایش مسلمانان و آزارهاي کافران و راهکارهاي مقابله با آنان اشاره میکند و
میفرماید: 186 . لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْولِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتبَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ أَذيً کَ ثِیراً وَ إِن
تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ مسلماً در مورد مالهایتان و جانهایتان، آزمایش میشوید؛ و قطعاً از کسانی که پیش از
شما به آنان کتاب (الهی) داده شده، و از کسانی که شرك ورزیدند، [سخنان] آزار دهنده فراوانی خواهید شنید. و اگر شکیبایی
ورزید و [خودتان را] حفظ کنید، پس در حقیقت این [حاکی] از تصمیم استوار (شما در) کارهاست. شأن نزول: حکایت شده که
پس از مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه و دور شدن ص: 370 آنان از خانه و زندگی، مشرکان به
اموالشان تجاوز کردند و هرکس را مییافتند اذیت میکردند و از آزار زبانی مسلمانان نیز کوتاهی نمیکردند. در این میان یهودیان
که شاعري بدزبان و کینهتوز بود، « کَعبْ بن أشرف » مدینه نیز به آزار و بدگویی مسلمانان میپرداختند و یکی از شاعران آنها به نام
پیوسته پیامبر و مسلمانان را با اشعار خود ناراحت میکرد و مشرکان را بر ضد مسلمانان تشویق مینمود و حتی به ناموس مسلمانان
توهین میکرد و در نهایت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دستور اعدام او را صادر کرد و او به دست مسلمانان کشته شد. مفسران
نکتهها و اشارهها: 1. آزمایشهاي الهی و زخم زبان زدن دشمنان «1» . قرآن برآناند که آیهي مذکور به این جریان اشاره میکند
صفحه 109 از 127
اسلام در طول اعصار ادامه مییابد و بهصورت قوانین تاریخی جلوهگر میشود؛ یعنی مسلمانان باید خود را براي تهاجم تبلیغاتی و
فرهنگی گستردهي دشمن آماده کنند و گمان نکنند که روزي از دست کافران و مشرکان راحت خواهند شد. آنان باید مقاوم
باشند و استقامت خود را حفظ کنند و تقوا پیشه سازند. 2. آزمایش الهی عام است و انسان ممکن است با هر چیزي آزمایش شود،
اما آزمایش به وسیلهي مال و جان، از موارد و مصادیق مهم آزمایشهاي الهی است؛ و اینکه در برخی روایات و سخنانِ مفسران
« تقوا » نیز از باب بیان برخی مصادیق است. 3. واژهي «2» ذیل آیهي فوق به مسألهي زکات و انفاق یا صبر و جهاد اشاره شده است
در آیهي فوق ممکن است به محافظت بیشتر مسلمانان از آبرو و ناموس خود در مقابل بدگویی دشمن اشاره داشته باشد و ممکن
ص: 371 است اشاره به آن باشد که شما در هنگام پاسخ گویی به دشمن، سخنان حرام و زشت بر زبان
جاري نکنید و از حدود تقوا خارج نشوید. 4. در این آیه دو راهکار اساسی براي پیروزي در آزمایشها و مقابله با تهاجم فرهنگی
دشمنان اسلام ارائه شده است: اول، صبر و استقامت در برابر مشکلات و دشمنان. دوم، تقوا؛ یعنی محافظت از خود و جامعه در برابر
تا انسان را به «1» دشمن و خود نگهداري و پرهیز از سخنان و کارهاي ناشایست. آري، این دو راهکار نیاز به تصمیم استوار دارد
. کامیابی و پیروزي رهنمون شود. آموزهها و پیامها: 1. خود را براي آزمایشهاي الهی آماده کنید که این قانون حتمی الهی است. 2
شما حتماً مورد تهاجم فرهنگی دشمنان قرار میگیرید (پس خود را براي تحمّل آزارها و مقابله با آنان آماده سازید). 3. مقاومت و
محافظت دو راهکار اساسی براي پیروزي در آزمایش و مقابله با دشمنان است. 4. تصمیم استوار بگیرید (تا بر مشکلات پیروز
شوید). *** ص: 372 قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و هفتم سورهي آلعمران به پیمانشکنی
یهودیان و مسیحیان و پنهانکاري و دینفروشی آنان اشاره میکند و میفرماید: 187 . وَ إِذْ أَخَ ذَ اللَّهُ مِیثقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتبَ لَتُبَیِّنُنَّهُ
لِلنَّاسِ وَ لَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ و (یاد کنید) هنگامی را که خدا، از کسانی که به
آنان کتاب (الهی) داده شده، پیمان محکم گرفت، که حتماً آن را براي مردم روشن نمایید، و پنهانش مَکنید؛ و [لی] آن را پشت
سرشان افکندند؛ و آن را به بهاي اندکی فروختند؛ و چه بد چیزي میخرند! نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از پیمان خدا با اهل
کتاب، دستورهاي خداوند به دانشمندان یهودي و مسیحی است که از طریق پیامبران براي آنان بیان شده است؛ یعنی خدا به وسیلهي
البته ممکن است مقصود پیمان فطري دانشمندان باشد چون «1» . پیامبران پیشین مؤکدترین پیمان را براي بیان حقایق گرفته است
لازمهي حیاتِ علم آن است که دانشمندان علوم و حقایق را به دیگران منتقل کنند، همان طور که دیگران به آنان آموختند، وگرنه
نشان میدهد که منظور تنها خواندن آیات خدا یا نشر کتابهاي آسمانی نیست، بلکه آن است که « تبیین » علم میمیرد. 2. واژهي
3. در حدیثی از امام باقر علیه السلام حکایت شده که پیمان «2» . در توضیح و تفسیر و روشن ساختن آیات براي مردم بکوشند
مؤکد در آیهي فوق، در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است که بشارتهایی را که در مورد ایشان در تفسیر قرآن مهر
البته روشن است که مخفی کردن بشارت «1» . جلد سوم، ص: 373 تورات و انجیل آمده است براي مردم بیان کنند و کتمان نکنند
. نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله، یکی از بارزترین مصادیق کتمان آیات خداست، اما آیهي فوق شامل هر نوع حقپوشی میشود. 4
کنایهي جالبی از عمل نکردن به کتاب خدا و فراموش کردن آن است؛ زیرا انسان هر ،«. کتاب خدا را پشت سر انداختند » تعبیر
برنامهاي را که میخواهد ملاك عمل قرار دهد، پیش روي خود میگذارد تا پیدرپی به آن نگاه کند و هرگاه نخواهد بدان عمل
5. از آیهي فوق برمیآید که انگیزهي پنهانکاري و دینفروشی دانشمندان اهل کتاب، رسیدن «2» . کند، آن را پشت سر میافکند
به مال و مقام یا حفظ آنها بوده است. آري، علم به تنهایی براي سعادت انسانها کافی نیست، پارسایی و عدم وابستگی به مقام و
ثروت هم لازم است تا حقایق به دست مردم برسد. عالمی که گفت باشد و بس هر چه گوید نگیرد اندر کس (سعدي) 6. در
روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده است که هر کس دانش را از کسانی که اهل آن هستند (و نیاز به آن دارند)،
7. آیهي فوق ص: 374 «3» . پنهان دارد، خدا در روز رستاخیز، لجامی از آتش بر دهان او میزند
صفحه 110 از 127
دربارهي دانشمندان اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) فرو فرستاده شده است، ولی در حقیقت اخطاري به تمام دانشمندان و علماي
و هرگونه پنهانکاري در این زمینه، گناهی بزرگ «1» مذهبی است که موظف به تلاش در تبیین و روشن ساختن معارف دینیاند
. است؛ زیرا موجب انحراف مردم به شرك و کفر میشود. آموزهها و پیامها: 1. وظیفهي دانشمندان بیان حقایق براي مردم است. 2
دانشمندان حق پوشی و دین فروشی نکنند. 3. کتابهاي آسمانی و برنامههاي الهی را سرمشق خود قرار دهید و کنار نگذارید. ***
قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و هشتم سورهي آل عمران به انسانهاي خودمحور و فرجام عذابآلود آنان اشاره میکند و
میفرماید: 188 . لَا تَحْسَ بَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَآ أَتَواْ وَّ یُحِبُّونَ أَن یُحْمَ دُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلَا تَحْسَ بَنَّهُم بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ
أَلِیمٌ هرگز مپندار کسانی که بدانچه انجام دادهاند، شادي میکنند، و دوست دارند که بخاطر آنچه انجام ندادهاند، ستایش شوند،
پس هرگز مپندار که براي آنان نجاتی از عذاب است، و حالبرایشان، عذابی دردناك است! شأن نزول: حکایت شده که منافقان از
ما هم اگر عذري نداشتیم در جنگ تفسیر قرآن » شرکت در جهاد خودداري میکردند و به هنگام بازگشت مجاهدان، میگفتند
و این در حالی بود که در دل از کار خود خوشحال بودند. با این حال انتظار داشتند که «. مهر جلد سوم، ص: 375 شرکت میکردیم
آیهي «1» . عذر آنان پذیرفته شود و در برابر مجاهدتی که انجام نداده بودند، همچون مجاهدان فداکار، مورد تحسین قرار گیرند
و به پندارهاي آنان پاسخ گفت. نکتهها و اشارهها: 1. مردم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول: کسانی که «2» فوق نازل شد
کار نیک میکنند و مایل نیستند جز خدا کسی از آن آگاه شود، ولی از کار نیک خود شادماناند و گاهی مورد ستایش مردم نیز
قرار میگیرند. دوم: کسانی که کار نیک میکنند تا مردم بدانند؛ یعنی ریاکاري میکنند تا مورد ستایش قرار گیرند. گروه سوم:
. کسانی که تنها کار بد انجام داده و بدان شادماناند، ولی انتظار ستایش دیگران را دارند. گروه سوم در این آیه سرزنش شدهاند. 2
خوشحالی و سرور انسان در برابر کار نیکی که انجام داده نکوهیده نیست؛ چون علاقه به تشویق و تقدیر در برابر کار نیکی که
انجام شده، یک امر غریزي است و این تقدیرها سبب پیشرفت کارها و دلگرمی افراد میگردد؛ پس اگر این علاقه در حد اعتدال
3. آیهي فوق در مورد گروهی از منافقان «3» . باشد که مایهي خودپسندي نگردد و انگیزهي عمل انسان نباشد، نکوهیده نیست
صدر اسلام فرو فرستاده شده است، اما آنان یکی از موارد و مصادیق آیه هستند و مضمون آیه شامل همهي افرادي میشود که از
اعمال زشت خود دلشادند و یا مردم را تحریک میکنند که آنها را با قلم و زبان، در برابر اعمالی که انجام ندادهاند، تقدیر تفسیر
4. یکی از موارد جواز غیبت در مورد «1» . قرآن مهر جلد سوم، ص: 376 کنند. پس آیه اختصاص به عصر و افراد خاصی ندارد
5. کسانی که در دنیا گرفتار اوهام و خودپرستی هستند و در «2» . کسی است که ادعاي مقام یا تخصصی را بنماید و اهل آن نباشد
مرد خودبین خودسر خودرأي که به خودخواهی افتخار «3» . گرفتارند، در رستاخیز نیز گرفتار عذاب الهی میشوند « مَنیَّت » زندان
کند در کمند حوادثی افتد که نداند کجا فرار کند 6. چرا از مدح بی مورد دیگران دلشاد میشویم: امام عارفان در این مورد
میفرمایند: پسرم! براي ماها که از قافلهي ابرار (: نیکان) عقب هستیم، یک نکته دلپذیر است و آن چیزي است که به نظر من شاید
در ساختن انسان، که درصدد خود ساختن است، دخیل است. باید توجه کنیم که منشأ خوشآمد ما از مدح و ثناها و بدآمدنمان از
انتقادها و شایعهافکنیها حبّ نفس است که بزرگترین دام ابلیس لعین است. ماها میل داریم که دیگران ثناگوي ما باشند، گرچه
. ص: 377 آموزهها و پیامها: 1 «4» . براي ما افعال ناشایسته و خوبیهاي خیالی را صد چندان جلوه دهند
. از کردار (زشت) خود شادمان نباشید، که گرفتار عذاب میشوید. 2. انتظار ستایش در مورد کارهاي نکرده، نداشته باشید. 3
خودپسندي و خودمحوري و طلب ستایش در برابر کارهاي نکرده، زمینهساز عذاب الهی است. *** قرآن کریم در آیهي صد و
هشتاد و نهم سورهي آل عمران به حکومت و قدرت بیکران خدا اشاره میکند و میفرماید: 189 . وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّموتِ وَ الَأرْضِ وَ
اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ و فرمانروایی آسمانها و زمین، فقط براي خداست؛ و خدا بر هر چیزي تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. در
آیات قرآن کریم، همچون آیهي فوق، حکومت خدا بر آسمانها قبل از زمین مطرح شده است. شاید این به خاطر عظمت و وسعت
صفحه 111 از 127
آسمانهاست. 2. مِلکیّت و حکومت انسانها مجازي و اعتباري است و با تنظیم یک سند و یا یک امضا تغییر میکند، اما مِلکیت و
حکومت خدا حقیقی و بر تمام ذرات هستی است؛ چون او خالق همهي آنهاست. این حکومت تغییر و زوال نمیپذیرد و اعتباري و
مجازي نیست. آري، حکومت و مِلکیّت حقیقی آسمانها و زمین، در انحصار خداست. 3. قدرت خدا به هر چیز ممکن تعلّق
میگیرد؛ یعنی اگر چیزي محال ذاتی نباشد، خدا میتواند آن را انجام دهد، اما اگر چیزي محال ذاتی باشد، تفسیر قرآن مهر جلد
سوم، ص: 378 هم چون اجتماع نقیضین، اصلًا قدرت به آن تعلق نمیگیرد، تا کسی بخواهد آن را انجام دهد. 4. آیهي فوق
یعنی خدایی که حاکم بر آسمانها و زمین است و تواناي بر هر چیزي است، میتواند به «1» ؛ میتواند دلیلی بر مفاد آیات قبلی باشد
وعدههایی که داده عمل کند. آموزهها و پیامها: 1. تنها خدا را مالک و فرمانرواي حقیقی و داراي قدرت نامحدود بدانید. 2. به
مالکیت و حکومت و قدرت بیکران الهی توجه کنید (و به وعدههاي او اطمینان داشته باشید). *** قرآن کریم در آیهي صد و
نودم سورهي آل عمران به یکی از راههاي خداشناسی، یعنی جهانشناسی، اشاره میکند و میفرماید: 190 . إِنَّ فِی خَلْقِ السَّموتِ وَ
الَأرْضِ وَ اخْتِلفِ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ لآیتٍ لِّأُوْلِی الَألْببِ قطعاً در آفرینش آسمانها و زمین و پی در پی آمدن شب و روز، نشانههایی براي
خردمندان است. شأن نزول: حکایت شده که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شبی را تا صبح به مناجات و نماز گذراندند و اشک
ریختند و هنگامی که بلال ایشان را براي نماز صبح دعوت کرد، هنوز گریان بودند. بلال سبب گریهي پیامبر صلی الله علیه و آله را
جویا شد و حضرت فرمودند: آیا نباید بندهي شکرگذار خدا باشم؟! چرا نگریم (در حالی که) در شب گذشته، خدا آیات تکان
نکتهها و «1» . دهندهاي بر من نازل کرد! سپس آیهي فوق و چهار آیهي بعدي را ص: 379 خواندند
اشارهها: 1. این آیه مردم را به تفکر در نشانههاي خدا در آفرینش جهان فرا میخواند تا هر کس به اندازهي پیمانهي استعداد و
تفکرش، از این اقیانوس بیکران سهمی ببرد و از سرچشمهي صاف اسرارِ آفرینش سیراب گردد. آري، جهان با نقشهاي بدیع و
طرحهاي زیبا و دلانگیزش، کتاب بزرگی است که هر حرف آن دلیل روشنی بر یکتایی آفریدگار است. برگ درختان سبز در نظر
خردمندان) اشارهي لطیفی به صاحبان عقل است. واژهي ) « اولی الألباب » هوشیار هر ورقش دفتري است معرفت کردگار 2. تعبیر
3. واژهي «2» . در اصل به معناي خالص هر چیزي است؛ و عصارهي خالص وجود آدمی همان عقل و اندیشه و مغز اوست « لُب»
ممکن است به معناي جانشین یکدیگر شدن، یعنی آمد و شد شب و روز و یا به معناي تفاوت و کم و زیاد شدن مقدار « اختلاف »
به هر حال، نظم خاص شب و روز بسیار حساب شده است و نمیتواند «3» . شب و روز باشد، البته جمع بین دو معنا نیز مانعی ندارد
تصادفی و بدون دخالت خداي عالِم توانا باشد. در پرتو تغییرات تدریجی شب و روز، فصلهاي چهارگانه به وجود میآید و
گیاهان و موجودات زنده مراحل تکاملی خود را طی میکنند و اگر این تغییرات با هرج و مرج توأم بود، یا همیشه روز یا شب بود،
4. جهانشناسی ص: 380 «4» . حیات از کرهي زمین به کلی برچیده میشد و یا دچار نابسامانی میگشت
مقدمهاي براي خداشناسی است؛ چرا که هستی آیه و نشانهي اوست و هر کس خردمندتر باشد، در جهان نشانههاي بیشتر و
عمیقتري از خدا مییابد. 5. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکایت شده که در مورد آیهي فوق و چهار آیهي بعد فرمودند: واي
و در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز حکایت شده که فرمودند: هر «1» . به حال کسی که آنها را بخواند و در آنها تفکّر نکند
آموزهها و پیامها: 1. با مطالعات کیهان شناختی و «2» . کس براي نماز شب بر میخیزد این آیات (پنجگانه) را تلاوت کند
جهانشناختی، خداشناس شوید. 2. جهان تماشاگه آیات خداست، پس نشانههاي خدا را در آئینهي جهان ببینید. 3. خردورزي کنید
تا خداشناس شوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نود و یکم سورهي آلعمران به ویژگیهاي خردمندان و هدفمندي جهان
اشاره میکند و میفرماید: 191 . الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیماً وَ قُعُوداً وَ عَلَی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّموتِ وَ الَأرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ
هذَا بطِلًا سُبْحنَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (همان) کسانی که [در حال] ایستاده و نشسته، و بر پهلوهایشان [آرمیده]، تفسیر قرآن مهر جلد
سوم، ص: 381 خدا را یاد میکنند؛ و در آفرینش آسمانها و زمین تفکّر میکنند؛ (در حالی که میگویند: اي) پروردگار ما! این
صفحه 112 از 127
[ها] را بیهوده نیافریدهاي؛ منزّهی تو؛ پس ما را از عذابِ آتش، حفظ کن! نکتهها و اشارهها: 1. صاحبان عقل، کسانی هستند که
تفکر میکنند و در هر حال به یاد خدا هستند. کسی که در علل و عوامل جهان میاندیشد خداشناس میشود و به یاد خدا میافتد؛
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزي به جاي خویش «1» . از این روست که یاد خدا، نشانهي خردمندي است
اشاره شده است؛ یعنی تنها یادآوري خدا کافی نیست و « فکر » و سپس به « ذکر » نیکوست (شبستري) 2. در آیهي فوق نخست به
زمانی یادآوري خدا ثمرات ارزندهاي خواهد داشت که با تفکر آمیخته شود. همان گونه که تفکر در آفرینش آسمان و زمین هم،
اگر با یاد خدا آمیخته نباشد، ممکن است ره به جایی نبرد؛ یعنی مناسب است مطالعهي پدیدههاي جهان، با عینک توحید باشد تا
به چیزي گفته میشود که بیهوده و بی هدف است و نمیتواند مقصود و مطلوب انسان « باطل » . نتایج تربیتی و انسانی داشته باشد. 3
واقع شود. تفکر در اسرار آفرینش آسمانها و زمین انسان را آگاه میکند که خلقت جهان بیهوده نیست. آري، در حالی که اجزاي
«2» ؟ هر گیاه و حیوان و اعضاي پیکر انسان، هر کدام برنامه و هدفی دارد، آیا ممکن است مجموعهي جهان هستی بیهدف باشد
4. در آیهي فوق چهار مرحلهي پی در پی آمده است: اول ذکر خدا، دوم تفکر، سوم ستایش حق و چهارم دعا و مناجات. اینها
مجموعهي به هم ص: 382 پیوستهاي است که انسان ساز و تکامل آفرین است. 5. در روایت دیگري نیز
«2» . از امام باقر علیه السلام حکایت شده ساعتی تفکر از یک شب عبادت یا از یک سال عبادت یا از شصت سال عبادت بهتر است
البته اختلاف مقدار عبادت که در این روایات آمده است به خاطر مراتب تفکر و درجات افراد متفکر است که در هر مورد پاداشی
دارند. آموزهها و پیامها: 1. تفکر و یاد خدا، از نشانههاي خردمندي است. 2. جهان هدفمند است (و باطل و بیهوده آفریده نشده
است). 3. مطالعات جهانشناختی، انسان را به هدف هستی رهنمون میشود. 4. در هر حال به یاد خدا باشید و با او مناجات کنید.
ص: 383 تفکر در قرآن و حدیث 1. تفکر از منظر قرآن: قرآن انسانها را به تفکر فرا میخواند و یادآور
.2 .( میشود که دربارهي چه چیزي بیندیشیم و چگونه با تفکر خداشناس شویم: 1. طبیعت از منابع تفکر است (نحل، 11 و رعد، 3
3. تاریخ گذشتگان (قصههاي قرآن) از منابع تفکر است (اعراف، .( در مورد آفرینش آسمانها و زمین بیندیشید (آل عمران، 191
.6 .( 5. در مثالهاي قرآنی تفکر کنید (حشر، 21 .( 4. آیات قرآن جایگاه خردورزي است (بقره، 219 ؛ یونس، 24 و نحل، 44 .(176
7. در مورد شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و نسبتهایی که به .( رابطهي محبتآمیز زناشویی، محل اندیشهورزي است (روم، 21
2. تفکر از منظر حدیث: 1. از امام صادق علیه السلام حکایت شده که تفکر یک ساعت .( او میدهند تفکر کنید و ... (اعراف، 184
2. از امام علی علیه السلام حکایت شده که ص: 384 ثمرهي «1» . (لحظه) بهتر از یک سال عبادت است
فضیلت تفکر و فهمیدن، از «3» . تفکر انسان را به نیکی و عمل فرامیخواند «2» . فکر موجب رشد میشود «1» . فکر، حکمت است
3. در احادیث، فکر کردن به گناهان سرزنش شده است؛ زیرا انسان را به سوي آنها «4» . فضیلت تکرار و درس بیشتر است
ص: 385 قرآن کریم در آیهي صد و نود و دوم سورهي آلعمران زمزمهي دیگري *** «5» . میکشاند
از خردمندان را حکایت میکند و با یادآوري فرجام ستمکاران میفرماید: 192 . رَبَّنَآ إِنَّکَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ مَا لِلظلِمِینَ
مِنْ أَن َ ص ارٍ [اي] پروردگار ما! در واقع هر که را تو، به آتش در آوري، پس بیقین رسوایش کردهاي؛ و هیچ یاوري براي ستمکاران
نیست. نکتهها و اشارهها: 1. خردمندان از رسوایی رستاخیز بیشتر از آتش دوزخ ترس و وحشت دارند. ناراحتی عذاب روحی و
روانی کمتر از عذاب جسمی نیست و افراد با شخصیت حاضرند هرگونه ناراحتی را تحمّل کنند، اما آبرويشان محفوظ بماند؛
و « ظلم » 2. تأکید بر «1» . بنابراین، دردناكترین عذاب رستاخیز براي این دسته، همان رسوایی در پیشگاه خدا و بندگان اوست
یادآوري فرجام عذاب آلود و تنهایی ستمکاران، یا به خاطر اهمیت این گناه است و یا براي آن است که تمام گناهان نوعی ستم بر
3. خردمندان پس از آشنایی با اهداف تربیتی انسان، به این حقیقت پی میبرند که تنها وسیلهي نجات انسان، «2» . خویشتن است
اعمال اوست؛ بنابراین ستمگران یاوري ندارند، چرا که یاور اصلی خویش را، که همان عمل نیک و پاك است، از دست دادهاند.
صفحه 113 از 127
4. ستمگران در رستاخیز یاوري ندارند و از شفاعت محروماند، زیرا شفاعت صحیح با آمادگی شفاعت شونده و در پرتو اعمال
نیک او به دست میآید. ص: 386 آموزهها و پیامها: 1. دوزخیان در رستاخیز رسوا میشوند (و این
عذاب روانی آنان است). 2. اگر میخواهید در رستاخیز تنها نباشید (و از شفاعت برخوردار شوید) ستم نکنید. *** قرآن کریم در
آیهي صد و نود و سوم سورهي آلعمران به یکی دیگر از مناجاتهاي خردمندان اشاره میکند و میفرماید: 193 . رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعْنَا
مُنَادِیاً یُنَادِي لِلإِیمنِ أَنْ ءَامِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَئَامَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَعَ الَأبْرَارِ [اي] پروردگار ما! در واقع ما
پس ایمان آوردیم. [اي] پروردگار «. به پروردگارتان، ایمان آورید » : (صداي) دعوتگري را شنیدیم که به ایمان فرا میخواند، که
ما! پس پیامد (گناهان) ما را براي ما بیامرز؛ و بديهاي ما را از ما بِزُداي؛ و ما را با نیکان (و در زُمره آنان) بمیران. نکتهها و
که به گوش خردمندان «1» در آیهي فوق، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یا صداي قرآن است « منادي » اشارهها: 1. مقصود از
این اشارهي لطیف وجود دارد که انسانهاي « ابرار » میرسد و به این نواي الهی لبیک میگویند و ایمان میآورند. 2. در تعبیر
تفسیر قرآن مهر «2» . نیکوکار وسعت وجودي و وسعت دید دارند و همچون دریایی هستند که، همه از وجود آنان بهره میبرند
جلد سوم، ص: 387 اما انسانهاي بدکار و بخیل در تنگناي وجود خویش محصورند و همچون برکهي کوچکی هستند که
نمیتوانند دیگران را سیراب کنند. 3. خردمندان به اجتماع انسانی پیوستهاند و از فردگرایی و فردپرستی بیزارند و از خدا میخواهند
که هم حیات و زندگی آنان با نیکان و پاکان باشد و هم مرگ و یا شهادت آنان، که مردن در میان ناپاکان، مرگی مضاعف است
و مرگ با نیکان یک هدیهي الهی است. 4. خردمندان نخست از خدا تقاضاي بخشودن لغزشهاي بزرگ را میکنند و سپس
5. خردمندان چند ویژگی دارند که عبارتاند از: الف) «1» . درخواست پوشاندن و از بین بردن آثار گناهان کوچک را دارند
آمادگی براي پذیرش حق، یعنی لبیک گفتن به نداي رهبران الهی؛ ب) طلب آمرزش از خداي متعال و پاك شدن از گناهان؛ ج)
درخواست حُسن عاقبت خویش و مرگ با نیکان. آموزهها و پیامها: 1. همچون خردمندان با خدا مناجات کنید و طلب آمرزش
نمایید. 2. پاسخ مثبت دادن به منادیان الهی، نشانهي خردمندي است. 3. خردمندان فرجام اندیشاند و براي مرگ خویش نیز
برنامهریزي میکنند. 4. مرگ با نیکان هدیهاي الهی است که باید آن را از خدا طلبید. *** ص: 388
قرآن کریم در آیهي صد و نود و چهارم سورهي آلعمران به یکی دیگر از دعاهاي خردمندان اشاره میکند و میفرماید: 194 . رَبَّنَا
وَ ءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَی رُسُلِکَ وَ لَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیمَ ۀِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ [اي] پروردگار ما! و آنچه را بواسطه فرستادگانت به ما
وعده فرمودهاي، به ما عطا کن؛ و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان؛ [چرا] که تو از وعده [ات] تخلّف نمیکنی. نکتهها و
به این حقیقت اشاره دارد که خردمندان به خاطر اهمیّتی که براي شخصیّت و آبروي « رسوا نشدن » اشارهها: 1. تأکید بر عنوان
خویش قائلاند، رسوایی را از دردناكترین مجازاتها میدانند. 2. از آنجا که خردمندان باایمان به تمام پیامبران ایمان دارند، از
پنج بار در چهار آیهي « ربّنا » خدا میخواهند که تمام وعدههایی را که به فرستادگانش داده است، به آنان نیز عطا کند. 3. واژهي
4. در روایتی «1» . گذشته تکرار شده است؛ چون هر دعایی مستقل است و در دعاها مبالغه و تأکید بر نام و صفات خدا لازم است
بگوید (و آیات فوق را بخواند که پنج ربنا دارد) مشکل او حل میشود. « ربّنا » آمده است: هر کس ناراحتی داشته باشد و پنج بار
تذکر: روشن است که اینگونه روایات بیان مقتضی و زمینهي حل مشکل است، به شرطی که زمینهها و شرایط دیگر، مثل توجه «2»
5. خردمندان، مؤدبانه به این قلبی، عمل کردن به مضمون آیات و رفع موانع حاصل شود. ص: 389
قانون و سنت الهی اشاره میکنند که خدا از وعدههایش تخلّف نمیورزد؛ چرا که خلف وعده یا به خاطر جهل و فراموشی است و
یا به خاطر ناتوانی در انجام آن، و خداوند اینگونه نیست، پس خلف وعده نمیکند. آموزهها و پیامها: 1. در دعاهاي خود بلندنظر
باشید و تحقق تمام وعدههاي الهی را در مورد خود بخواهید. 2. همچون خردمندان در اندیشهي رستاخیز خود باشید و از رسوایی
قیامت بهراسید. 3. در دعاها، خدا را با نامهاي نیکو بخوانید و به سنتهاي الهی اشاره کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نود و
صفحه 114 از 127
. پنجم سورهي آلعمران به اجابت دعاي خردمندان و ارزش معنوي زن و مرد و پاداشهاي مجاهدان اشاره میکند و میفرماید: 195
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لآ أُضِیعُ عَمَلَ عمِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ مِن دِیرِهِمْ وَ أُوذُواْ فِی
سَبِیلِی وَ قتَلُواْ وَ قُتِلُواْ لأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ لأُدْخِلَنَّهُمْ جَنتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الَأنْهرُ ثَوَاباً مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ پس
پروردگار آنان، (دعاي) شان را پذیرفت؛ به اینکه (فرمود:) من عمل هیچ عمل کنندهاي از شما را، از مرد یا زن، تباه نخواهم کرد؛
که برخی از شما از برخی (دیگر) هستند، و کسانی که هجرت کرده، و از خانههایشان بیرون رانده شده، و در راه من آزار دیده، و
پیکار کرده و کشته شدهاند، قطعاً بديهایشان را از آنان میزُدایم؛ و حتماً آنان را در باغهاي (بهشتی) تفسیر قرآن مهر جلد سوم،
ص: 390 وارد میکنم، که از زیر [درختان] ش نهرها روان است؛ (این) پاداشی از جانب خداست. و خدا پاداش نیکویی، نزد
ام » اوست. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق دو گونه حکایت شده است: الف) یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله به نام
به ایشان عرض کرد: در قرآن از جهاد و فداکاري مردان، فراوان سخن به میان آمده است؛ آیا زنان هم در این قسمت سهمی « سَلَمه
دارند؟ آیهي فوق فرو فرستاده شد و به پرسش امّ سَلَمه پاسخ داد. ب) و نیز حکایت شده، هنگامی که علی علیه السلام به همراه
چند زن، یعنی فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه دختر اسد و فاطمه دختر زُبیَر و ام ایمَن، از مکه به مدینه
البته آیهي فوق به دنبال آیات قبل است که در مورد خردمندان بود؛ بنابراین «1» . مهاجرت میکردند، آیهي فوق فرو فرستاده شد
ولی این داستانها با پیوستگی آیات فوق منافاتی «2» . ظاهر آیه نشان میدهد که بیان کنندهي، نتایج دعاها و اعمال خردمندان است
ندارد؛ چرا که ممکن است این آیه هم نتایج دعاها و اعمال خردمندان را بیان کند و هم پاسخی باشد به پرسش مطرح شده در
جامعهي اسلامی مدینه. و همان گونه که فضایل علی علیه السلام و زنان همراه ایشان را بیان میکند، فضایل تمام مهاجران و
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . مجاهدان و شهیدان را نیز بیان میکند که علی علیه السلام و همراهانش از بالاترین مصادیق آنها هستند
نهایت لطف و مرحمت پروردگار را ،«. پروردگارشان درخواستهاي آنان را پذیرفت » سوم، ص: 391 نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر
هم اشاره به اصل عمل ،«. من عمل هیچ عمل کنندهاي از شما را تباه نخواهم کرد » 2. جملهي «1» . نسبت به خردمندان، نشان میدهد
دارد و هم به شخص عمل کننده، تا روشن شود که محور اصلی پذیرش دعا، اعمال صالحِ ناشی از ایمان است و درخواستهایی
. به عبارت دیگر، حُسن فعلی و حُسن فاعلی هر دو مورد توجه خداست. 3 «2» ؛ فوراً به اجابت میرسند که به دنبال عمل صالح باشند
وعدهي الهی اختصاص به زن یا مرد ندارد؛ یعنی زن و مرد در پیشگاه خدا براي رسیدن به مقامات معنوي، در شرایط مشابه، یکسان
هستند. آري، تفاوت جنسیت دلیلی بر تفاوت مرد و زن از نظر تکامل روحی و انسانی شمرده نمیشود؛ و این در آیات متعددي از
جالب این است که این آیات در زمانی نازل شده که بسیاري از ملتهاي جهان با دیدهي «3» . قرآن مورد تأکید قرار گرفته است
حقارت به زنان مینگریستند و به آنان اهانت و ستم روا میداشتند، ولی در اسلام در پارهاي از قوانین و مسئولیتهاي اجتماعی، به
اما به هیچ وجه به ارزش معنوي زن لطمه نمیزند و از «4» ، خاطر تفاوتهاي جسمی و عاطفی زن و مرد، تفاوتهایی دیده میشود
«5» . نظر تکامل روحی و معنوي، زن و مرد تفاوتی با همدیگر ندارند و درهاي سعادت به طور یکسان بر روي هر دو باز است
دو معنا را مطرح کردهاند: الف) بعضی از شما « بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ » 4. مفسران در مورد جملهي ص: 392
از بعض دیگر تولد یافتهاید؛ یعنی همگی شما در آفرینش با یکدیگر پیوستگی دارید. بنی آدم اعضاي یکدیگرند که در آفرینش
ز یک گوهرند (سعدي) و دیگر آنکه همهي شما پیروان یک آیین هستید و با یکدیگر همکاري دارید؛ بنابراین دلیلی ندارد که
5. نکتهي جالب در آیهي فوق این است که خدا سوگند یاد میکند، گناهان کسانی «1» . خدا بین زن و مرد شما تبعیض قایل شود
را که در راه او هجرت کرده و از خانه و وطن خود بیرون رانده شده و در راه خدا آزار دیده و جهاد کرده و کشته شدهاند، خواهد
بخشید؛ یعنی تحمّل این رنجها را تاوان گناهانشان قرار میدهد. 6. نخست باید در پرتو اعمال صالح از گناهان پاك شد، سپس
وارد بساط قرب پروردگار و بهشت و نعمتهاي آن گردید. آري، بهشت جاي پاکان است و تا کسی پاك نشود به آن راه نخواهد
صفحه 115 از 127
که از بهشت برین هم برتر است. این جمله اشاره دارد که پاداشهاي الهی براي «. بهترین پاداشها در نزد پروردگار است » . یافت. 7
8. در آیهي فوق به دو «2» . مردم این جهان به طور کامل قابل توصیف نیست، و همین اندازه بدانند که از هر پاداشی بالاتر است
نوع مسافرت در راه خدا اشاره شده است: الف) مسافرت داوطلبانه که نامش هجرت است. ص: 393 ب)
و نیز «1» ؛ کوچ اجباري یا تبعید از وطن. 9. در آیهي فوق وعدههاي الهی با تأکید بیان شده است تا کسی در تحقّق آنها شک نکند
من اعمال آنان را تباه نمیکنم، من گناهانشان را » : فعلها به صورت اول شخص مفرد (یا متکلم وحده) آمده است که میگوید
که این نشاندهندهي لطف خاص خدا به خردمندان و مجاهدان و شهیدان است. «. میبخشم و من آنان را داخل بهشت میکنم
آموزهها و پیامها: 1. از منظر قرآن، مرد و زن در رسیدن به مقامات معنوي برابرند. 2. مهاجران، مجاهدان و شهیدان، پاداشهاي
خاصی نزد خدا دارند که برخی از آنها قابل بیان است. 3. در راه خدا بجنگید و از شهادت هراسی نداشته باشید. 4. پاك شوید تا
آمادهي ورود به بهشت برین گردید. 5. زحمات مجاهدان و مهاجران و تبعیدشدگان و آسیبدیدگان در راه خدا را جبران کنید،
که مورد عنایت الهی هستند. *** قرآن کریم در آیات صد و نود و ششم و صد و نود و هفتم سورهي آلعمران با یادآوري قدرت
ناچیز کافران و فرجام عذابآلود آنان هشدار میدهد که فریب رفتار آنان را نخورید و میفرماید: 196 و 197 . لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ
الَّذِینَ کَفَرُواْ فِی البِلدِ* مَتعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَیهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ هرگز، رفت و آمدِ کافران در شهرها، تو را نفریبد!* [این] کالاي
اندکی است؛ سپس مقصدشان جهنّم است، و چه بد بستري است! شأن نزول: حکایت شده که بسیاري از مشرکان مکه و یهودیان
مدینه سرمایه ص: 394 دارانیبودند که از راه تجارت ثروتهاي قابل ملاحظهاي کسب میکردند، در
حالی که مسلمانان، در آن زمان، به خاطر شرایط خاصی مثل مهاجرت و محاصرهي اقتصادي از نظر مادي بسیار در زحمت بودند.
مقایسهي وضع مسلمانان و کافران، این پرسش را براي برخی ایجاد میکرد که چرا افراد بیایمان این چنین در ناز و نعمتاند، اما
مؤمنان در رنج و فقر زندگی میکنند؟ آیهي فوق به همین مناسبت فرو فرستاده شد و به این پرسشها پاسخ داد. نکتهها و اشارهها:
1. مخاطب آیهي فوق شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، اما منظور همهي مسلمانان هستند. روش قرآن آن است که گاهی مطالبی
را که میخواهد به مردم گوشزد کند، خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله بیان میکند. 2. آیهي فوق به مسلمانان تذکر میدهد که
فریب ظاهر دشمنان اسلام را نخورند، زیرا آنان با رفت و آمدها و مانورها و اعزام هیئتهاي اقتصادي، سیاسی و نظامی، براي خود
ظاهري فریبنده به نمایش میگذارند تا افراد سادهلوح را جذب راه خود کنند. 3. ثروتها و پیروزيهاي کافران ستمگر، محدود
است، همانگونه که محرومیتهاي مؤمنان نیز محدود و مخصوص یک دورهي سخت مبارزه با فساد اجتماعی است. تاریخ اسلام
شاهد است که ناراحتی و فقر مسلمانان پس از مدتی برطرف، و سیل ثروت به کشور اسلام سرازیر شد و دشمنان اسلام، که در ناز
و نعمت بودند، خوار و ذلیل گشتند. 4. یکی از دلایل موفقیتهاي مالی افراد بی ایمان آن است که در جمعآوري ثروت هیچ گونه
قید و شرطی براي خود قایل نیستند و از راههاي ص: 395 نامشروع و غیرقانونی و با مکیدن خون
بینوایان، براي خود ثروت میاندوزند؛ در حالی که مؤمنان براي رعایت قوانین شرعی و حق و عدالت، محدویتهایی در جمع
ثروت دارند. اما بر اساس آزادي اراده و عمل، هر گروه به نتیجهي اعمال خود میرسند؛ گروهی سرانجامشان آتش است و گروهی
در بهشت برین به مهمانی خدا میروند. 5. برخی از مفسران در مورد سبب پیشرفت مادي کافران و عقبماندگی مؤمنان نوشتهاند:
گاهی افراد مذهبی دستورات عملی دین را فراموش میکنند و از این رو بیحال، کمشهامت، بیاستقامت و پراکنده و متفرق
میشوند. اینان گاهی تصور میکنند، فقط با ایمان و عبادت و بدون رعایت دستورات عملی دین، میتوان پیشرفت کرد و در کارها
پیروز شد. این دسته در زندگی مادي شکست میخورند. اما برخی افراد بیایمان، در کارهاي زندگی، جدّي، مصمم، داراي
پشتکار و استقامت، هماهنگ با یکدیگر و آگاه به وضع زمان هستند. این دسته در زندگی مادي پیشرفت میکنند و پیروز
میشوند؛ زیرا در حقیقت یک سلسله از برنامههاي اصیل دین را بدون استناد به دین پیاده میکنند. آري، هر دو دسته نقاط ضعف و
صفحه 116 از 127
قوّتی دارند که آثار وضعی هر یک به دنبال آن میآید. و این اصل در مورد وضع کشورها نیز صادق است، هر چند گاهی عوامل
6. در روایتی از امام علی علیه السلام حکایت شده که خیر و خوشیهایی که به دنبال آن آتش باشد، «1» . و موارد متفاوت است
ص: 396 آموزهها و پیامها: 1. از ظاهر پر زرق و برق و نمایشها و مانورهاي کافران «2» . ارزش ندارد
فریب نخورید. 2. عاقبت افراد و ارزش امور را بسنجید و مجذوب ظاهر آنها نشوید. 3. فرجام کافران عذابآلود، و قدرت و ثروت
آنها (در برابر قدرت الهی و نعمتهاي بهشتی) ناچیز است. *** قرآن کریم در آیهي صد و نود و هشتم سورهي آلعمران به
پاداشهايِ مؤمنان پارسا اشاره میکند و میفرماید: 198 . لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الَأنْهرُ خلِدِینَ فِیهَا نُزُلًا مِّنْ
عِندِ اللَّهِ وَ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ لِّلأَبْرَارِ لیکن کسانی که [خودشان را] از (عذاب) پروردگارشان حفظ میکنند، برایشان باغهاي (بهشتی)
است، که از زیر [درختان] ش نهرها روان است، در حالی که در آنجا ماندگارند؛ (این نخستین) پذیرایی از جانب خداست؛ و
در لغت به معناي چیزي است که براي پذیرایی « نُزُل » آنچه در نزد خداست، براي نیکان بهتر است. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
مهمان آماده میشود، و یا نخستین چیزي است که مهمان را با آن پذیرایی میکنند (مثل: شربت یا میوه که در آغاز ورود براي
مهمان میآورند). آري، بوستانهاي بهشت، با آن همه مواهب، نخستین پذیرایی از پارسایان است، و آنچه در نزد خداست براي
نوعی ملاطفت و دوستی را بیان میکند؛ یعنی پارسایان خودشان را از پروردگارشان « پروردگارشان » 2. تعبیر «1» . نیکان بهتر است
حفظ میکنند، پروردگاري که به آنان لطف دارد و اگر کسی را از عذاب میترساند، به خاطر لطف اوست، که تفسیر قرآن مهر
در ،«. بوستانی که از زیر درختانش نهرها جاري است » جلد سوم، ص: 397 میخواهد این افراد به راه کمال رهنمون شوند. 3. تعبیر
قرآن بارها تکرار شده است. انسان به صورت طبیعی و غریزي از باغ و سایهي درختی که در کنار جوي آبی باشد، و از هواي
دلنشین و فرحبخش آن لذت میبرد و این اختصاص به یک منطقه یا یک ملت خاص ندارد. آموزهها و پیامها: 1. فرجام پارسایی
و خود نگهداري و تقواپیشگی، بهشتبرین است. 2. اگر عنایات الهی را میطلبید، پارسا و نیک باشید. 3. پاداشهاي الهی پارسایان
آن قدر عظیم است که بهشت گام اول آن است. *** قرآن کریم در آیهي صد و نود و نهم سورهي آلعمران به گروه مؤمنانِ اهل
کتاب و ویژگیها و پاداش آنان اشاره میکند و میفرماید: 199 . وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتبِ لَمَن یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَ مَآ أُنزِلَ
إِلَیْهِمْ خشِعِینَ لِلَّهِ لَا یَشْتَرُونَ بِئَایتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُوْلئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ و مسلماً از اهل کتاب، کسانی
هستند که به خدا، و آنچه به سوي شما فرو فرستاده شده، و آنچه به سویشان فرو فرستاده شده، ایمان دارند؛ در حالی که براي خدا
فروتنند؛ [و] آیات خدا را با بهاي اندکی نمیفروشند. آنان برایشان، پاداش آنان، نزد پروردگارشان است. که خدا، حسابرسی سریع
است. شأن نزول: حکایت شده که در ماه رجب سال نهم هجري، نجاشی، پادشاه ظاهراً مسیحی حبشه، وفات یافت. وقتی پیامبر اکرم
صلی الله علیه و آله مطّلع شد، به مسلمانان ص: 398 فرمود: یکی از برادران شما در خارج از حجاز از
دنیا رفته است، حاضر شوید تا به پاس خدمات او در حق مسلمانان بر او نماز بگزاریم. برخی پرسیدند: او کیست؟ پیامبر صلی الله
علیه و آله فرمود: نجاشی. آنگاه مسلمانان به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله، به قبرستان بقیع رفتند و از دور بر او نماز گزاردند و
براي او آمرزش طلبیدند. برخی از منافقان گفتند: محمد بر مرد کافري که هرگز او را ندیده است نماز میگزارد؛ و حال آنکه
اما گروه دیگري از مفسران آیهي «1» . آیین او را نپذیرفته است. آیهي فوق بدین مناسبت فرو فرستاده شد و به منافقان پاسخ گفت
فوق را در مورد مؤمنان اهل کتاب (عدهاي از مسیحیان و یهودیان) دانستهاند که به صف اسلام پیوستند؛ از جمله، چهل نفر از اهل
به هر حال محتواي آیهي فوق وسیع است و میتواند شامل هر دو گروه «2» . نجران و سی و دو نفر از حبشه و هشت نفر از روم
باشد؛ یعنی ممکن است نجاشی یکی از مصادیق آیه باشد. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق به اقلیتی از اهل کتاب (مسیحیان و
یهودیان) اشاره میکند که دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را اجابت کردند و براي آنان پنج صفت ممتاز بیان میکند: الف)
از جان و دل به خدا ایمان میآورند. ب) به قرآن و آنچه بر مسلمانان نازل شده، ایمان میآورند. ج) به آنچه بر خودشان نازل شده
صفحه 117 از 127
ایمان دارند و، در حقیقت، ایمان آنها به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از ایمان واقعی به کتاب آسمانی خودشان و بشارتهایی
که در آن آمده است، سرچشمه میگیرد. ص: 399 د) در برابر فرمان خدا تسلیم و فروتن هستند و همین
فروتنی آنها انگیزهي ایمان واقعی آنان شده و میان آنها و تعصبهاي جاهلانه جدایی افکنده است. ه) هرگز آیات الهی را به بهاي
ناچیز نمیفروشند، و همانند برخی دانشمندان یهود نیستند که بهخاطر حفظ موقعیت خود و با گرفتن رشوه، آیات خدا را تحریف
میکردند. 2. قرآن کریم در آیات متعددي یهودیان و مسیحیان متعصب را سرزنش میکند، اما این سرزنش هیچ گاه ناشی از یک
ضدیت نژادي و مذهبی نیست و حق اقلّیت باایمان و درستکار آنان در نظر گرفته میشود و بر اساس عقاید و اعمال آنان داوري
هرگز آیات الهی را به بهاي » آري، قرآن به ما میآموزد که در برخورد با مخالفان انصاف را رعایت کنیم. 3. جملهي «1» . میشود
بدین معناست که افراد باایمان آیات الهی را به هیچ بهایی نمیفروشند و حتی بهاي فراوان را در برابر آیات ،«. ناچیز نمیفروشند
الهی ناچیز میدانند. اینان همانند دانشمندان دنیاپرست اهل کتاب نیستند که آیات الهی را به بهاي اندك میفروشند. 4. جملهي
به این نکته اشاره دارد که نیکوکاران در رستاخیز براي دریافت پاداش خود گرفتار مشکلی ،«. حسابرسی خدا سریع است »
«2» . نمیشوند و مجازات بدکاران نیز به تأخیر نمیافتد؛ پس این تعبیر بشارتی براي نیکوکاران و تهدیدي براي بدکاران است
آموزهها و پیامها: 1. همهي یهودیان و مسیحیان را یکسان نپندارید، که برخی از آنان ص: 400 مؤمنان
واقعیاند. 2. خدا پاداش مؤمنان حقیقی را تباه نمیسازد، حتی اگر اهل کتاب باشند. 3. ایمان به خدا و وحی و فروتنی و دینفروشی
نکردن از صفات نیکوست. 4. حسابرسی خدا (در رستاخیز) سریع است (پس خود را براي آن روز آماده سازید). *** قرآن
کریم در آیهي دویستم، یعنی آخرین آیهي سورهي آل عمران، مؤمنان را به استقامت و محافظت از مرزها و خویشتن فرا میخواند و
میفرماید: 200 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبِرُواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! شکیبا باشید؛
و [در برابر دشمنان] شکیبایی ورزید و نگهبان مرزها باشید، و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ کنید، باشد که شما رستگار شوید.
نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي آل عمران، یک برنامهي جامع چهار مادهاي براي عموم مسلمانان ارائه
میکند، که عبارتاند از: الف) صبر و استقامت در برابر حوادث و مشکلات شخصی؛ ب) پایداري در برابر استقامت دشمنان؛ ج)
مراقبت از مرزها؛ د) حفظ خود از عذاب الهی، یعنی رعایت پارسایی و تقوا. در پایان آیهي فوق اشاره شده است شما در سایهي به
کار بستن این ص: 401 چهار دستور، میتوانید رستگار شوید؛ یعنی این امور زمینهي کامیابی شما را
ولی با تخلف از آنها راهی به سوي رستگاري نخواهید داشت. 2. صبر و استقامت در برابر خواهشهاي «1» ، فراهم میسازد
نامشروع و مشکلات و حوادث زندگی، ریشهي اصلی هرگونه پیروزي مادي و معنوي است. از امام صادق علیه السلام حکایت شده
3. در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام، صبر در آیه، به معناي صبر «2» . که صبر نسبت به ایمان، مثل سر نسبت به بدن است
که البته این روایات مصادیق و موارد صبر را بیان میکنند. «3» ؛ بر دین و استقامت در مصیبتها و صبر در مقابل گناهان آمده است
به معناي صبر و « صابِرُوا » اي دل صبور باش مخور غم که عاقبت این شام صبح گردد و این شب سحر شود (حافظ) 4. واژهي
پس هر چه دشمن بر استقامت خود افزود، ما نیز باید بر پایداري و استقامت «4» ؛ استقامت در برابر صبر و استقامت دیگران است
خود بیفزاییم تا پیروز شویم. 5. قرآن نخست به مؤمنان دستور میدهد که در برابر مشکلات زندگی ص:
402 خود استقامت کنند و در مرحلهي دوم دستور به استقامت در برابر دشمن میدهد؛ بنابراین، تا ملّتی در جهاد با نفس و اصلاح
6. مراقبت از مرزها معناي وسیعی دارد و شامل هرگونه «1» . نقاط ضعف درونی خود موفق نشود، نمیتواند بر دشمن پیروز شود
یعنی مراقبت از مرزهاي جغرافیایی در مقابل هجوم احتمالی دشمن ومراقبت و «2» ؛ آمادگی براي دفاع از خود و جامعه میشود
آمادهباش در برابر حملات شیطان و هوسهاي سرکش و نیز محافظت از مرزهاي فرهنگی و عقیدتی خود و مردم. 7. در برخی
و در احادیثی از پیامبر صلی الله «3» « همبستگی و مراقبت (در ارتباط) با امام » به معناي « رابطوا » احادیث از امام صادق علیه السلام
صفحه 118 از 127
این گونه احادیث به برخی موارد و «4» . آمده است « انتظار نمازها یکی پس از دیگري » علیه و آله و علی علیه السلام به معناي
مصادیق بارز نگهبانان و محافظان مرزهاي فرهنگی و عقیدتی اشاره میکند که ارتباط با آنان سبب حفظ اسلام و فرهنگ و عقاید
گفته شده است. از امام صادق علیه السلام حکایت « مُرابط » مسلمانان میشود. 8. در برخی از روایات به عالمان دین و دانشمندان نیز
شده که دانشمندان پیروان ما همانند مرزدارانی هستند که در برابر لشگر ابلیس صف کشیدهاند و از حمله کردن آنان به افرادي که
این احادیث نیز به مصادیق مرزبانان عقاید اسلامی «1» . ص: 403 قدرت دفاع ندارند، جلوگیري میکنند
اشاره میکند و وظیفهي عالمان دینی را مشخص میسازد. 9. اگر برنامههاي چهارگانهاي که در آیهي فوق آمده است، در زندگی
فعلی مسلمانان پیاده شود، بسیاري از مشکلات آنان حل خواهد شد، و از ضربات دردناکی که بر پیکر اسلام و مسلمین وارد
میشود جلوگیري خواهد شد؛ چون یک حالت آماده باش عمومی براي محافظت از همهي مرزهاي جغرافیایی، فرهنگی و عقیدتی،
در مسلمانان ایجاد میکند. آموزهها و پیامها: 1. استقامت در برابر نفس و دشمن وظیفهي ایمانی شماست. 2. نگهبانی از مرزهاي
(جغرافیایی و فرهنگی مسلمانان) وظیفهي همگانی است. 3. استقامت، محافظت از قلمرو اسلام و پارسایی، زمینهساز رستگاري و
کامیابی شماست. 4. اگر کامیابی و پیروزي میخواهید، در برابر دشمن استقامت کنید و نگهبان مرزهاي اسلامی باشید و پارسایی
ص: 405 .«2» نمایید